۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ق' به 'ق') |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
محمّد وفا، كتابهاى بسيارى در باب شريعت، طريقت و حقيقت پديد آورد. كتابهاى «الصور»، «العروش»، «المعارج»، «الواردات»، «فصول الحقائق»، «تأصيل الأزمان»، «تفصيل الأكوان»، «ترجمان الأشواق» و «روضة العشاق»، «شعائر العرفان في ألواح الكتمان»، «نفائس العرفان من أنفاس الرحمان»، «المقامات السنية المخصوص بها السادة الصوفية»، «بهجة الإرشاد في الفقه»، «حزب السادات في جميع العبادات» و «كتاب الأزل» از آثار علمى اوست (كتاب الأزل، ص 7). | محمّد وفا، كتابهاى بسيارى در باب شريعت، طريقت و حقيقت پديد آورد. كتابهاى «الصور»، «العروش»، «المعارج»، «الواردات»، «فصول الحقائق»، «تأصيل الأزمان»، «تفصيل الأكوان»، «ترجمان الأشواق» و «روضة العشاق»، «شعائر العرفان في ألواح الكتمان»، «نفائس العرفان من أنفاس الرحمان»، «المقامات السنية المخصوص بها السادة الصوفية»، «بهجة الإرشاد في الفقه»، «حزب السادات في جميع العبادات» و «كتاب الأزل» از آثار علمى اوست (كتاب الأزل، ص 7). | ||
او در شعر نبوغى داشت و ديوان شعرى از او برجاى مانده و به | او در شعر نبوغى داشت و ديوان شعرى از او برجاى مانده و به سبک ابن فارض و ديگران قصيدههايى سروده است (الأعلام، ج 7، ص 37). | ||
شيخ عبدالوهاب [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] كه كتابى درباره زندگى و مناقب محمّد وفا شاذلى دارد، در كتاب طبقاتش نوشته است كه او از بزرگترين عارفان بود و از سيد على فرزند سيد محمد وفا نقل كرده كه پدرش خاتم اولياء و صاحب منزلتى بزرگ بود و كتابهاى زيادى داشت كه در كودكى، درحالىكه هفت يا ده سال داشت، آن را نوشته بود. [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] افزوده است كه سخنان منظوم و منثور سيد محمد وفا رمزهايى شگفت است كه به طلسم مىماند و تاكنون رازش ناگشوده مانده است (كتاب الأزل، ص 4). | شيخ عبدالوهاب [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] كه كتابى درباره زندگى و مناقب محمّد وفا شاذلى دارد، در كتاب طبقاتش نوشته است كه او از بزرگترين عارفان بود و از سيد على فرزند سيد محمد وفا نقل كرده كه پدرش خاتم اولياء و صاحب منزلتى بزرگ بود و كتابهاى زيادى داشت كه در كودكى، درحالىكه هفت يا ده سال داشت، آن را نوشته بود. [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] افزوده است كه سخنان منظوم و منثور سيد محمد وفا رمزهايى شگفت است كه به طلسم مىماند و تاكنون رازش ناگشوده مانده است (كتاب الأزل، ص 4). |
ویرایش