رسالت اخلاق در تکامل انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
خط ۴۲: خط ۴۲:
در فصل اول، طبيعت و انرژى‌هاى بشر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نویسنده در ابتداى بحث، به اثبات اين نكته پرداخته كه انسان به‌سوى كمال مى‌رود. به اعتقاد وى، انسان، تحت هر شرايط فردى و اجتماعى كه قرار گيرد، به حكم فطرت و به مقتضاى عقل، كمال خود را خواهان است و رنج‌ها و سختى‌ها را به آروزى آينده روشن‌ترى بر خود هموار مى‌سازد و از نقطه آغازين نقص، به‌سوى كمال پيش رفته و هر گام كه فراتر مى‌گذارد، كامل‌تر مى‌گردد و به علت داشتن ابعاد انديشه و روح، آن چنان تكاملش ريشه‌دار، نيرومند و سريع است كه تا ابديت پيشروى مى‌كند<ref>متن كتاب، ص 21</ref>
در فصل اول، طبيعت و انرژى‌هاى بشر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نویسنده در ابتداى بحث، به اثبات اين نكته پرداخته كه انسان به‌سوى كمال مى‌رود. به اعتقاد وى، انسان، تحت هر شرايط فردى و اجتماعى كه قرار گيرد، به حكم فطرت و به مقتضاى عقل، كمال خود را خواهان است و رنج‌ها و سختى‌ها را به آروزى آينده روشن‌ترى بر خود هموار مى‌سازد و از نقطه آغازين نقص، به‌سوى كمال پيش رفته و هر گام كه فراتر مى‌گذارد، كامل‌تر مى‌گردد و به علت داشتن ابعاد انديشه و روح، آن چنان تكاملش ريشه‌دار، نيرومند و سريع است كه تا ابديت پيشروى مى‌كند<ref>متن كتاب، ص 21</ref>


تزكيه نفس عامل تكامل است، بررسى علل جنايت، ارزنده‌ترين وظيفه انسان، آيا جانى بالفطره وجود دارد، فطرت پاك و بى‌آلايش، قيد و آزادى، عادت و نقش مخرب يا سازنده آن، روشى كه اسلام در پيش گرفت و عادت كودكى، عناوينى هستند كه در اين فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفته‌اند<ref>همان، ص 19</ref>
تزكيه نفس عامل تكامل است، بررسى علل جنايت، ارزنده‌ترين وظيفه انسان، آيا جانى بالفطره وجود دارد، فطرت پاک و بى‌آلايش، قيد و آزادى، عادت و نقش مخرب يا سازنده آن، روشى كه اسلام در پيش گرفت و عادت كودكى، عناوينى هستند كه در اين فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفته‌اند<ref>همان، ص 19</ref>


در فصل دوم، عقل و وجدان، دو سرمايه سعادت‌بخش آدمى، دانسته شده‌اند. نویسنده معتقد است هميشه در ميدان پهناور درون انسان، نبرد و پيكار سختى بين هوس‌ها و عقل و خرد درگير است و دائما اين دو نيروى متضاد، براى مغلوب كردن يكديگر، كوشش و فعاليت مى‌كنند. به باور وى، براى اينكه از منافع نيروهاى درونى خود بهره‌بردارى كرده و از زيان آن‌ها در امان بمانيم، بايد زمام تمايلات را به دست عقل بسپاريم و ساير غرايز و نيروها را به اطاعت كامل از آن واداريم. به عقيده او، اين سرمايه گران‌بها، خطرات را به‌طور واقعى به ما مى‌شناساند و با آموختن طرز استفاده صحيح از نيروهاى درونى، به زندگى نظم و انضباط مى‌بخشد<ref>همان، ص 58</ref>
در فصل دوم، عقل و وجدان، دو سرمايه سعادت‌بخش آدمى، دانسته شده‌اند. نویسنده معتقد است هميشه در ميدان پهناور درون انسان، نبرد و پيكار سختى بين هوس‌ها و عقل و خرد درگير است و دائما اين دو نيروى متضاد، براى مغلوب كردن يكديگر، كوشش و فعاليت مى‌كنند. به باور وى، براى اينكه از منافع نيروهاى درونى خود بهره‌بردارى كرده و از زيان آن‌ها در امان بمانيم، بايد زمام تمايلات را به دست عقل بسپاريم و ساير غرايز و نيروها را به اطاعت كامل از آن واداريم. به عقيده او، اين سرمايه گران‌بها، خطرات را به‌طور واقعى به ما مى‌شناساند و با آموختن طرز استفاده صحيح از نيروهاى درونى، به زندگى نظم و انضباط مى‌بخشد<ref>همان، ص 58</ref>
خط ۶۸: خط ۶۸:
نویسنده در فصل هفتم، از قدردانى به‌عنوان عامل بزرگ تحرك اجتماع ياد كرده است. همان طورى كه انسان براى زنده بودن، نيازمندى‌هايى دارد و پيوسته به‌خاطر رفع آن‌ها تكاپو و فعاليت مى‌كند، روح نيز تمنياتى دارد كه مى‌بايست ارضا گردد. نویسنده بر اين باور است كه روان آدمى، تشنه ستايش و تحسين است و به دنبال ارضاى تقاضاى درونى، هركس با اشتياق و علاقه هرچه تمام‌تر، ميل دارد كه اعمال و رفتارش، مورد موافقت جامعه قرار گيرد و او را به شايستگى بستايند، تا بدين وسيله شخصيتش تثبيت گردد و كشتى ميل و آرزويش به ساحل مقصود برسد<ref>همان، ص 219</ref>
نویسنده در فصل هفتم، از قدردانى به‌عنوان عامل بزرگ تحرك اجتماع ياد كرده است. همان طورى كه انسان براى زنده بودن، نيازمندى‌هايى دارد و پيوسته به‌خاطر رفع آن‌ها تكاپو و فعاليت مى‌كند، روح نيز تمنياتى دارد كه مى‌بايست ارضا گردد. نویسنده بر اين باور است كه روان آدمى، تشنه ستايش و تحسين است و به دنبال ارضاى تقاضاى درونى، هركس با اشتياق و علاقه هرچه تمام‌تر، ميل دارد كه اعمال و رفتارش، مورد موافقت جامعه قرار گيرد و او را به شايستگى بستايند، تا بدين وسيله شخصيتش تثبيت گردد و كشتى ميل و آرزويش به ساحل مقصود برسد<ref>همان، ص 219</ref>


روح پرنياز بشر، اثر عميق ستايش و تحسين، منفى‌بافى غير از انتقاد اصولى است، چاپلوسى مذموم، طرح اسلام در عرصه بسط پاكى‌ها، زيان‌هاى بزرگ ناسپاسى و مبارزه با فساد، عناوين اين فصل مى‌باشد<ref>همان، ص 217</ref>
روح پرنياز بشر، اثر عميق ستايش و تحسين، منفى‌بافى غير از انتقاد اصولى است، چاپلوسى مذموم، طرح اسلام در عرصه بسط پاکى‌ها، زيان‌هاى بزرگ ناسپاسى و مبارزه با فساد، عناوين اين فصل مى‌باشد<ref>همان، ص 217</ref>


نویسنده در فصل هشتم، به دنبال اثبات اين است كه شكيبايى، پل پيروزى مى‌باشد. عناوين اين فصل عبارتند از: كوتاه‌ترين راه موفقيت، منبع سرشار نيرو، لزوم آشنايى به اصول زندگى، درسى كه بايد از شكست آموخت، وسيله ارتقاى به كمال، در كارها بايد انضباط را رعايت كرد، تنها مسلمان بودن عامل پيروزى نيست، دو عامل نيرومند براى پرورش انسان و پرده‌پوشى بر ضعف و ناتوانى.
نویسنده در فصل هشتم، به دنبال اثبات اين است كه شكيبايى، پل پيروزى مى‌باشد. عناوين اين فصل عبارتند از: كوتاه‌ترين راه موفقيت، منبع سرشار نيرو، لزوم آشنايى به اصول زندگى، درسى كه بايد از شكست آموخت، وسيله ارتقاى به كمال، در كارها بايد انضباط را رعايت كرد، تنها مسلمان بودن عامل پيروزى نيست، دو عامل نيرومند براى پرورش انسان و پرده‌پوشى بر ضعف و ناتوانى.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش