ابن حاجب الدار، مظفر بن فضل: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    از آنجا كه در كتب تاريخ و تراجم، گزارش قابل توجه‌اى از زندگى‌نامه و سيره وى ارائه نشده است، از اوايل دوران حيات و زندگانى علمى او، اطلاع دقيقى در دست نيست، اما از خلال مباحث کتاب وى با عنوان «نضرة الاغريض في نضرة القريض» كه پيرامون شعر و فضائل آن نوشته شده است، چنين برمى‌آيد كه شيخ ابا محمد بن ابى البركات و ابن البقال المقرىء، از اساتيد او بوده و مظفر در سال 603ق، از ايشان، روايت كرده است (نظرة الاغريض، ص458). همچنين مى‌توان به اين نكته پى‌برد كه پدرش سهم به سزايى در تعليم و تربيت وى داشته و مظفر از او نيز روايت نقل كرده است (نظرة الاغريض، ص347).
    از آنجا كه در كتب تاريخ و تراجم، گزارش قابل توجه‌اى از زندگى‌نامه و سيره وى ارائه نشده است، از اوايل دوران حيات و زندگانى علمى او، اطلاع دقيقى در دست نيست، اما از خلال مباحث کتاب وى با عنوان «نضرة الاغريض في نضرة القريض» كه پيرامون شعر و فضائل آن نوشته شده است، چنين برمى‌آيد كه شيخ ابا محمد بن ابى البركات و ابن البقال المقرىء، از اساتيد او بوده و مظفر در سال 603ق، از ايشان، روايت كرده است (نظرة الاغريض، ص458). همچنين مى‌توان به اين نكته پى‌برد كه پدرش سهم به سزايى در تعليم و تربيت وى داشته و مظفر از او نيز روايت نقل كرده است (نظرة الاغريض، ص347).


    عموى مادر بزرگ پدرى وى، محمد بن محمد بن عبدالله علوى حسينى، كه به شيخ الشرف معروف بود، عالم به علم انساب بوده و تصانيف زيادى به وى منسوب شده است. وى حدود صد سال در موصل و بغداد زندگى كرده و عده‌اى احتمال داده‌اند كه مظفر، از محضر وى نيز استفاده كرده باشد (نهى عارف حسن، مقدمه نظره الاغريض).[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، در کتاب معروف خود با عنوان «الوافى»، ضمن ارائه شرح حال مختصرى از وى و ذكر ابياتى كه منسوب به او مى‌باشند، به اين نكته اشاره كرده است كه او، آشنا به فن شعر نيز بوده است.
    عموى مادر بزرگ پدرى وى، محمد بن محمد بن عبدالله علوى حسینى، كه به شيخ الشرف معروف بود، عالم به علم انساب بوده و تصانيف زيادى به وى منسوب شده است. وى حدود صد سال در موصل و بغداد زندگى كرده و عده‌اى احتمال داده‌اند كه مظفر، از محضر وى نيز استفاده كرده باشد (نهى عارف حسن، مقدمه نظره الاغريض).[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، در کتاب معروف خود با عنوان «الوافى»، ضمن ارائه شرح حال مختصرى از وى و ذكر ابياتى كه منسوب به او مى‌باشند، به اين نكته اشاره كرده است كه او، آشنا به فن شعر نيز بوده است.


    از ديگر نكاتى كه در زندگى اين نویسنده جلب توجه مى‌نمايد، صله دادن ابن علقمى، وزير معتصم بالله، آخرين خليفه عباسى، به وى مى‌باشد و از آنجا كه ابن علقمى، به علما و ادبا احترام ویژه‌اى قائل بود، مظفر نيز، از مقربين وى به شمار مى‌آمد و چنين معروف است كه در مجلسى از مجالس ابن علقمى، مظفر را به نوشتن کتابى در بيان حدود و فضليت شعر تشویق نموده و او نيز امر وى را اجابت كرد و پس از نوشتن کتاب «نضره الاغريض» آن را به وى تقديم نمود.
    از ديگر نكاتى كه در زندگى اين نویسنده جلب توجه مى‌نمايد، صله دادن ابن علقمى، وزير معتصم بالله، آخرين خليفه عباسى، به وى مى‌باشد و از آنجا كه ابن علقمى، به علما و ادبا احترام ویژه‌اى قائل بود، مظفر نيز، از مقربين وى به شمار مى‌آمد و چنين معروف است كه در مجلسى از مجالس ابن علقمى، مظفر را به نوشتن کتابى در بيان حدود و فضليت شعر تشویق نموده و او نيز امر وى را اجابت كرد و پس از نوشتن کتاب «نضره الاغريض» آن را به وى تقديم نمود.

    نسخهٔ ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۹

    ابن حاجب الدار، مظفر بن فضل
    نام ابن حاجب الدار، مظفر بن فضل
    نام‌های دیگر
    نام پدر
    متولد 1188 م
    محل تولد
    رحلت 656 ق یا 1258 م
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE6512AUTHORCODE

    مظفر بن فضل بن جعفر علوى در سال 584ق1188/م در عراق، در شهر موصل، به دنيا آمد. وى برای تحصيل، به بغداد رفته و مدت زيادى در آن شهر اقامت گزيد. در اواخر عمر، به زادگاه خویش بازگشت و در سال 656ق1258/م، ديده از جهان فروبست.

    از آنجا كه در كتب تاريخ و تراجم، گزارش قابل توجه‌اى از زندگى‌نامه و سيره وى ارائه نشده است، از اوايل دوران حيات و زندگانى علمى او، اطلاع دقيقى در دست نيست، اما از خلال مباحث کتاب وى با عنوان «نضرة الاغريض في نضرة القريض» كه پيرامون شعر و فضائل آن نوشته شده است، چنين برمى‌آيد كه شيخ ابا محمد بن ابى البركات و ابن البقال المقرىء، از اساتيد او بوده و مظفر در سال 603ق، از ايشان، روايت كرده است (نظرة الاغريض، ص458). همچنين مى‌توان به اين نكته پى‌برد كه پدرش سهم به سزايى در تعليم و تربيت وى داشته و مظفر از او نيز روايت نقل كرده است (نظرة الاغريض، ص347).

    عموى مادر بزرگ پدرى وى، محمد بن محمد بن عبدالله علوى حسینى، كه به شيخ الشرف معروف بود، عالم به علم انساب بوده و تصانيف زيادى به وى منسوب شده است. وى حدود صد سال در موصل و بغداد زندگى كرده و عده‌اى احتمال داده‌اند كه مظفر، از محضر وى نيز استفاده كرده باشد (نهى عارف حسن، مقدمه نظره الاغريض).صفدى، در کتاب معروف خود با عنوان «الوافى»، ضمن ارائه شرح حال مختصرى از وى و ذكر ابياتى كه منسوب به او مى‌باشند، به اين نكته اشاره كرده است كه او، آشنا به فن شعر نيز بوده است.

    از ديگر نكاتى كه در زندگى اين نویسنده جلب توجه مى‌نمايد، صله دادن ابن علقمى، وزير معتصم بالله، آخرين خليفه عباسى، به وى مى‌باشد و از آنجا كه ابن علقمى، به علما و ادبا احترام ویژه‌اى قائل بود، مظفر نيز، از مقربين وى به شمار مى‌آمد و چنين معروف است كه در مجلسى از مجالس ابن علقمى، مظفر را به نوشتن کتابى در بيان حدود و فضليت شعر تشویق نموده و او نيز امر وى را اجابت كرد و پس از نوشتن کتاب «نضره الاغريض» آن را به وى تقديم نمود.

    اثر ديگرى كه از اين نویسنده مى‌شناسیم، کتاب «الرساله العلویه» مى‌باشد كه در سه موضع از کتاب نضره الاغريض، (ص 21، 268، 441) خود به آن اشاره نموده و متذكر شده است كه آن را قبل از نضره الاغريض تأليف نموده است. اين کتاب، پيرامون فصاحت بوده و حذو ابن سنان خفاجى از آن تحت عنوان «سر الفصاحه» ياد كرده است.

    از شواهدى برمى‌آيد كه وى داراى مذهب تشيع بوده است، كه از آن جمله است، روايت كردن او از برخى از علماى شيعى همچون ابن طباطبا در عيار الشعر (ص 239 و 449) و نيز صله گرفتن او از ابن علقمى كه برخى معتقد به شيعه بودن وى مى‌باشند.

    منابع مقاله

    مقدمه نهى عارف حسن بر نضره الاغريض


    وابسته‌ها