تاریخ نوشته‌های جغرافیایی در جهان اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''تاريخ‌نوشته‌هاى جغرافيايى در جهان اسلامى'''، ترجمه فارسى يكى از آثار پژوهشى معتبر [[ايگناتى يوليانوويچ كراچكوفسكى]](متوفاى 1951م) است كه اصل آن به زبان روسى چاپ شده است. او در اين كتاب شرح احوال و آثار جغرافى‌نگاران عهد اسلامى را ارائه و تحليل مى‌كند. اين اثر، مى‌تواند مورد استفاده نويسندگان تاريخ ادبيات و جغرافيا و تاريخ تمدن قرار گيرد.
'''تاريخ‌نوشته‌هاى جغرافيايى در جهان اسلامى'''، ترجمه فارسی يكى از آثار پژوهشى معتبر [[ايگناتى يوليانوويچ كراچكوفسكى]](متوفاى 1951م) است كه اصل آن به زبان روسى چاپ شده است. او در اين كتاب شرح احوال و آثار جغرافى‌نگاران عهد اسلامى را ارائه و تحليل مى‌كند. اين اثر، مى‌تواند مورد استفاده نويسندگان تاريخ ادبيات و جغرافيا و تاريخ تمدن قرار گيرد.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۳۶: خط ۳۶:
نويسنده، در مقدمه اثر با اشاره به روش خود در نگارش كتاب، مى‌نويسد: «با وجود آنكه در ضمن گفت‌وگو از آثار ادبى رابطه آنها را با علم جغرافيا و تاريخ اكتشافات جغرافيايى منظور داشته‌ايم و در عرضه عمومى مطالب نقش تكامل فرهنگ اسلامى را از نظر دور نداشته‌ايم، روش عمومى ما روش زبان‌شناختى است؛ يعنى بيش از هر چيز به گفت‌وگو درباره طبيعت پديده‌هاى ادبى جغرافيايى و تكامل آن توجه كرده‌ايم».
نويسنده، در مقدمه اثر با اشاره به روش خود در نگارش كتاب، مى‌نويسد: «با وجود آنكه در ضمن گفت‌وگو از آثار ادبى رابطه آنها را با علم جغرافيا و تاريخ اكتشافات جغرافيايى منظور داشته‌ايم و در عرضه عمومى مطالب نقش تكامل فرهنگ اسلامى را از نظر دور نداشته‌ايم، روش عمومى ما روش زبان‌شناختى است؛ يعنى بيش از هر چيز به گفت‌وگو درباره طبيعت پديده‌هاى ادبى جغرافيايى و تكامل آن توجه كرده‌ايم».


او لازم مى‌داند كه دليل طرح نوشته‌هاى جغرافيايى غير عربى را نيز توضيح دهد: «براى آنكه نقش نوشته‌هاى جغرافيايى اسلامى در شرق و غرب روشن شود، لازم آمد، علاوه بر بحث درباره آثار جغرافيايى عربى، دو فصل مستقل به نوشته‌هاى جغرافيايى فارسى و تركى اختصاص دهم و از انتقال ميراث فرهنگى در زمينه جغرافيا به اروپاى غربى سخن بگويم». پس از آن نيز به جايگاه جغرافيا نزد جغرافى‌دانان مسلمان پيش از پيدايش نخستين كتاب‌هاى جغرافيايى اشاره مى‌كند.
او لازم مى‌داند كه دليل طرح نوشته‌هاى جغرافيايى غير عربى را نيز توضيح دهد: «براى آنكه نقش نوشته‌هاى جغرافيايى اسلامى در شرق و غرب روشن شود، لازم آمد، علاوه بر بحث درباره آثار جغرافيايى عربى، دو فصل مستقل به نوشته‌هاى جغرافيايى فارسی و تركى اختصاص دهم و از انتقال ميراث فرهنگى در زمينه جغرافيا به اروپاى غربى سخن بگويم». پس از آن نيز به جايگاه جغرافيا نزد جغرافى‌دانان مسلمان پيش از پيدايش نخستين كتاب‌هاى جغرافيايى اشاره مى‌كند.


نويسنده، در فصول مختلف كتاب، به طرح‌ريزى تكامل نوشته‌هاى تاريخى پرداخته كه خلاصه‌اى از آن ارائه مى‌شود:
نويسنده، در فصول مختلف كتاب، به طرح‌ريزى تكامل نوشته‌هاى تاريخى پرداخته كه خلاصه‌اى از آن ارائه مى‌شود:
خط ۶۱: خط ۶۱:
دانش اروپايى، از آغاز كار، اهميت نوشته‌هاى جغرافيايى اسلامى را بازشناخت. اگر خاورشناسان، مانند همه متخصصان ديگر در معرض اين تهمت بوده‌اند كه در موضوع تحقيقات خود بى‌طرف نمانده‌اند، نظر دانشوران مغرب‌زمين نسبت به مورخان اسلام كه غالبا جغرافى‌دان نيز بوده‌اند، در اين زمينه قابل توجه است. در قرن سيزدهم هجرى؛ يعنى هنگامى كه اين‌گونه نوشته‌ها هنوز به وسعت كنونى شناخته نبود، پروتس، مورخ جنگ‌هاى صليبى، چنين نوشت: «نوشته‌هاى اروپايى آن روزگار نمونه‌اى برتر از مؤلفات آنان (مسلمانان) ندارد، كافى است كه آثار مؤلفان اسلام را با بهترين آثار تاريخ‌نويسى اروپا برابر كنيم تا در اولين نظر و بى‌ترديد معلوم شود كه درك و فهم تاريخى و شعور سياسى و سليقه قالب‌ريزى و هنر عرضه كردن مطلب كجاست».
دانش اروپايى، از آغاز كار، اهميت نوشته‌هاى جغرافيايى اسلامى را بازشناخت. اگر خاورشناسان، مانند همه متخصصان ديگر در معرض اين تهمت بوده‌اند كه در موضوع تحقيقات خود بى‌طرف نمانده‌اند، نظر دانشوران مغرب‌زمين نسبت به مورخان اسلام كه غالبا جغرافى‌دان نيز بوده‌اند، در اين زمينه قابل توجه است. در قرن سيزدهم هجرى؛ يعنى هنگامى كه اين‌گونه نوشته‌ها هنوز به وسعت كنونى شناخته نبود، پروتس، مورخ جنگ‌هاى صليبى، چنين نوشت: «نوشته‌هاى اروپايى آن روزگار نمونه‌اى برتر از مؤلفات آنان (مسلمانان) ندارد، كافى است كه آثار مؤلفان اسلام را با بهترين آثار تاريخ‌نويسى اروپا برابر كنيم تا در اولين نظر و بى‌ترديد معلوم شود كه درك و فهم تاريخى و شعور سياسى و سليقه قالب‌ريزى و هنر عرضه كردن مطلب كجاست».


در خصوص نوشته‌هاى جغرافيايى فارسى كه از ديدگاه مؤلف از اهميت ويژه‌اى برخوردارند مى‌خوانيم: «مؤلفات جغرافيايى فارسى با نوشته‌هاى جغرافيايى عربى رابطه نزدیک  دارد، در همان مسير مى‌رود و نقش آن را تكميل مى‌كند و گاهى مطالبى را محفوظ مى‌دارد كه اصل عربى آن به جا نمانده و احياناً منبع آثار مدون به زبان عربى است. پس از حمله مغول نوشته‌هاى جغرافيايى فارسى در مسير مستقل افتاد و نزدیک  به پايان قرن پانزدهم سلسله آثارى كه به جهات متعدد از نظر ما اهميت دارد خاتمه يافت، البته تكامل اين نوشته‌ها متوقف نماند، ولى تعقيب مراحل آن، مانند نوشته‌هاى عربى ضرورت ندارد و اين كار محتاج به تحقيقات خاصى است كه بايد به‌وسيله محافل مشغول به تحقيقات ايرانى انجام شود».
در خصوص نوشته‌هاى جغرافيايى فارسی كه از ديدگاه مؤلف از اهميت ويژه‌اى برخوردارند مى‌خوانيم: «مؤلفات جغرافيايى فارسی با نوشته‌هاى جغرافيايى عربى رابطه نزدیک  دارد، در همان مسير مى‌رود و نقش آن را تكميل مى‌كند و گاهى مطالبى را محفوظ مى‌دارد كه اصل عربى آن به جا نمانده و احياناً منبع آثار مدون به زبان عربى است. پس از حمله مغول نوشته‌هاى جغرافيايى فارسی در مسير مستقل افتاد و نزدیک  به پايان قرن پانزدهم سلسله آثارى كه به جهات متعدد از نظر ما اهميت دارد خاتمه يافت، البته تكامل اين نوشته‌ها متوقف نماند، ولى تعقيب مراحل آن، مانند نوشته‌هاى عربى ضرورت ندارد و اين كار محتاج به تحقيقات خاصى است كه بايد به‌وسيله محافل مشغول به تحقيقات ايرانى انجام شود».


تركان نيز مانند عرب‌ها از ميان همه رشته‌هاى جغرافيا كه پس از دوران كلاسيك به وجود آمده بود، نسبت به كيهان‌نگارى؛ يعنى گزارش عمومى جهان - كه جز جغرافيا، از نجوم و اقوام و حيوان و گياه و معادن و افسانه‌ها سخن دارد - علاقه خاص نشان دادند. قزوينى، در اين زمينه مقامى خاص يافت و كتاب «عجايب المخلوقات» وى چند بار به تركى ترجمه شد و احمد بيجان، نويسنده ترك كه در همين فصل، به‌عنوان مؤلفى مستقل به او برمى‌خوريم، از سال 857ق، به ترجمه آن پرداخت، ولى ترجمه‌هاى كامل كتاب، متعلق به قرن دهم هجرى است. كتاب «خريدة العجائب» ابن الوردى اهميت بيشتر يافت و دست كم پنج بار به تركى ترجمه شد.
تركان نيز مانند عرب‌ها از ميان همه رشته‌هاى جغرافيا كه پس از دوران كلاسيك به وجود آمده بود، نسبت به كيهان‌نگارى؛ يعنى گزارش عمومى جهان - كه جز جغرافيا، از نجوم و اقوام و حيوان و گياه و معادن و افسانه‌ها سخن دارد - علاقه خاص نشان دادند. قزوينى، در اين زمينه مقامى خاص يافت و كتاب «عجايب المخلوقات» وى چند بار به تركى ترجمه شد و احمد بيجان، نويسنده ترك كه در همين فصل، به‌عنوان مؤلفى مستقل به او برمى‌خوريم، از سال 857ق، به ترجمه آن پرداخت، ولى ترجمه‌هاى كامل كتاب، متعلق به قرن دهم هجرى است. كتاب «خريدة العجائب» ابن الوردى اهميت بيشتر يافت و دست كم پنج بار به تركى ترجمه شد.
خط ۷۲: خط ۷۲:


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
اين كتاب، نخست، توسط صلاح‌الدين عثمان هاشم، سفير اسبق سودان در مسكو، از روسى به عربى ترجمه شد و [[تاريخ الادب الجغرافى العرب]] نام گرفت. نسخه حاضر ترجمه فارسى اثر مزبور، به قلم [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاينده]] است. نامى كه بر ترجمه فارسى اين كتاب نهاده شده، هم به اصل روسى آن نزدیک ‌تر است و هم از آن‌جا كه مطالب كتاب، بسيارى از آثار مورخان و جغرافى‌دانان مسلمان غير عرب و به‌خصوص ايرانى را در بر مى‌گيرد، جامع‌تر و شامل‌تر است. پاورقى‌هايى كه از مترجم عربى است با عنوان «مترجم عربى» از پاورقى‌هاى پاينده متمايز شده است.
اين كتاب، نخست، توسط صلاح‌الدين عثمان هاشم، سفير اسبق سودان در مسكو، از روسى به عربى ترجمه شد و [[تاريخ الادب الجغرافى العرب]] نام گرفت. نسخه حاضر ترجمه فارسی اثر مزبور، به قلم [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاينده]] است. نامى كه بر ترجمه فارسی اين كتاب نهاده شده، هم به اصل روسى آن نزدیک ‌تر است و هم از آن‌جا كه مطالب كتاب، بسيارى از آثار مورخان و جغرافى‌دانان مسلمان غير عرب و به‌خصوص ايرانى را در بر مى‌گيرد، جامع‌تر و شامل‌تر است. پاورقى‌هايى كه از مترجم عربى است با عنوان «مترجم عربى» از پاورقى‌هاى پاينده متمايز شده است.


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش