الحديث النبوي في النحو العربي: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا ==' به '==گزارش محتوا==')
    جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==')
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    '''الحديث النبوي في النحو العربي'''، تأليف [[فجال، محمود|محمود فجال]]، كتابى است كه شواهد حديثى در بيشتر شروح الفيه [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] را گردآورى نموده است.
    '''الحديث النبوي في النحو العربي'''، تأليف [[فجال، محمود|محمود فجال]]، كتابى است كه شواهد حديثى در بيشتر شروح الفيه [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] را گردآورى نموده است.


    == ساختار ==
    ==ساختار==
    كتاب مشتمل بر مقدمه، دو قسم و يك خاتمه است. قسم اول در سه باب در ضمن فصولى مطرح شده است. مطالب قسم دوم نيز در 38 باب و 110 مسئله طرح شده است.
    كتاب مشتمل بر مقدمه، دو قسم و يك خاتمه است. قسم اول در سه باب در ضمن فصولى مطرح شده است. مطالب قسم دوم نيز در 38 باب و 110 مسئله طرح شده است.



    نسخهٔ ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۳۴

    ‏الحديث النبوي في النحو العربي
    الحديث النبوي في النحو العربي
    پدیدآورانفجال، محمود (نويسنده)
    عنوان‌های دیگردراسه مستفیضه لظاهره الاستشهاد بالحدیث فی النحو العربی و دراسه نحویه للاحادیث الوارده فی اکثر شروح الفیه ابن مالک
    ناشرأضواء السلف
    مکان نشرریاض - عربستان
    سال نشر1417 ق
    چاپ2
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الحديث النبوي في النحو العربي، تأليف محمود فجال، كتابى است كه شواهد حديثى در بيشتر شروح الفيه ابن مالك را گردآورى نموده است.

    ساختار

    كتاب مشتمل بر مقدمه، دو قسم و يك خاتمه است. قسم اول در سه باب در ضمن فصولى مطرح شده است. مطالب قسم دوم نيز در 38 باب و 110 مسئله طرح شده است.

    گزارش محتوا

    محمد عبدالخالق عضيمه در مقدمه‌اى كه بر كتاب نوشته درباره پيشينه اين بحث مى‌نويسد: تنها اثرى كه به لحاظ موضوعى، مشابه اين بحث يافتم، كتاب «موقف النحويين من الاستشهاد بالحديث النبوي» نوشته خديجه الحديثى است.[۱]

    نويسنده در مقدمه‌اش بر كتاب، ديدگاه نحويون در احتجاج به احاديث شريف نبوى را سه قسم دانسته است:

    1. گروهى قائل به صحيح بودن احتجاج به حديث نبوى در نحو عربى هستند، مثل ابن مالك (672ق) و ابن هشام (761ق) (نويسنده نيز قائل به همين ديدگاه است).
    2. گروهى استشهاد و احتجاج صريح به احاديث را ناصواب مى‌دانند، مثل ابوحيان (745ق)، ابوالحسن بن الضائع (680ق).
    3. ابواسحاق شاطبى (790ق) نيز منع يا جواز را با توجه به احاديث، متفاوت مى‌داند. او احاديث را به دو بخش تقسيم كرده است: احاديثى كه ناقل آن‌ها به معناى آن‌ها توجه داشته نه به لفظ آن‌ها، كه به اين‌گونه احاديث نمى‌توان استشهاد نمود؛ احاديثى كه ناقل به جهت هدفى خاص به لفظ آن‌ها توجه داشته است، مانند احاديثى كه فصاحتش مورد نظر بوده و يا امثال نبوى، كه اين‌گونه احاديث مى‌تواند مورد استشهاد قرار بگيرد.[۲]

    نويسنده در ادامه مقدمه به شروحى از الفيه كه احاديث را از آنها انتخاب كرده، اشاره نموده كه عبارت است از:

    1. شرح الفيه ابن مالك، اثر بدرالدين محمد بن محمد بن مالك؛
    2. توضيح المقاصد و المسالك بشرح ألفية ابن مالك، اثر ابن ام‌قاسم؛
    3. أوضح المسالك إلى ألفية ابن مالك، اثر عبدالله بن هشام انصارى؛
    4. شرح ابن عقيل على ألفية ابن مالك، اثر عبدالله بن عقيل هاشمى؛
    5. المقاصد الشافية في شرح الخلاصة الكافية، اثر ابواسحاق شاطبى؛
    6. شرح الأشموني على ألفية ابن مالك، اثر ابوالحسن اشمونى.[۳]

    آنچه در دو قسم كتاب آمده به‌اختصار بدين شرح است:

    1. نويسنده، قسم اول كتاب را با يك مدخل درباره علم نحو عربى آغاز كرده است. در فصول سه‌گانه اين مدخل، ابتدا به اهميت شناخت لغت و اعراب در فهم حديت نبوى، فائده فراگيرى نحو و آراى علماى دين در فراگيرى علم نحو بيان شده است.[۴]
      در باب دوم كتاب، مدخلى بر علم حديث نبوى گشوده است. در فصل اول، تعريف حديث و تفاوت آن با خبر و اثر بيان شده است. در فصل دوم نيز تدوين حديث نبوى مورد مطالعه قرار گرفته است. علم حديث علمى است كه به‌وسيله آن احوال سند و متن شناخته مى‌شود. درباره حديث و خبر، سخنان متفاوتى نقل شده است. بعضى آن دو را مترادف دانسته‌اند و برخى، حديث را روايت پيامبر(ص) و خبر را روايات غير پيامبر دانسته‌اند. درباره تدوين حديث نيز در ابتدا چنين آمده: «احاديث شريف در عهد رسول(ص) تدوين كاملى نشد». سپس تاريخچه‌ى مختصرى از تدوين حديث ارائه شده است.[۵]
      در باب سوم كتاب، آراء سه گروه قائلين به استشهاد به احاديث نبوى با ذكر مثال، شرح و تبيين شده كه به جهت رعايت اختصار در مقاله از ذكر شواهد خوددارى مى‌شود.[۶]
    2. در قسم دوم كتاب، ابتدا احاديث نبوى كه نويسندگان شروح الفيه كتب خود را با آن آغاز كرده‌اند، مورد بررسى قرار گرفته است. پس از آن در مسئله اول احاديثى درباره «كلمه» ذكر شده كه از آن جمله است: «الكلمة الطيبة صدقة». معرب و مبنى، نكره و معرفه، معرف به ادات تعريف، مبتدا و خبر، كان و اخواتش و افعال مقاربه از جمله عناوين اين قسم از كتاب است كه موضوعات مختلف هر مبحث با عنوان «مسئله» مطرح و احاديث نبوى شاهد آورده مى‌شود. نويسنده، مباحث كتاب را به وقف و ابداء ختم كرده است.[۷]

    در خاتمه كتاب، خلاصه‌اى از مباحث كتاب ذكر شده است.

    وضعيت كتاب

    در پاورقى‌هاى كتاب، آدرس آيات و روايات، منابع مطالب، معانى الفاظ و توضيحات خوبى پيرامون عبارات كتاب آمده است. در انتهاى كتاب، فهارس آيات قرآنى، احاديث و آثار، امثال و اقوال، اشعار، اعلام و همچنين فهرست موضوعات كتاب آمده است.

    پانويس

    1. مقدمه، صفحه د
    2. مقدمه، ص6 - 9
    3. همان، ص12 - 13
    4. متن كتاب، ص25 - 48
    5. همان، ص49 - 62
    6. همان، ص63 - 135
    7. همان، 137 - 310

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.