کرمی، احمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'میس' به 'میس') |
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
'''از گلشنی که خار بروید بهجای گل***رفتیم و جای پای چو شبنم گذاشتیم''' | '''از گلشنی که خار بروید بهجای گل***رفتیم و جای پای چو شبنم گذاشتیم''' | ||
'''شیطان به پیش و ما به | '''شیطان به پیش و ما به پیاش در ره خطا***گام هوس به شیوه آدم گذاشتیم''' | ||
'''«احمد» به طبل بر سر بازار میزنند***هر راز دل که بر کف محرم گذاشتیم'''<ref>همان، ص167- 168</ref>. | '''«احمد» به طبل بر سر بازار میزنند***هر راز دل که بر کف محرم گذاشتیم'''<ref>همان، ص167- 168</ref>. |
نسخهٔ ۲۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۰
نام | کرمی، احمد |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1301ش |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | دیوان مخفی "زیب النساء بیگم"
دیوان عصمت بخارایی |
کد مؤلف | AUTHORCODE03465AUTHORCODE |
احمد کرمی، از شعرای معاصر و مؤسس انتشارات ما میباشد که دیوان شعرای فراوانی از جمله دیوان همای شیرازی و عطار نیشابوری را منتشر کرده است.
ولادت
احمد کرمی، فرزند حسین، در سال 1303ش در خرمشاه یزد، دیده به جهان گشود[۱].
تحصیلات
وی تحصیلات خود را در زادگاهش و تهران، به انجام رسانید.
کرمی از سال 1311 به تهران مهاجرت کرد و در این شهر، رحل اقامت افکند و چندی در کار ساختمانسازی، به مناسبت شغل پدرش که معمار بود، به کار پرداخت و چون آن را مناسب روحیه و ذوق خود نیافت، از آن دست کشید.
کرمی از آغاز جوانی، به شعر علاقه و دلبستگی خاصی داشت و چون از ذوق و قریحه شاعری نیز برخوردار بود، به مناسبتهای حال و زمان، شعر میسرود و کمتر به شعر و شاعری تظاهر میکرد و خود دراینباره میگوید: «من در خود آنچنان بضاعتی نمیبینم که خود را جزء شاعران بدانم. شاید بتوانم بگویم به شعر علاقه داشته و دارم و خود را خدمتگزار فرهنگ و ادب مرز و بومم میدانم و در این رهگذر، توانستهام بیش از پنجاه دیوان شعر چاپ و منتشر کنم و تعدادی نیز آماده چاپ دارم و این خدمت را تنها از یاری و راهنمایی بزرگان ادب کسب کردهام وگرنه، خود به حساب نمیآیم».
آثار
کرمی یکی از محققین و پژوهشگران است که اوقاتش مصروف تدوین و تصحیح دواوین شعر بزرگان شعر و ادب ایران شده است. وی با تأسیس انتشارات ما، تاکنون موفق شده است بیش از پنجاه دیوان شعر شاعران متقدم و متأخر را طبع و نشر کند و از این رهگذر، خدمتی شایسته و درخور تحسین، ارائه دهد. دیوانهای شعری که تاکنون توفیق چاپ و نشر آن را یافته است، بدین شرح است:
- دیوان همای شیرازی (در دو جلد)؛
- دیوان مدهوش تهرانی؛
- دیوان عطار نیشابوری؛
- دیوان خوشدل تهرانی؛
- دیوان رفیق اصفهانی؛
- دیوان سحاب اصفهانی؛
- دیوان فصیح الزمان شیرازی؛
- دیوان نظام وفا؛
- دیوان وثوق الدوله؛
- دیوان گرمرودی؛
- دیوان نیاز جوشقانی؛
- دیوان دولتشاه قاجار؛
- دیوان عبدالمجید شکستهنویس؛
- دیوان قضایی یزدی؛
- دیوان حاجی ملاهادی سبزواری؛
- دیوان صباحی بیدگلی؛
- دیوان جیحون یزدی؛
- دیوان طراز یزدی؛
- دیوان جلال عضد یزدی؛
- دیوان خسروی کرمانشاهی؛
- دیوان سرخوش تفرشی؛
- دیوان مستوره کردستانی؛
- دیوان غنی کشمیری؛
- دیوان زیب النساء مخفی؛
- دیوان شیخ الرئیس افسر؛
- دیوان شیخ احمد جام؛
- دیوان گلچین معانی؛
- دیوان مجنون تویسرکانی؛
- دیوان سهایی کرمانی؛
- دیوان نجیب جرفادقانی؛
- دیوان فتحالله خان شیبانی؛
- دیوان عصمت بخارایی؛
- دیوان فخر هروی؛
- دیوان قاسم کاهی؛
- دیوان زرگر اصفهانی؛
- دیوان هنر جندقی؛
- دیوان ادیب پیشاوری؛
- دیوان غبار همدانی؛
- دیوان محیط قمی؛
- مشاعره احمد؛
- مشاعره با رباعی؛
- دیوان احمد سهیلی خوانساری؛
- گفتگو در شعر فارسی؛
- دیوان خرم؛
- دیوان احمد منشی؛
- دیوان شاطر عباس صبوحی؛
- مرآت المثنوی؛
- گلزار معانی؛
- نقد الشعر؛
- گلها و لالهها[۲].
نمونهای از اشعار
او در اشعار خود، به نام «احمد» تخلص میکرد. نمونهای از اشعار او عبارتند از:
«سلام بر غم»
ما دست رد به سینه عالم گذاشتیم***رفتیم و پا به دایره غم گذاشتیم
ای غم، سلام بر تو که آخر به یمن تو***گامی برون ز عرصه عالم گذاشتیم
حاجی به راه کعبه رود ما به راه دوست***در این دو ره مسابقه با هم گذاشتیم
جان باختیم همچو صدف بهر کام دل***زان دم که لب گشوده و بر هم گذاشتیم
ره بسته بر فزون طلبیهای نفس خویش***ممکن هرآنچه بود ز خود کم گذاشتیم
از گلشنی که خار بروید بهجای گل***رفتیم و جای پای چو شبنم گذاشتیم
شیطان به پیش و ما به پیاش در ره خطا***گام هوس به شیوه آدم گذاشتیم
«احمد» به طبل بر سر بازار میزنند***هر راز دل که بر کف محرم گذاشتیم[۳].
پانویس
منابع مقاله
برقعی، محمدباقر، «سخنوران نامی معاصر ایران»، ج1، نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳.