الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[ امام رضا(ع)]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[ حکمة الإشراق]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR00153.jpg|بندانگشتی|مرقد مطهر علی‌بن‌موسی‎(ع)، امام هشتم|185px]]
    [[پرونده:NUR38534J1.jpg|بندانگشتی|حکمة الإشراق|185px]]


    '''ابوالحسن على بن موسى عليهما‌السلام''' ملقب به '''امام رضا'''(۱۴۸–۲۰۳ق)، امام هشتم از ائمۀ اثنی‌عشر عليهم‌السلام و دهمين معصوم از چهارده معصوم عليهم‌السلام است که به مدت 20 سال عهده‌دار امامت بود.
    '''حکمة الإشراق'''، مهم ترین اثر [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‌الدین یحیی بن امیرک سهروردی]]، معروف به شیخ اشراق است که در 582ق، آن را به پایان آورده است.


    سال تولد آن حضرت را 148 و 153ق و ماه تولد ايشان را ذوالحجة و ذوالقعدة و ربيع‌الاول گفته‌اند و مشهور آن است كه روز تولد آن حضرت «يازدهم ذوالقعدة» بوده است.
    تصحیح، تحقیق و مقدمه کتاب به قلم [[حبیبی، نجفقلی|نجفقلی حبیبی]] به سامان رسیده است.
    درباره سبب تصنیف کتاب، سهروردی تصریح کرده است که به خواهش و اصرار «اخوان» و برای احتراز از عصیان بر پروردگار - که از عالمان و حکیمان پیمان گرفته است تا جویندگان و طالبان مستعد را علم و حکمت بیاموزند - بدان کار دشوار اقدام کرده و آنچه را از راه کشف و ذوق در خلوات و تجردهای خود از عالم ماده دریافته بوده، در آن درج کرده است.


    مادر آن حضرت ام ولد بود. (كنيزى بود كه از مولاى خود فرزند آورده بود.) دربارۀ نام و زادگاه مادر آن حضرت اختلاف است و به اغلب احتمالات، از مردم شمال آفريقا يا مغرب مراكش بوده است.
    منابع حكمة الإشراق عبارتند از:
    #حكمت الهى يونان: او در ميان يونانيان براى فيثاغورث، امپدكلس و به‌ويژه افلاطون، ارزش و احترام خاصى قائل بوده و افلاطون را «امام الحكمة» و پيشواى حكماى اشراق مى‌داند. مقام علمى [[ارسطو]] را مى‌ستايد، اما افلاطون را بسى برتر از وى مى‌داند.
    #حكمت مشاء: وى با حكمت مشاء، به‌ويژه افكار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نيز آشنايى كامل داشته و بدون شك، اجزايى از حكمت مشرقى و قطعاتى از كتاب «الانصاف» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را در دسترس داشته است.
    #حكمت ايران باستان: او به حكمت پارسى و شخص زرتشت توجه خاصى داشته و پاره‌اى از مطالب و برخى از اصطلاحات حكمت اشراق را از اوستا و منابع پهلوى گرفته است. او در كتاب «حكمة الإشراق»، از زرتشت با عنوان حكيم فاضل نام برده و خود را زنده‌كننده حكمت ايران باستان معرفى كرده است.
    #تعاليم اسلامى: وى حكيمى مسلمان و معتقد و پايبند به ظاهر و باطن دين بوده و در فقه اسلامى كتاب نوشته است و سور قرآنى را تفسير كرده و كتب او سرشار از آيات و روايات اسلامى است. وى دوگانه‌پرستان و پيروان مانى و مزدك را آشكارا نكوهش مى‌كند.


    كنيۀ آن حضرت «ابوالحسن» بوده است و چون [[امام على(ع)|حضرت امير عليه‌السلام]] نيز مكنى به ابوالحسن بوده‌اند حضرت رضا عليه‌السلام را ابوالحسن ثانى گفته‌اند.
    ین کتاب به لحاظ اشتمال بر حکمة الإشراق سهروردی و شرح مزجی قطب الدین شیرازی بر آن و تعلیقات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] بر آنها و طرح و نقد دیدگاه‌های مشاء و اشراق و حکمت متعالیه، انصافاً گنجینه عظیمی است در معارف الهی در حوزه‌های مختلف حکمت اعم از منطق و طبیعی و الهی (حکمت نظری و عملی) در مسیر تاریخی حکمت مشاء و اشراق و حکمت متعالیه و نیز به لحاظ اشتمال بر بن مایه‌های عظیم عرفانی و برهانی و قرآنی و نیز به لحاظ اشتمال بر پرسش و پاسخ و اشکال و اعتراض و دفاع و نقد آراء، که از این بابت نمونه برجسته ای است از نحوه تلاش علمی دانشمندان ما برای کشف حقیقت و شاخص شایسته ای است در نقد علمی و سابقه تاریخی نقد علمی مسلمانان تا قرن دهم هجری


    مشهورترين لقب ايشان «رضا» بوده است كه بنابر روايتى در [[عيون أخبار الرضا عليه‌السلام (تصحیح لاجوردی‌)|عيون اخبار الرضا]] (13/1)، علت ملقب بودن آن حضرت به «رضا» اين بوده است كه «رضي به المخالفون من أعدائه كما رضي به الموافقون من أوليائه و لم يكن ذلك لأحد من آبائه عليهم‌السلام فلذلك سمي من بينهم بالرضا...»، يعنى هم دشمنان مخالف و هم دوستان موافق به (ولايت عهد او) رضايت دادند و چنين چيزى براى هيچ يك از پدران او دست نداده بود، از اين رو در ميان ايشان تنها او به «رضا» ناميده شد.
    <div class="mw-ui-button">[[ حکمة الإشراق|'''ادامه''']]</div>
     
    شخصيت ملكوتى و مقام شامخ علمى و زهد و اخلاق حضرت رضا عليه‌السلام و اعتقاد شيعيان به او سبب شد كه نه تنها در مدينه بلكه در سراسر دنياى اسلام به عنوان بزرگ‌ترين و محبوب‌ترين فرد خاندان رسول اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم مورد قبول عامه باشد و مسلمانان او را بزرگ‌ترين پيشواى دين بشناسند و نامش را با صلوات و تقديس ببرند.
     
    بيست و چند سال بيش نداشت كه در مسجد رسول اللّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم به فتوا مى‌نشست. علمش بى‌كران و رفتارش پيامبرگونه و حلم و رأفت و احسانش شامل خاص و عام مى‌گرديد. كسى را با عمل و سخن خود نمى‌آزرد، سخن كسى را قطع نمى‌كرد، هيچ حاجت‌مندى را مأيوس باز نمى‌گرداند.
     
    در حضور مهمان به پشتى تكيه نمى‌داد و پاى خود را دراز نمى‌كرد. هرگز به غلامان و خدمه دشنام نداد و با آنان مى‌نشست و غذا مى‌خورد، شب‌ها كم مى‌خوابيد و قرآن بسيار مى‌خواند. شب‌هاى تاريك در مدينه مى‌گشت و مستمندان را كمك مى‌كرد، در تابستان بر حصير و در زمستان بر پلاس زندگى مى‌كرد.
     
    <div class="mw-ui-button">[[ امام رضا(ع)|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۴

    حکمة الإشراق

    حکمة الإشراق، مهم ترین اثر شهاب‌الدین یحیی بن امیرک سهروردی، معروف به شیخ اشراق است که در 582ق، آن را به پایان آورده است.

    تصحیح، تحقیق و مقدمه کتاب به قلم نجفقلی حبیبی به سامان رسیده است. درباره سبب تصنیف کتاب، سهروردی تصریح کرده است که به خواهش و اصرار «اخوان» و برای احتراز از عصیان بر پروردگار - که از عالمان و حکیمان پیمان گرفته است تا جویندگان و طالبان مستعد را علم و حکمت بیاموزند - بدان کار دشوار اقدام کرده و آنچه را از راه کشف و ذوق در خلوات و تجردهای خود از عالم ماده دریافته بوده، در آن درج کرده است.

    منابع حكمة الإشراق عبارتند از:

    1. حكمت الهى يونان: او در ميان يونانيان براى فيثاغورث، امپدكلس و به‌ويژه افلاطون، ارزش و احترام خاصى قائل بوده و افلاطون را «امام الحكمة» و پيشواى حكماى اشراق مى‌داند. مقام علمى ارسطو را مى‌ستايد، اما افلاطون را بسى برتر از وى مى‌داند.
    2. حكمت مشاء: وى با حكمت مشاء، به‌ويژه افكار ابن سينا نيز آشنايى كامل داشته و بدون شك، اجزايى از حكمت مشرقى و قطعاتى از كتاب «الانصاف» ابن سينا را در دسترس داشته است.
    3. حكمت ايران باستان: او به حكمت پارسى و شخص زرتشت توجه خاصى داشته و پاره‌اى از مطالب و برخى از اصطلاحات حكمت اشراق را از اوستا و منابع پهلوى گرفته است. او در كتاب «حكمة الإشراق»، از زرتشت با عنوان حكيم فاضل نام برده و خود را زنده‌كننده حكمت ايران باستان معرفى كرده است.
    4. تعاليم اسلامى: وى حكيمى مسلمان و معتقد و پايبند به ظاهر و باطن دين بوده و در فقه اسلامى كتاب نوشته است و سور قرآنى را تفسير كرده و كتب او سرشار از آيات و روايات اسلامى است. وى دوگانه‌پرستان و پيروان مانى و مزدك را آشكارا نكوهش مى‌كند.

    ین کتاب به لحاظ اشتمال بر حکمة الإشراق سهروردی و شرح مزجی قطب الدین شیرازی بر آن و تعلیقات ملاصدرا بر آنها و طرح و نقد دیدگاه‌های مشاء و اشراق و حکمت متعالیه، انصافاً گنجینه عظیمی است در معارف الهی در حوزه‌های مختلف حکمت اعم از منطق و طبیعی و الهی (حکمت نظری و عملی) در مسیر تاریخی حکمت مشاء و اشراق و حکمت متعالیه و نیز به لحاظ اشتمال بر بن مایه‌های عظیم عرفانی و برهانی و قرآنی و نیز به لحاظ اشتمال بر پرسش و پاسخ و اشکال و اعتراض و دفاع و نقد آراء، که از این بابت نمونه برجسته ای است از نحوه تلاش علمی دانشمندان ما برای کشف حقیقت و شاخص شایسته ای است در نقد علمی و سابقه تاریخی نقد علمی مسلمانان تا قرن دهم هجری