۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
#:وى افزوده است: اثر حاضر مقالهاى است پژوهشى كه مؤلف در آن كوشيده است تا ابتدا تاريخچه تشيع مدينه را در ميان اشراف و سادات اين شهر بررسى كرده و در نهايت، براساس مآخذى كه به زبانهاى مختلف و از جمله عربى و فارسى در اختيار داشته، وضعيت تاريخى، اجتماعى و فرهنگى نخاوله را تشريح كند. با اين زاويه ديد، تلاشى است ستودنى و قابل تقدير بهويژه كه مؤلف، محققانه دريافته است كه تا چه اندازه دشمنان نخاوله، بر ضد آنان تبليغ كرده و كوشيدهاند تا در گذر تاريخ، آنان را بدنام سازند. روشنگرىهاى مؤلف در اين زمينه نيز ستودنى است.<ref>مقدمه مترجم، ص7- 8</ref> | #:وى افزوده است: اثر حاضر مقالهاى است پژوهشى كه مؤلف در آن كوشيده است تا ابتدا تاريخچه تشيع مدينه را در ميان اشراف و سادات اين شهر بررسى كرده و در نهايت، براساس مآخذى كه به زبانهاى مختلف و از جمله عربى و فارسى در اختيار داشته، وضعيت تاريخى، اجتماعى و فرهنگى نخاوله را تشريح كند. با اين زاويه ديد، تلاشى است ستودنى و قابل تقدير بهويژه كه مؤلف، محققانه دريافته است كه تا چه اندازه دشمنان نخاوله، بر ضد آنان تبليغ كرده و كوشيدهاند تا در گذر تاريخ، آنان را بدنام سازند. روشنگرىهاى مؤلف در اين زمينه نيز ستودنى است.<ref>مقدمه مترجم، ص7- 8</ref> | ||
#نويسنده با بيان اينكه بيشتر شيعيان هنگام حضور در مسجد نبوى، کتابهاى متعلق به مذهب خود را همراه دارند و در آنجا مىخوانند و حتى يكى از آنان دست به توزيع كتاب «[[أكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة و السنة]]» زد، چنين افزوده است كه: اين كتاب، اتهام تحريف قرآن را از شيعيان رد مىكند و آن را به اهل سنت نسبت مىدهد. | #نويسنده با بيان اينكه بيشتر شيعيان هنگام حضور در مسجد نبوى، کتابهاى متعلق به مذهب خود را همراه دارند و در آنجا مىخوانند و حتى يكى از آنان دست به توزيع كتاب «[[أكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة و السنة]]» زد، چنين افزوده است كه: اين كتاب، اتهام تحريف قرآن را از شيعيان رد مىكند و آن را به اهل سنت نسبت مىدهد. | ||
#: مترجم در پاورقى كتاب در نقد اين مطلب مىنويسد: «چنين نسبتى كه نويسنده اين گزارش به موضع مؤلف داده، به هيچ روى درست نبوده و كذب محض است. بنده در اين كتاب، بر آن بودهام تا نشان دهم، مجموع آنچه كه در کتابهاى فريقين- سنى و شيعه- در اشاره به تحريف وجود دارد، فاقد اعتبار بوده و به لحاظ سندى و دلالت، بىپايه است و | #: مترجم در پاورقى كتاب در نقد اين مطلب مىنويسد: «چنين نسبتى كه نويسنده اين گزارش به موضع مؤلف داده، به هيچ روى درست نبوده و كذب محض است. بنده در اين كتاب، بر آن بودهام تا نشان دهم، مجموع آنچه كه در کتابهاى فريقين- سنى و شيعه- در اشاره به تحريف وجود دارد، فاقد اعتبار بوده و به لحاظ سندى و دلالت، بىپايه است و بنابراین نه سنى و نه شيعه، همانطور كه در عمل قائل به تحريف نيستند، به لحاظ مستندات نيز، كسى نمىتواند عقيده به تحريف را بر آنان تحميل كند»<ref>متن كتاب، ص153</ref> | ||
#مترجم محترم در مورد مصاحبه با حجةالاسلام شيخ محمدعلى عمرى امام جماعت و روحانى معروف شيعيان مدينه نوشته است: اين مصاحبه در روز جمعه 1375/1/24ش- 23 ذىالقعده 1416ق با حضور جناب حجةالاسلام آقاى دكتر [[حجتی، محمدباقر|محمدباقر حجتى]] و اينجانب در يكى از اطاقهاى منزلى مسكونى كه زيرزمين آن محل اقامه نماز جماعت ظهر شيخ بود، صورت گرفت. گزارش ذيل را دوست دانشمند و ارجمندم دكتر حجتى تهيه كرده و در مجله ميقاتش 24 به چاپ رساندند. برخى از نكات افزون بر آن را بنده در انتها افزودهام»<ref>همان، ص121</ref> | #مترجم محترم در مورد مصاحبه با حجةالاسلام شيخ محمدعلى عمرى امام جماعت و روحانى معروف شيعيان مدينه نوشته است: اين مصاحبه در روز جمعه 1375/1/24ش- 23 ذىالقعده 1416ق با حضور جناب حجةالاسلام آقاى دكتر [[حجتی، محمدباقر|محمدباقر حجتى]] و اينجانب در يكى از اطاقهاى منزلى مسكونى كه زيرزمين آن محل اقامه نماز جماعت ظهر شيخ بود، صورت گرفت. گزارش ذيل را دوست دانشمند و ارجمندم دكتر حجتى تهيه كرده و در مجله ميقاتش 24 به چاپ رساندند. برخى از نكات افزون بر آن را بنده در انتها افزودهام»<ref>همان، ص121</ref> | ||
#وى در مورد پيوست دوم نوشته است: اين بحث، بخشى از مقاله مفصل اينجانب تحت عنوان حجگزارى ايرانيان در دوره قاجار است كه در: مقالات تاريخى، دفتر هشتم (قم، دليل، 1379) به چاپ رسيده است<ref>همان، ص133</ref> | #وى در مورد پيوست دوم نوشته است: اين بحث، بخشى از مقاله مفصل اينجانب تحت عنوان حجگزارى ايرانيان در دوره قاجار است كه در: مقالات تاريخى، دفتر هشتم (قم، دليل، 1379) به چاپ رسيده است<ref>همان، ص133</ref> | ||
ویرایش