الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
'''موسوعة كلمات الإمام الحسين(ع)'''، از آثار پژوهشگران گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم(ع)، وابسته به سازمان تبليغات اسلامى، محمود شريفى، سيّد حسين زينالى، محمود احمديان و [[مدنی بجستانی، محمود|سيّد محمود مدنى]] است كه در آن كوشيدهاند تا همه روايات حضرت امام حسين(ع) را كه در منابع متعدد ذكر شده، در يك اثر جمع و تنظيم كنند. | '''موسوعة كلمات الإمام الحسين(ع)'''، از آثار پژوهشگران گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم(ع)، وابسته به سازمان تبليغات اسلامى، محمود شريفى، سيّد حسين زينالى، محمود احمديان و [[مدنی بجستانی، محمود|سيّد محمود مدنى]] است كه در آن كوشيدهاند تا همه روايات حضرت امام حسين(ع) را كه در منابع متعدد ذكر شده، در يك اثر جمع و تنظيم كنند. | ||
رواياتى را كه حضرت امام حسين(ع) از ساير معصومين(ع) نقل كرده و خودش هيچ مطلبى را بر آنها نيفزوده، در اين اثر ذكر نشده است | رواياتى را كه حضرت امام حسين(ع) از ساير معصومين(ع) نقل كرده و خودش هيچ مطلبى را بر آنها نيفزوده، در اين اثر ذكر نشده است. | ||
پديدآورندگان يادآور شدهاند كه در مواردى حتى برخى از سخنان مشهور و معروف امام حسين(ع) را در منابع جستجو كرده، ولى نيافتهاند، مانند جمله «إن الحياة عقيدة و جهاد» و «إن كان دين محمّد(ص) لم يستقم إلا بقتلي فيا سيوف خذينى» | پديدآورندگان يادآور شدهاند كه در مواردى حتى برخى از سخنان مشهور و معروف امام حسين(ع) را در منابع جستجو كرده، ولى نيافتهاند، مانند جمله «إن الحياة عقيدة و جهاد» و «إن كان دين محمّد(ص) لم يستقم إلا بقتلي فيا سيوف خذينى». | ||
يكى از روايات جالب اين اثر چنين است: «روزى يك اعرابى به حضرت امام حسين(ع) رسيد و گفت ديه كاملى را ضمانت كردهام، ولى توان پرداختش را ندارم. با خودم گفتم كه از كريمترين مردم مىخواهم كه مشكلم را حل كند و كريمتر از آلمحمد(ص) كسى را نيافتم. امام(ع) فرمود: از تو سه مسئله مىپرسم، اگر يكى را پاسخ دادى ثلث مال را به تو مىدهم و اگر دو تا را پاسخ دادى دوسوم آن را و اگر هر سه را پاسخ دادى همه خواستهات را به تو مىدهم. اعرابى گفت: اى فرزند رسولخدا(ص) آيا از مثل منى پرسش مىشود، درحالىكه شما خود اهل علم و شرف هستيد؟! امام(ع) پاسخ داد: بله چون از رسولخدا(ص) شنيدم كه: «المعروف بقدر المعرفة». اعرابى گفت: هرچه مىخواهيد بپرسيد؛ اگر دانستم، جواب مىدهم وگرنه از خودتان ياد مىگيرم. امام(ع) پرسيد: كدام عمل برتر است؟ اعرابى گفت: ايمان به خدا. امام(ع) پرسيد: راه نجات از هلاكت چيست؟ اعرابى گفت: اطمينان به خدا. امام(ع) پرسيد: زينتبخش انسان چيست؟ اعرابى گفت: علم همراه با حلم. امام(ع) پرسيد: اگر اين را نداشت، چه؟ اعرابى گفت: مال همراه با مروّت. امام(ع) پرسيد: اگر اين را هم نداشت، چه؟ اعرابى گفت: فقر همراه با صبر. امام(ع) پرسيد: اگر اين را هم نداشت، چه؟ اعرابى گفت: صاعقهاى از آسمان كه بيايد و او را هلاك كند كه اين سزاى اوست. امام حسين(ع) خنديد و كيسهاى به او داد كه در آن هزار دينار بود و همچنين انگشترى خودش را به او داد كه قيمت نگينش دويست درهم بود و گفت: اى اعرابى طلا را بگير و به بدهكاران بده و انگشتر را هم براى هزينه زندگىات خرج كن. اعرابى مال را گرفت و گفت: خدا داناتر است كه رسالتش را در كجا قرار دهد. | يكى از روايات جالب اين اثر چنين است: «روزى يك اعرابى به حضرت امام حسين(ع) رسيد و گفت ديه كاملى را ضمانت كردهام، ولى توان پرداختش را ندارم. با خودم گفتم كه از كريمترين مردم مىخواهم كه مشكلم را حل كند و كريمتر از آلمحمد(ص) كسى را نيافتم. امام(ع) فرمود: از تو سه مسئله مىپرسم، اگر يكى را پاسخ دادى ثلث مال را به تو مىدهم و اگر دو تا را پاسخ دادى دوسوم آن را و اگر هر سه را پاسخ دادى همه خواستهات را به تو مىدهم. اعرابى گفت: اى فرزند رسولخدا(ص) آيا از مثل منى پرسش مىشود، درحالىكه شما خود اهل علم و شرف هستيد؟! امام(ع) پاسخ داد: بله چون از رسولخدا(ص) شنيدم كه: «المعروف بقدر المعرفة». اعرابى گفت: هرچه مىخواهيد بپرسيد؛ اگر دانستم، جواب مىدهم وگرنه از خودتان ياد مىگيرم. امام(ع) پرسيد: كدام عمل برتر است؟ اعرابى گفت: ايمان به خدا. امام(ع) پرسيد: راه نجات از هلاكت چيست؟ اعرابى گفت: اطمينان به خدا. امام(ع) پرسيد: زينتبخش انسان چيست؟ اعرابى گفت: علم همراه با حلم. امام(ع) پرسيد: اگر اين را نداشت، چه؟ اعرابى گفت: مال همراه با مروّت. امام(ع) پرسيد: اگر اين را هم نداشت، چه؟ اعرابى گفت: فقر همراه با صبر. امام(ع) پرسيد: اگر اين را هم نداشت، چه؟ اعرابى گفت: صاعقهاى از آسمان كه بيايد و او را هلاك كند كه اين سزاى اوست. امام حسين(ع) خنديد و كيسهاى به او داد كه در آن هزار دينار بود و همچنين انگشترى خودش را به او داد كه قيمت نگينش دويست درهم بود و گفت: اى اعرابى طلا را بگير و به بدهكاران بده و انگشتر را هم براى هزينه زندگىات خرج كن. اعرابى مال را گرفت و گفت: خدا داناتر است كه رسالتش را در كجا قرار دهد. | ||
<div class="mw-ui-button">[[موسوعة كلمات الإمام الحسين علیهالسلام|'''ادامه''']]</div> | <div class="mw-ui-button">[[موسوعة كلمات الإمام الحسين علیهالسلام|'''ادامه''']]</div> |
نسخهٔ ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۲۳
موسوعة كلمات الإمام الحسين(ع)، از آثار پژوهشگران گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم(ع)، وابسته به سازمان تبليغات اسلامى، محمود شريفى، سيّد حسين زينالى، محمود احمديان و سيّد محمود مدنى است كه در آن كوشيدهاند تا همه روايات حضرت امام حسين(ع) را كه در منابع متعدد ذكر شده، در يك اثر جمع و تنظيم كنند.
رواياتى را كه حضرت امام حسين(ع) از ساير معصومين(ع) نقل كرده و خودش هيچ مطلبى را بر آنها نيفزوده، در اين اثر ذكر نشده است.
پديدآورندگان يادآور شدهاند كه در مواردى حتى برخى از سخنان مشهور و معروف امام حسين(ع) را در منابع جستجو كرده، ولى نيافتهاند، مانند جمله «إن الحياة عقيدة و جهاد» و «إن كان دين محمّد(ص) لم يستقم إلا بقتلي فيا سيوف خذينى».
يكى از روايات جالب اين اثر چنين است: «روزى يك اعرابى به حضرت امام حسين(ع) رسيد و گفت ديه كاملى را ضمانت كردهام، ولى توان پرداختش را ندارم. با خودم گفتم كه از كريمترين مردم مىخواهم كه مشكلم را حل كند و كريمتر از آلمحمد(ص) كسى را نيافتم. امام(ع) فرمود: از تو سه مسئله مىپرسم، اگر يكى را پاسخ دادى ثلث مال را به تو مىدهم و اگر دو تا را پاسخ دادى دوسوم آن را و اگر هر سه را پاسخ دادى همه خواستهات را به تو مىدهم. اعرابى گفت: اى فرزند رسولخدا(ص) آيا از مثل منى پرسش مىشود، درحالىكه شما خود اهل علم و شرف هستيد؟! امام(ع) پاسخ داد: بله چون از رسولخدا(ص) شنيدم كه: «المعروف بقدر المعرفة». اعرابى گفت: هرچه مىخواهيد بپرسيد؛ اگر دانستم، جواب مىدهم وگرنه از خودتان ياد مىگيرم. امام(ع) پرسيد: كدام عمل برتر است؟ اعرابى گفت: ايمان به خدا. امام(ع) پرسيد: راه نجات از هلاكت چيست؟ اعرابى گفت: اطمينان به خدا. امام(ع) پرسيد: زينتبخش انسان چيست؟ اعرابى گفت: علم همراه با حلم. امام(ع) پرسيد: اگر اين را نداشت، چه؟ اعرابى گفت: مال همراه با مروّت. امام(ع) پرسيد: اگر اين را هم نداشت، چه؟ اعرابى گفت: فقر همراه با صبر. امام(ع) پرسيد: اگر اين را هم نداشت، چه؟ اعرابى گفت: صاعقهاى از آسمان كه بيايد و او را هلاك كند كه اين سزاى اوست. امام حسين(ع) خنديد و كيسهاى به او داد كه در آن هزار دينار بود و همچنين انگشترى خودش را به او داد كه قيمت نگينش دويست درهم بود و گفت: اى اعرابى طلا را بگير و به بدهكاران بده و انگشتر را هم براى هزينه زندگىات خرج كن. اعرابى مال را گرفت و گفت: خدا داناتر است كه رسالتش را در كجا قرار دهد.