علوم البلاغة؛ البديع و البيان و المعاني: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR15388J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ علوم البلاغة، البدیع و البیان و المعاني را به علوم البلاغة؛ البديع و البيان و المعاني منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۴۵
نام کتاب | علوم البلاغة، البدیع و البیان و المعاني |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | قاسم، محمد احمد (نويسنده)
دیب، محیالدین (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | PJA 2028 /ق2ع8 |
موضوع | زبان عربی - معانی و بیان |
ناشر | مؤسسة الحدیثة للکتاب |
مکان نشر | طرابلس - لیبی |
سال نشر | 2003 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE15388AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«علوم البلاغة»، از آثار استادان دكتر محمد احمد قاسم و دكتر محيىالدين ديب است كه در آن، يك دوره مسائل علوم بلاغى (بديع، بيان و معانى) بهصورت آموزشى توضيح داده شده است. يكى از ويژگىهاى شايان تقدير اين اثر، استشهادهاى بسيار به آيات قرآن كريم و همچنين استفاده از نمودار و تنظيم تمرينات متعدد براى فهم بهتر مطالب است. نام كامل اين اثر، «علوم البلاغة (البديع و البيان و المعاني)».
ساختار
اين كتاب از يك مقدمه و چند مبحث مقدماتى (شامل بلاغت در لغت و اصطلاح، حدّ بلاغت در كتابهاى پيشين، پيدايش بلاغت، ارتباط بلاغت و شعر، ارتباط بلاغت و خطابه، فصاحت و بلاغت و روش، فصاحت مفرد، فصاحت مركب، اسلوب علمى و ادبى و خطابى و...) و سه بخش اصلى به ترتيب ذيل تشكيل شده است:
1. بديع (شامل اصطلاح بديع، محسنات معنوى و محسنات لفظى)؛
2. بيان (شامل لغت و اصطلاح بيان، تشبيه، مجاز، حقيقت، استعاره، مجاز مرسل و علاقههايش، مجاز عقلى و كنايه)؛
3. معانى (شامل تعريف و موضوع و هدف و واضع علم معانى، جمله و اقسامش، احوال مسنداليه، مسند و احوالش، قصر، وصل و فصل، ايجاز و اطناب و مساوات).
گزارش محتوا
در باره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
1. نويسندگان در مقدمه خود كه آن را در طرابلس، به تاريخ 2003/3/2م، نوشتهاند، يادآور شدهاند كه علوم بلاغى سه علم از علوم ادبيات عربى هستند كه با هم مرتبط و متداخلند و باعث رشد يكديگر مىشوند و مرجع و معيار بلاغت بهطور كلى ذوق سليم است... اين علوم براى خدمت به نصوص قرآن كريم تأسيس شدهاند كه معجزهاى است كه همگان را به خود مشغول ساخته است... كتاب حاضر داراى امتيازات زير است:
الف) توجه به ميراث علمى و گذشته فرهنگى؛ تا نسل حاضر با سابقه علوم بلاغى آشنا شود؛
ب) برقرار ساختن ارتباط بين مباحث بلاغى و پژوهشهاى زبانى جديد كه روش جديدى براى شناسايى اسرار بلاغت فراهم آورده است؛
ج) بيان معناى لغوى و اصطلاحى تعابيرى كه در بلاغت استفاده مىشود؛
د) استفاده بيشتر از شواهد، بهويژه شاهدهاى جديد و غير تقليدى (در تمرينها، نخست از نصوص قرآنى و بعد از ابيات شعرى استفاده شده است)؛
ه) براى رشد دادن ذوق بلاغى و نقد ادبى، مباحث بلاغى، در خدمت اكتشاف زيبايىهاى صورى و هنرى نصوص قرار داده شده است؛
و) كوشش شده بين نظريه و تطبيق و جنبه نظرى و كاربردى مطالب كتاب، جمع شود و هر دو بُعد مورد توجه قرار گيرد. در ضمن، براى اختصار از ذكر فهرستهاى فنى خوددارى شده و به فهرست مطالب و منابع اكتفا گرديده است (علوم البلاغة، ص 5 - 7).
2. نويسنده در بحثى تحت عنوان «پيدايش بلاغت» يادآور شده است كه قرآن معجزهاى الهى است كه فصاحت و بلاغتى بىنظير دارد و با بلاغتش مردمان را به مبارزه فراخوانده و به همين جهت، تاكنون پژوهشهاى بسيار گستردهاى در اطراف آن از نظر صرف، نحو، لغت و بلاغت و... پديد آمده است و مبالغه نكردهايم اگر بگوييم كه قرآن كريم، سبب پيدايش علوم بلاغت شده است و پژوهشهايى كه در مورد اعجاز و بلاغت قرآن، انجام شده بىحدّ و حصر است. سپس نويسنده با ذكر اسامى و مؤلفان چند كتاب كه در اين موضوع نوشته شده، به معرفى و توضيح مختصرى در مورد آنها پرداخته است. نويسنده از ابوهلال عسكرى نقل كرده است كه لازمترين و ضرورىترين دانش براى فهميدن و حفظ كردن بعد از شناخت خداى تعالى، علم بلاغت و فصاحت است كه با آن اعجاز قرآن كريم دانسته مىشود (همان، ص 15 - 22).
3. نويسندگان در بحثى تحت عنوان تغيير و تحول اصطلاح بديع، يادآور شدهاند كه معناى اين اصطلاح در نزد بلاغيان قديم، گرفتار جذر و مدّ شد و بنابراين بايد آن را در دو دوره زمانى جداگانه مورد بررسى قرار داد: 1. قبل از قرن هفتم هجرى؛ 2. در قرن هفتم هجرى و بعد از آن. آنگاه نويسندگان به توضيح معانى اصطلاح مذكور در دو دوره يادشده پرداخته و همچنين معناى اصطلاح بديع را در دوره بعد از خطيب قزوينى تا زمان حاضر مشخص كردهاند و سرانجام تأكيد كردهاند كه خطيب قزوينى (متوفاى 734ق) در كتاب «الإيضاح في علوم البلاغة»، مباحث علم بديع را تبويب و دستهبندى كرد و به آن نظم و ساختار علمى بخشيد و اصطلاح بديع را از گرفتارى جذر و مدّ رهانيد. اين تبويب از آن زمان تاكنون مورد قبول قرار گرفته و علم بديع اكنون مرتبهاى فروتر از دو علم معانى و بيان يافته و تابع آن دو شده و در ذيل آن دو تعريف مىشود (همان، ص 53 - 63).
4. نويسندگان گاه از حروف اختصارى استفاده كردهاند كه شايد براى بسيارى از ايرانيان و فارسىزبانان روشن نباشد، مانند: «م. ن.» (همان، ص 128، پاورقى 1)؛ اين علامت، مخفف «المَصدرُ نفسُهُ» است، به معناى همان منبع؛ يعنى منبعى كه قبلاً ذكر شده است.
5. نويسندگان گاه از نمودار نيز استفاده كردهاند تا فهم مباحث آسانتر شود (همان، ص 191).
6. همچنين نويسندگان گاهى تمرينهايى براى تفهيم بهتر مطالب آوردهاند (همان، ص 46 - 49؛ ص 74 - 75؛ ص 157؛ ص 211 - 214 و ص 367 - 368).
7. يكى از امتيازات اين كتاب، استشهادهاى فراوان در متن كتاب به آيات قرآن كريم است (همان، ص 88 - 89؛ 146؛ 204 - 205؛ ص 237 و 328 - 329). همچنانكه در تمرينات نيز عنايت ويژهاى به قرآن كريم صورت گرفته است (همان، ص 231 - 232).
8. در پاورقىها، نويسندگان گاه منابع مطلب مورد نظر و استشهاد را آوردهاند (همان، ص 76، پاورقى 1 - 3؛ ص 107، پاورقى 1 - 3؛ ص 111، پاورقى 1؛ ص 182؛ پاورقى 1 - 4؛ ص 184، پاورقى 1 و ص 185، پاورقى 1 - 4) و گاهى معانى لغات مشكل را نوشتهاند (همان، ص 113، پاورقى 1 - 3 و ص 275، پاورقى 1).
9. نويسندگان همانطوركه از آثار قديمى، مانند كتاب «مفتاح العلوم» سكاكى، «الإيضاح في علوم البلاغة» خطيب قزوينى، كتاب «العين» خليل بن احمد و... استفاده كردهاند (همان، ص 65 و 256، پاورقى 1) گاه از آثار اديبان و انديشمندان جديد و معاصر در ادبيات عربى، مانند كتاب «ثورة المعتزل» نوشته غالى شكرى، «المرجع في علمي العروض و القوافى» نوشته دكتر محمد قاسم، «الكبريت في يدي» از آثار نزار قبانى و «معجم المصطلحات العربية في اللغة و الأدب» نوشته وهبة المهندس نيز بهره بردهاند (همان، ص 268).
منابع مقاله
علوم البلاغة (البديع و البيان و المعاني)، الدكتور محمد أحمد قاسم و الدكتور محييالدين ديب، المؤسّسة الحديثة للكتاب، طرابلس - لبنان، الطبعة الأولى 2003م.
پیوندها
مطالعه کتاب علوم البلاغة، البدیع و البیان و المعاني در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور