۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =21799 | ||
| کد پدیدآور =14759 | | کد پدیدآور =14759 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
الف)- «مفتاح الباب المقفل لفهم القرآن المنزل»: | الف)- «مفتاح الباب المقفل لفهم القرآن المنزل»: | ||
رساله مختصر و کوتاهی است پیرامون فهم قرآن که ابواب و مطالب آن، بسیار مختصر بوده و بهندرت از یک صفحه فراتر میرود. حرالی در این کتاب، به وضع قوانینی که به فهم قرآن کمک میکنند پرداخته و معتقد است که این قوانین، متعلق به فهم قرآن هستند نه تفسیر و یا تأویل آن، ولذا به بیان فرق روش خود با روش مفسرین دیگر، پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص8</ref>. | رساله مختصر و کوتاهی است پیرامون فهم قرآن که ابواب و مطالب آن، بسیار مختصر بوده و بهندرت از یک صفحه فراتر میرود. حرالی در این کتاب، به وضع قوانینی که به فهم قرآن کمک میکنند پرداخته و معتقد است که این قوانین، متعلق به فهم قرآن هستند نه تفسیر و یا تأویل آن، ولذا به بیان فرق روش خود با روش مفسرین دیگر، پرداخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/8 ر.ک: مقدمه محقق، ص8]</ref>. | ||
این کتاب، با مقدمهای از مؤلف در توضیح موضوع کتاب، آغاز و مطالب در ده باب، به ترتیب زیر، ارائه شده است: | این کتاب، با مقدمهای از مؤلف در توضیح موضوع کتاب، آغاز و مطالب در ده باب، به ترتیب زیر، ارائه شده است: | ||
در باب اول، با اشاره به آیاتی همچون آیه 26 سوره ملک: '''قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ''' (بگو علم [آن] فقط پیش خداست)، 52 سوره طه: '''لاَ يضِلُّ رَبِّي وَ لاَ ينْسَى''' (پروردگارم نه خطا مىکند و نه فراموش مىنماید) و آیه 6 و 7 سوره اعراف: '''فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيهِمْ بِعِلْمٍ وَ مَا كُنَّا غَائِبِينَ وَ الْوَزْنُ يوْمَئِذٍ الْحَقُّ''' (و از روى دانش به آنان گزارش خواهیم داد و ما [از احوال آنان] غایب نبودهایم و در آن روز، سنجش [اعمال] درست است)، به علو و برتری بیان قرآنی بر بیان انسانی اشاره گردیده<ref>ر.ک: متن کتاب، ص29</ref> و در باب دوم، از جامع بودن قرآن بین اجمال و تفصیل و افصاح و افهام، سخن به میان آمده است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. | در باب اول، با اشاره به آیاتی همچون آیه 26 سوره ملک: '''قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ''' (بگو علم [آن] فقط پیش خداست)، 52 سوره طه: '''لاَ يضِلُّ رَبِّي وَ لاَ ينْسَى''' (پروردگارم نه خطا مىکند و نه فراموش مىنماید) و آیه 6 و 7 سوره اعراف: '''فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيهِمْ بِعِلْمٍ وَ مَا كُنَّا غَائِبِينَ وَ الْوَزْنُ يوْمَئِذٍ الْحَقُّ''' (و از روى دانش به آنان گزارش خواهیم داد و ما [از احوال آنان] غایب نبودهایم و در آن روز، سنجش [اعمال] درست است)، به علو و برتری بیان قرآنی بر بیان انسانی اشاره گردیده<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/29 ر.ک: متن کتاب، ص29]</ref> و در باب دوم، از جامع بودن قرآن بین اجمال و تفصیل و افصاح و افهام، سخن به میان آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>. | ||
در باب سوم، از روشن نمودن قرآن زبان حال مخلوقات و تنزلات اسماء حق، سخن به میان آمده<ref>ر.ک: همان، ص33</ref> و در باب چهارم، به شرح مراتب بیان قرآن در مورد تطور انسان به سبب ترقی وی در درجات ایمان و سقوطش درکات کفران، پرداخته شده است. نویسنده در این باب، با اشاره به این امر که خداوند، از لحاظ خلق و امر، محیط بر هر چیزی بوده و اول و آخر و ظاهر و باطن است، به بیان این نکته پرداخته است که خداوند، آدم و ذریه او را خلیفه خود قرار داد و قرآن را برای آگاهی او و بیان احوال وی، فروفرستاد<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. | در باب سوم، از روشن نمودن قرآن زبان حال مخلوقات و تنزلات اسماء حق، سخن به میان آمده<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/33 ر.ک: همان، ص33]</ref> و در باب چهارم، به شرح مراتب بیان قرآن در مورد تطور انسان به سبب ترقی وی در درجات ایمان و سقوطش درکات کفران، پرداخته شده است. نویسنده در این باب، با اشاره به این امر که خداوند، از لحاظ خلق و امر، محیط بر هر چیزی بوده و اول و آخر و ظاهر و باطن است، به بیان این نکته پرداخته است که خداوند، آدم و ذریه او را خلیفه خود قرار داد و قرآن را برای آگاهی او و بیان احوال وی، فروفرستاد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/34 ر.ک: همان، ص34]</ref>. | ||
در باب پنجم، به تنزلات خطابات قرآن بهحسب اسماء الله اشاره شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در باب ششم، اشاره کوتاه و مختصری شده است به موارد اظهار و اضمار در قرآن کریم و هدف از هرکدام<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | در باب پنجم، به تنزلات خطابات قرآن بهحسب اسماء الله اشاره شده<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/37 ر.ک: همان، ص37]</ref> و در باب ششم، اشاره کوتاه و مختصری شده است به موارد اظهار و اضمار در قرآن کریم و هدف از هرکدام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/39 ر.ک: همان، ص39]</ref>. | ||
در باب هفتم، با توجه به آیاتی همچون آیه اول سوره اعلی: '''سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى''' (نام پروردگار والاىِ خود را به پاکى بستاى) و آیه '''اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ''' (بقره: 20) (پروردگارتان را که شما را آفریده است، پرستش کنید) و... به مراتب بیان در اضافه ربوبیت و نعت الاهیت در قرآن کریم، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | در باب هفتم، با توجه به آیاتی همچون آیه اول سوره اعلی: '''سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى''' (نام پروردگار والاىِ خود را به پاکى بستاى) و آیه '''اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ''' (بقره: 20) (پروردگارتان را که شما را آفریده است، پرستش کنید) و... به مراتب بیان در اضافه ربوبیت و نعت الاهیت در قرآن کریم، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>. | ||
باب هشتم، به وجوه بیان اقبال و اعراض در قرآن کریم و تفاوت خطاب بر اساس تفاوت مخاطب اختصاص یافته است<ref>ر.ک: همان، ص43</ref> و در باب نهم و دهم، که مطالب آنها، کمی بیشتر از مطالب ابواب گذشته است، بهترتیب، به بیان وجوه اضافات آیات و اتساق احوال در قرآن و جایگاه امالقرآن (سوره حمد) نسبت به کل قرآن و مشتمل بودن قرآن بر همه آنچه در کتب آسمانی پیشین آمده، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص45-54</ref>. | باب هشتم، به وجوه بیان اقبال و اعراض در قرآن کریم و تفاوت خطاب بر اساس تفاوت مخاطب اختصاص یافته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/43 ر.ک: همان، ص43]</ref> و در باب نهم و دهم، که مطالب آنها، کمی بیشتر از مطالب ابواب گذشته است، بهترتیب، به بیان وجوه اضافات آیات و اتساق احوال در قرآن و جایگاه امالقرآن (سوره حمد) نسبت به کل قرآن و مشتمل بودن قرآن بر همه آنچه در کتب آسمانی پیشین آمده، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/45 ر.ک: همان، ص45-54]</ref>. | ||
ب)- «عروة المفتاح»: | ب)- «عروة المفتاح»: | ||
در کتاب دوم، با توجه به روایت پیامبر(ص) مبنی بر نزول قرآن بر هفت حرف، به بیان محورهای اساسی که قرآن کریم مشتمل بر آنهاست، پرداخته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>. | در کتاب دوم، با توجه به روایت پیامبر(ص) مبنی بر نزول قرآن بر هفت حرف، به بیان محورهای اساسی که قرآن کریم مشتمل بر آنهاست، پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/8 ر.ک: مقدمه، ص8]</ref>. | ||
مطالب این کتاب، در یک مقدمه و دو باب، تنظیم شده است. در مقدمه، به موضوع کتاب و ساختار آن، اشاره شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص56</ref>. باب اول، در بیان و توضیح هفت حرفی است که قرآن بر اساس آن نازل گردیده است. نویسنده، معتقد است چون قرآن برای آخرین امت فرستاده شده، پس کاملکننده امر بوده، جامع اوامر و نواهی الهی است و چون پیامبر(ص)، خاتم پیامبران است، لذا کتاب او نیز خاتم کتب آسمانی است و طبق روایتی از پیامبر(ص)، بر اساس هفت حرف نازل شده است که دو حرف از آن، برای صلاح دنیاست: | مطالب این کتاب، در یک مقدمه و دو باب، تنظیم شده است. در مقدمه، به موضوع کتاب و ساختار آن، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/56 ر.ک: متن کتاب، ص56]</ref>. باب اول، در بیان و توضیح هفت حرفی است که قرآن بر اساس آن نازل گردیده است. نویسنده، معتقد است چون قرآن برای آخرین امت فرستاده شده، پس کاملکننده امر بوده، جامع اوامر و نواهی الهی است و چون پیامبر(ص)، خاتم پیامبران است، لذا کتاب او نیز خاتم کتب آسمانی است و طبق روایتی از پیامبر(ص)، بر اساس هفت حرف نازل شده است که دو حرف از آن، برای صلاح دنیاست: | ||
# حرف حرام؛ که نفس آدمی و بدن او، تطهیر نمیشود مگر بهواسطه دوری از آن (حرام). | # حرف حرام؛ که نفس آدمی و بدن او، تطهیر نمیشود مگر بهواسطه دوری از آن (حرام). | ||
# حرف حلال؛ که صلاح نفس و بدن بهوسلیه آن، اتفاق میافتد. اصل این دو حرف در تورات بوده و در قرآن، به کمال رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>. | # حرف حلال؛ که صلاح نفس و بدن بهوسلیه آن، اتفاق میافتد. اصل این دو حرف در تورات بوده و در قرآن، به کمال رسیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/57 ر.ک: همان، ص57-58]</ref>. | ||
پس از این دو حرف، دو حرف در صلاح معاد میباشد که عبارتند از: | پس از این دو حرف، دو حرف در صلاح معاد میباشد که عبارتند از: | ||
# حرف زجر و نهی؛ که صلاح آخرت بهوسیله دوری از آنها حاصل میشود. | # حرف زجر و نهی؛ که صلاح آخرت بهوسیله دوری از آنها حاصل میشود. | ||
# حرف امر؛ که صلاح آخرت، بهواسطه امتثال آن به دست میآید. اصل این دو حرف، در انجیل بوده و اتمام و اکمال آن در قرآن است<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | # حرف امر؛ که صلاح آخرت، بهواسطه امتثال آن به دست میآید. اصل این دو حرف، در انجیل بوده و اتمام و اکمال آن در قرآن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/58 ر.ک: همان، ص58]</ref>. | ||
پس از این دو حرف، دو حرف در صلاح دین میباشند که اولی «حرف محکم» میباشد؛ یعنی آن حرفی که خطاب پروردگار در آن برای عبد از جهت احوال قلب و اخلاق نفس و اعمال بدنش، روشن است. دیگری، «حرف متشابه» است که بهواسطه قصور عقل از ادراک آن، برای عبد، خطاب در آن روشن نیست<ref>ر.ک: همان</ref>. | پس از این دو حرف، دو حرف در صلاح دین میباشند که اولی «حرف محکم» میباشد؛ یعنی آن حرفی که خطاب پروردگار در آن برای عبد از جهت احوال قلب و اخلاق نفس و اعمال بدنش، روشن است. دیگری، «حرف متشابه» است که بهواسطه قصور عقل از ادراک آن، برای عبد، خطاب در آن روشن نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/58 ر.ک: همان]</ref>. | ||
به اعتقاد نویسنده، اصل این شش حرف در کتب آسمانی پیشین، موجود بوده اما اکمال و اتمام آن، در قرآن کریم اتفاق افتاده است و تنها حرف هفتم که حرف «حمد» میباشد، مختص به حضرت محمد(ص) و کتاب اوست. این حرف، حرفی است که در «فاتحة الكتاب» و «أم القرآن» آمده و خداوند با آن کتاب خویش را آغاز نموده است<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>. | به اعتقاد نویسنده، اصل این شش حرف در کتب آسمانی پیشین، موجود بوده اما اکمال و اتمام آن، در قرآن کریم اتفاق افتاده است و تنها حرف هفتم که حرف «حمد» میباشد، مختص به حضرت محمد(ص) و کتاب اوست. این حرف، حرفی است که در «فاتحة الكتاب» و «أم القرآن» آمده و خداوند با آن کتاب خویش را آغاز نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/59 ر.ک: همان، ص59]</ref>. | ||
نویسنده پس از ذکر این حروف، به تشریح و تعریف هریک پرداخته و برای هرکدام، شاهدی از آیات قرآن، ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص62-119</ref>. | نویسنده پس از ذکر این حروف، به تشریح و تعریف هریک پرداخته و برای هرکدام، شاهدی از آیات قرآن، ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/62 ر.ک: همان، ص62-119]</ref>. | ||
ج)- «التوشية و التوفية للمفتاح»: | ج)- «التوشية و التوفية للمفتاح»: | ||
این کتاب، دربردارنده دو موضوع اساسی زیر میباشد: | این کتاب، دربردارنده دو موضوع اساسی زیر میباشد: | ||
# در مواردی که ظاهر آیهای، نکوهش یا سرزنش نسبت به پیامبر(ص) میباشد، نکوهش یا سرزنش حقیقی نیست، بلکه در طی آن بلیغترین و والاترین ستایش از اخلاق و فضایل جبلی اوست. | # در مواردی که ظاهر آیهای، نکوهش یا سرزنش نسبت به پیامبر(ص) میباشد، نکوهش یا سرزنش حقیقی نیست، بلکه در طی آن بلیغترین و والاترین ستایش از اخلاق و فضایل جبلی اوست. | ||
# تنبیه و تشویق افهام به تدبر در آیات الهی، مخصوصا آیاتی که به ذکر اخبار ادیان پیش از اسلام پرداخته است و وجود فایده در تکرار اخبار امم سابقه برای این امت<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>. | # تنبیه و تشویق افهام به تدبر در آیات الهی، مخصوصا آیاتی که به ذکر اخبار ادیان پیش از اسلام پرداخته است و وجود فایده در تکرار اخبار امم سابقه برای این امت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/8 ر.ک: مقدمه، ص8]</ref>. | ||
بخش دوم، تطبیقی: حرالی در این بخش، به تفسیر آیهآیه، بلکه کلمهکلمه قرآن کریم پرداخته است. متأسفانه این تفسیر در حال حاضر مفقود بوده و جز قسمتهایی از آن در دسترس نیست؛ آنهم قسمتهایی که امام بقاعی، آن را در کتاب تفسیر خویش، «نظم الدرر في تناسب الآيات و السور» نقل کرده است؛ البته نقل مزبور از سوره بقره و جزیی از سوره آل عمران تجاوز نمیکند<ref>ر.ک: همان</ref>. | بخش دوم، تطبیقی: حرالی در این بخش، به تفسیر آیهآیه، بلکه کلمهکلمه قرآن کریم پرداخته است. متأسفانه این تفسیر در حال حاضر مفقود بوده و جز قسمتهایی از آن در دسترس نیست؛ آنهم قسمتهایی که امام بقاعی، آن را در کتاب تفسیر خویش، «نظم الدرر في تناسب الآيات و السور» نقل کرده است؛ البته نقل مزبور از سوره بقره و جزیی از سوره آل عمران تجاوز نمیکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21799/1/8 ر.ک: همان]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: | [[رده:تفسیر]] | ||
[[رده: | [[رده:متون تفاسیر]] | ||
[[رده: | [[رده:قرن 7 - 8 متون تفاسیر]] | ||
[[رده: | |||
[[رده: تیر(98)]] | |||
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]] | [[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]] |
ویرایش