۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ید' به 'ید') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
[[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در این کتاب از فتنهای که معتزله و جهمیه برپا کردند یعنی سخنشان مبنی بر اینکه «گفتند قرآن مخلوق است» صحبت میکند. وی اقوال و آرای آنان را رد میکند و علیه آنان اقامه دلیل مینماید. سلیمان بن داود هاشمی گفته: «من قال القرآن مخلوق فهو کافر و ان کان القرآن مخلوقا کما زعموا فلما صار فرعون اولی بأن یخلد فی النار إذ قال: «أنا ربکم الأعلی» و زعموا أن هذا مخلوق و الذی قال: إننی أنا الله لا اله الا انا فاعبدنی. هذا ایضا قد ادعی ما ادعی فرعون فلما صار فرعون اولی بأن یخلد فی النار من هذا و کلا منهما عنده مخلوق...؟» وی سپس در این کتاب از حدیث مستفیضی از جهمیه و افعال آنان صحبت میکند؛ او میگوید: ابوجعفر روایت کرده یحیی بن ایوب گفته که از ابونعیم بلخی شنیده که گفته: مردی از اهل مرو رفیق جهم بود. سپس وی با او قطع دوستی کرد و جفا بر وی روا داشت. به وی گفتند چرا بر وی جفا میکنی؟ گفت از وی چیزی دیدم که اصلاً تصورش را هم دربارهاش نمیکردم؛ روزی آیه فلان را میخواندم (آیه را یحیی فراموش کرده) او به من گفت: پیامبر اکرم(ص) چه ظرفیتی داشته! این سخنش را حمل بر صحت کردم. سپس وی سوره طه را خواند و هنگامیکه به آیه «الرحمن علی العرش استوی» رسید گفت: خدا شاهد است که اگر راهی برای حذف آن بود، این آیه را از مصحف حذف میکردم. این سخنش را دیگر حمل بر صحت نکردم و رشته دوستی از وی بریدم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/24 ر.ک: مقدمه محقق، ص24-25]</ref> | [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در این کتاب از فتنهای که معتزله و جهمیه برپا کردند یعنی سخنشان مبنی بر اینکه «گفتند قرآن مخلوق است» صحبت میکند. وی اقوال و آرای آنان را رد میکند و علیه آنان اقامه دلیل مینماید. سلیمان بن داود هاشمی گفته: «من قال القرآن مخلوق فهو کافر و ان کان القرآن مخلوقا کما زعموا فلما صار فرعون اولی بأن یخلد فی النار إذ قال: «أنا ربکم الأعلی» و زعموا أن هذا مخلوق و الذی قال: إننی أنا الله لا اله الا انا فاعبدنی. هذا ایضا قد ادعی ما ادعی فرعون فلما صار فرعون اولی بأن یخلد فی النار من هذا و کلا منهما عنده مخلوق...؟» وی سپس در این کتاب از حدیث مستفیضی از جهمیه و افعال آنان صحبت میکند؛ او میگوید: ابوجعفر روایت کرده یحیی بن ایوب گفته که از ابونعیم بلخی شنیده که گفته: مردی از اهل مرو رفیق جهم بود. سپس وی با او قطع دوستی کرد و جفا بر وی روا داشت. به وی گفتند چرا بر وی جفا میکنی؟ گفت از وی چیزی دیدم که اصلاً تصورش را هم دربارهاش نمیکردم؛ روزی آیه فلان را میخواندم (آیه را یحیی فراموش کرده) او به من گفت: پیامبر اکرم(ص) چه ظرفیتی داشته! این سخنش را حمل بر صحت کردم. سپس وی سوره طه را خواند و هنگامیکه به آیه «الرحمن علی العرش استوی» رسید گفت: خدا شاهد است که اگر راهی برای حذف آن بود، این آیه را از مصحف حذف میکردم. این سخنش را دیگر حمل بر صحت نکردم و رشته دوستی از وی بریدم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/24 ر.ک: مقدمه محقق، ص24-25]</ref> | ||
از حفص بن غیاث درباره آنان سؤال شد و وی سخن ابن ادریس درباره لزوم قتل جهمیه را تکرار کرد و گفت: تاکنون نشنیده بودم که کسی قائل به مخلوق بودن قرآن باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref> نویسنده سپس در کتاب از افعال بندگان صحبت کرده و به نظر خود نظر صحیحتر را که تقریر کتاب و سنت و علمای سلف است را توضیح میدهد. او مینویسد: درباره افعال عباد از علی بن عبدالله روایت شده که مروان بن معاویه روایت کرده که ابومالک از ربعی بن حراش از حذیفه روایت کرده که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «ان الله یصنع کل صانع و صنعته» یعنی هر سازنده و محصول او را خدا خلق کرده است و برخی به آخر این عباراتِ روایت، عبارت: «و الله خلقکم و ما تعملون» را هم افزودهاند. وی همچنین میگوید از عبدالله بن سعید شنیدم که میگفت: از یحیی بن سعید شنیده که میگفته: همواره از اصحاب | از حفص بن غیاث درباره آنان سؤال شد و وی سخن ابن ادریس درباره لزوم قتل جهمیه را تکرار کرد و گفت: تاکنون نشنیده بودم که کسی قائل به مخلوق بودن قرآن باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref> نویسنده سپس در کتاب از افعال بندگان صحبت کرده و به نظر خود نظر صحیحتر را که تقریر کتاب و سنت و علمای سلف است را توضیح میدهد. او مینویسد: درباره افعال عباد از علی بن عبدالله روایت شده که مروان بن معاویه روایت کرده که ابومالک از ربعی بن حراش از حذیفه روایت کرده که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «ان الله یصنع کل صانع و صنعته» یعنی هر سازنده و محصول او را خدا خلق کرده است و برخی به آخر این عباراتِ روایت، عبارت: «و الله خلقکم و ما تعملون» را هم افزودهاند. وی همچنین میگوید از عبدالله بن سعید شنیدم که میگفت: از یحیی بن سعید شنیده که میگفته: همواره از اصحاب میشنیدم که میگفتند: «ان افعال العباد مخلوقة» یعنی افعال بندگان خدا مخلوق است؛ حرکاتشان و اصواتشان و اکتسابشان و نوشتنشان مخلوق است و اما قرآن و نوشتن آنان نیز مخلوق است ولی قرآنی که خوانده میشود و مبین است و در مصاحف نوشته شده، کلام الله است و خلق وی نیست؛ چرا که خود خدا فرموده: «بل هو آیات بینات فی صدور الذین أوتوا العلم.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان]</ref> | ||
نویسنده سپس مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] (متوفی 241ق) در این قضیه را روشن میسازد؛ او مینویسد: اما آنچه فریقین به آن از مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] استناد کردهاند و هرکدام مدعی شدهاند که از خودشان است، در بسیاری از اخبارشان ثابت نیست و چهبسا که دقت مذهب وی را متوجه نشوند. بلکه معروف از احمد و اهل علم این است که کلام الله غیر مخلوق است و ماسوای آن مخلوق و آنان از بحث و تنقیب از اشیای غامض کراهت دارند و از اهل کلام و خوض و تنازع اجتناب میکنند، مگر در مواردی که علم و بیّنه از رسول خدا(ص) وجود داشته باشد و خدای متعال گفت: آنچه از کتاب پروردگارت بر تو وحی شده را بخوان. نویسنده بیان میکند که تلاوت از نبی(ص) و اصحابش است و وحی از ربّ و از این باب است سخن عایشه که گفت: «ما کنت أظن ان الله منزل فی شأنی وحیا یتلی».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان]</ref> | نویسنده سپس مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] (متوفی 241ق) در این قضیه را روشن میسازد؛ او مینویسد: اما آنچه فریقین به آن از مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] استناد کردهاند و هرکدام مدعی شدهاند که از خودشان است، در بسیاری از اخبارشان ثابت نیست و چهبسا که دقت مذهب وی را متوجه نشوند. بلکه معروف از احمد و اهل علم این است که کلام الله غیر مخلوق است و ماسوای آن مخلوق و آنان از بحث و تنقیب از اشیای غامض کراهت دارند و از اهل کلام و خوض و تنازع اجتناب میکنند، مگر در مواردی که علم و بیّنه از رسول خدا(ص) وجود داشته باشد و خدای متعال گفت: آنچه از کتاب پروردگارت بر تو وحی شده را بخوان. نویسنده بیان میکند که تلاوت از نبی(ص) و اصحابش است و وحی از ربّ و از این باب است سخن عایشه که گفت: «ما کنت أظن ان الله منزل فی شأنی وحیا یتلی».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان]</ref> | ||
ویرایش