ابن حاجب الدار، مظفر بن فضل
نام | ابن حاجب الدار، مظفر بن فضل |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | فضل |
متولد | 1188 م |
محل تولد | موصل |
رحلت | 656 ق یا 1258 م |
اساتید | شيخ ابا محمد بن ابىالبركات
ابن البقال المقرىء |
برخی آثار | نضرة الإغریض فی نصرة القریض |
کد مؤلف | AUTHORCODE06512AUTHORCODE |
ابن حاجبالدار، مظفر بن فضل بن یحیی علوى (584-656ق)، در سال 584ق(1188م) در عراق، در شهر موصل، به دنيا آمد. وى برای تحصيل، به بغداد رفته و مدت زيادى در آن شهر اقامت گزيد. در اواخر عمر، به زادگاه خویش بازگشت و در سال 656ق (1258م)، ديده از جهان فروبست.
از آنجا كه در كتب تاريخ و تراجم، گزارش قابل توجهاى از زندگىنامه و سيره وى ارائه نشده است، از اوايل دوران حيات و زندگانى علمى او، اطلاع دقيقى در دست نيست، اما از خلال مباحث کتاب وى با عنوان «نضرة الاغريض في نضرة القريض» كه پيرامون شعر و فضائل آن نوشته شده است، چنين برمىآيد كه شيخ ابا محمد بن ابى البركات و ابن البقال المقرىء، از اساتيد او بوده و مظفر در سال 603ق، از ايشان، روايت كرده است (نظرة الاغريض، ص458). همچنين مىتوان به این نكته پىبرد كه پدرش سهم به سزايى در تعليم و تربيت وى داشته و مظفر از او نيز روايت نقل كرده است (نظرة الاغريض، ص347).
عموى مادر بزرگ پدرى وى، محمد بن محمد بن عبدالله علوى حسینى، كه به شيخ الشرف معروف بود، عالم به علم انساب بوده و تصانيف زيادى به وى منسوب شده است. وى حدود صد سال در موصل و بغداد زندگى كرده و عدهاى احتمال دادهاند كه مظفر، از محضر وى نيز استفاده كرده باشد (نهى عارف حسن، مقدمه نظره الاغريض).صفدى، در کتاب معروف خود با عنوان «الوافى»، ضمن ارائه شرح حال مختصرى از وى و ذكر ابياتى كه منسوب به او مىباشند، به این نكته اشاره كرده است كه او، آشنا به فن شعر نيز بوده است.
از ديگر نكاتى كه در زندگى این نویسنده جلب توجه مىنمايد، صله دادن ابن علقمى، وزير معتصم بالله، آخرين خليفه عباسى، به وى مىباشد و از آنجا كه ابن علقمى، به علما و ادبا احترام ویژهاى قائل بود، مظفر نيز، از مقربين وى به شمار مىآمد و چنين معروف است كه در مجلسى از مجالس ابن علقمى، مظفر را به نوشتن کتابى در بيان حدود و فضليت شعر تشویق نموده و او نيز امر وى را اجابت كرد و پس از نوشتن کتاب «نضره الاغريض» آن را به وى تقديم نمود.
اثر ديگرى كه از این نویسنده مىشناسیم، کتاب «الرساله العلویه» مىباشد كه در سه موضع از کتاب نضره الاغريض، (ص 21، 268، 441) خود به آن اشاره نموده و متذكر شده است كه آن را قبل از نضره الاغريض تأليف نموده است. این کتاب، پيرامون فصاحت بوده و حذو ابن سنان خفاجى از آن تحت عنوان «سر الفصاحه» ياد كرده است.
از شواهدى برمىآيد كه وى داراى مذهب تشيع بوده است، كه از آن جمله است، روايت كردن او از برخى از علماى شيعى همچون ابن طباطبا در عيار الشعر (ص 239 و 449) و نيز صله گرفتن او از ابن علقمى كه برخى معتقد به شيعه بودن وى مىباشند.[۱]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه نهى عارف حسن بر نضره الاغريض