التشيع في طرابلس و بلاد الشام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نام ها' به 'نامها') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
كتاب با مقدمهاى به قلم شيخ عبدالامير قبلان، نايبرئيس مجلس اعلاى لبنان آغاز شده است. وى در ابتداى اين مقدمه حركتها و نهضتهاى شيعى را يكى از مهمترين ويژگىهاى قرن چهارم هجرى دانسته است. در خصوص اين عصر مطالعات فراوانى صورت گرفته، اما محققين از برخى نواحى بحث غافل ماندهاند. نويسنده در كتاب حاضر تلاش كرده است تصوير جامعى از طرابلس به خواننده ارائه نمايد.<ref>مقدمه، | كتاب با مقدمهاى به قلم شيخ عبدالامير قبلان، نايبرئيس مجلس اعلاى لبنان آغاز شده است. وى در ابتداى اين مقدمه حركتها و نهضتهاى شيعى را يكى از مهمترين ويژگىهاى قرن چهارم هجرى دانسته است. در خصوص اين عصر مطالعات فراوانى صورت گرفته، اما محققين از برخى نواحى بحث غافل ماندهاند. نويسنده در كتاب حاضر تلاش كرده است تصوير جامعى از طرابلس به خواننده ارائه نمايد.<ref>مقدمه، ص9</ref> | ||
نويسنده در مقدمهاش بر كتاب، نگارش اين اثر را به جهت روشنتر شدن نقش تاريخى دانسته كه بهوسيله آن شهر طرابلس قدرت گرفت و دومين شهر بزرگ جمهورى لبنان امروز گرديد.<ref>همان، | نويسنده در مقدمهاش بر كتاب، نگارش اين اثر را به جهت روشنتر شدن نقش تاريخى دانسته كه بهوسيله آن شهر طرابلس قدرت گرفت و دومين شهر بزرگ جمهورى لبنان امروز گرديد.<ref>همان، ص11</ref>وى در ادامه، عصر فاطمىها (900 - 1071ق) را از درخشانترين اعصار اين شهر دانسته كه كسانى چون [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] و مقدسى به آن گواهى دادهاند.<ref>همان، ص11</ref>همچنين دلائل تبديل شدن طرابلس در عصر فاطمى به مركز مهم تجارى بلاد شام را توضيح مىدهد.<ref>همان، ص12</ref> | ||
بررسى وجه تسميه شهر طرابلس، مطلب ديگرى است كه نويسنده در آغاز بحث به آن پرداخته است. اين شهر را فينيقىها در قرن هفتم پيش از ميلاد بر امتداد كرانه شمال شرقى شبهجزيره ميناء تأسيس كردند و نام «اثر» بر آن نهادند. ساكنان اين شهر جديد از سه منطقه صور، صيداء و ارواد بودند. طرابلس برگرفته از واژه يونانى تريپوليس به معنى «سه شهر» است كه توسط فاتحان، بهصورت طرابلس معرب شده است.<ref>همان، | بررسى وجه تسميه شهر طرابلس، مطلب ديگرى است كه نويسنده در آغاز بحث به آن پرداخته است. اين شهر را فينيقىها در قرن هفتم پيش از ميلاد بر امتداد كرانه شمال شرقى شبهجزيره ميناء تأسيس كردند و نام «اثر» بر آن نهادند. ساكنان اين شهر جديد از سه منطقه صور، صيداء و ارواد بودند. طرابلس برگرفته از واژه يونانى تريپوليس به معنى «سه شهر» است كه توسط فاتحان، بهصورت طرابلس معرب شده است.<ref>همان، ص25</ref> | ||
خلاصه مطالب فصول كتاب بدين شرح است: | خلاصه مطالب فصول كتاب بدين شرح است: | ||
#نويسنده در ابتداى اين فصل از كتاب به اهميت استراتژى طرابلس و اوضاع آن در ابتداى قرن پنجم هجرى اشاره كرده است. برخى مورخين به وجود شيعيان در طرابلس شام در عصر عباسى اشاره كردهاند.<ref>همان، | #نويسنده در ابتداى اين فصل از كتاب به اهميت استراتژى طرابلس و اوضاع آن در ابتداى قرن پنجم هجرى اشاره كرده است. برخى مورخين به وجود شيعيان در طرابلس شام در عصر عباسى اشاره كردهاند.<ref>همان، ص45 - 47</ref> | ||
#: «طولونيه» اولين حكومتى است كه در اين فصل از آن ياد شده است. سرزمينهاى مصر و شام در عهد حكومت احمد بن طولون، اتحادى را در برابر حكومت روم تشكيل دادند، اما طلحه برادر خليفه عباسى «معتمد»، دسيسههايى را به جهت اعاده مصر و شام تحت سيطره خليفه عباسى آغاز كرد. سرانجام حكومت طولونىها كه 32 سال بر مصر و شام حاكم بود، در سال 292ق، توسط محمد بن سليمان منقرض گرديد و حكومت مصر دوباره به خلفاى عباسى بازگشت.<ref>همان، | #: «طولونيه» اولين حكومتى است كه در اين فصل از آن ياد شده است. سرزمينهاى مصر و شام در عهد حكومت احمد بن طولون، اتحادى را در برابر حكومت روم تشكيل دادند، اما طلحه برادر خليفه عباسى «معتمد»، دسيسههايى را به جهت اعاده مصر و شام تحت سيطره خليفه عباسى آغاز كرد. سرانجام حكومت طولونىها كه 32 سال بر مصر و شام حاكم بود، در سال 292ق، توسط محمد بن سليمان منقرض گرديد و حكومت مصر دوباره به خلفاى عباسى بازگشت.<ref>همان، ص54 - 55</ref>پس از آن حكومتهاى اخشيديه، فاطميه و حمدانيه در طرابلس بر سر كار آمدند كه در ادامه اين فصل به شرح احوال آنها و در انتهاى فصل هم به شهر حلب پرداخته شده است. اگرچه شيعه پيش از عهد حمدانىها (293 - 392ق)، وارد اين منطقه شد، اما به جهت اينكه دولت حمدانى از حكومتهاى شيعى بود در اين عهد قوت گرفت و انتشار يافت.<ref>همان، ص72</ref> | ||
#نويسنده در ابتداى اين فصل به تبيين معناى لغوى و اصطلاحى شيعه با استناد به منابع مختلف مىپردازد. جايگاه اين بحث در فصل اول كتاب بوده كه نويسنده به رعايت اين امر ملتزم نبوده است. وى اختلاف مورخين در تاريخ شكلگيرى تشيع را مبتنى بر شيوه استدلالى، سرشت و پيشينه مورخين دانسته است. سپس به آراء آنها در اين باره اشاره نموده و تأسيس شيعه را با استناد به كلام نبى مكرم اسلام(ص) به زمان آن حضرت بازمىگرداند.<ref>همان، | #نويسنده در ابتداى اين فصل به تبيين معناى لغوى و اصطلاحى شيعه با استناد به منابع مختلف مىپردازد. جايگاه اين بحث در فصل اول كتاب بوده كه نويسنده به رعايت اين امر ملتزم نبوده است. وى اختلاف مورخين در تاريخ شكلگيرى تشيع را مبتنى بر شيوه استدلالى، سرشت و پيشينه مورخين دانسته است. سپس به آراء آنها در اين باره اشاره نموده و تأسيس شيعه را با استناد به كلام نبى مكرم اسلام(ص) به زمان آن حضرت بازمىگرداند.<ref>همان، ص83</ref>وى سپس به بررسى تاريخ پيدايش شيعه و شبهات مورخين در اين رابطه، نقد رافضى خواندن شيعه و دلائل بيزارى دو قوم عرب و فارس از يكديگر پرداخته است.<ref>همان، ص84 - 91</ref> | ||
#:ادامه اين فصل، به ذكر تعداد ائمه و خلفاى برحق رسول خدا(ص) و تاريخ ائمه اطهار(ع) تا زمان شهادت امام حسين(ع) اختصاص دارد.<ref>همان، | #:ادامه اين فصل، به ذكر تعداد ائمه و خلفاى برحق رسول خدا(ص) و تاريخ ائمه اطهار(ع) تا زمان شهادت امام حسين(ع) اختصاص دارد.<ref>همان، ص92 - 101</ref> | ||
#فصل سوم كتاب به مطالعه حكومت فاطميان در شام اختصاص دارد. تاريخ از نهضت وسيع فكرى و ادبى و نيز علوم فلسفى، رياضيات، فلك، نجوم و طب در عصر فاطمى خبر مىدهد.<ref>همان، | #فصل سوم كتاب به مطالعه حكومت فاطميان در شام اختصاص دارد. تاريخ از نهضت وسيع فكرى و ادبى و نيز علوم فلسفى، رياضيات، فلك، نجوم و طب در عصر فاطمى خبر مىدهد.<ref>همان، ص103</ref> | ||
#:نويسنده سپس به مشكلاتى كه فاطميون از ناحيه قرامطه و افتكين ترك با آن مواجه بودند، اشاره كرده است.<ref>همان، | #:نويسنده سپس به مشكلاتى كه فاطميون از ناحيه قرامطه و افتكين ترك با آن مواجه بودند، اشاره كرده است.<ref>همان، ص116 - 125</ref>پس از آن به تبيين تفاوت ديدگاه اسماعيليان مستعليه و نزاريه درباره امامت عبيدالله مهدى پرداخته كه در فرقه اول، فرزندان صلاحيت به ارث بردن امامت را نداشته و در ديگرى اين صلاحيت را دارند.<ref>همان، ص126</ref> | ||
#اين فصل به شرح دولت «بنى عمار» در طرابلس اختصاص دارد. به هنگام قيام دولت فاطمى، شيوخ بنى عمار رياست تشكيلات ادارى و نظامى را به عهده داشتند. حسن بن عمار از مهمترين رجال نزد خليفه فاطمى، العزيزبالله بوده است.<ref>همان، | #اين فصل به شرح دولت «بنى عمار» در طرابلس اختصاص دارد. به هنگام قيام دولت فاطمى، شيوخ بنى عمار رياست تشكيلات ادارى و نظامى را به عهده داشتند. حسن بن عمار از مهمترين رجال نزد خليفه فاطمى، العزيزبالله بوده است.<ref>همان، ص135</ref>بنى عمار در سال 462ق، در طرابلس استقلال يافتند. حكومت بنى عمار پيشرفت كرد تا اينكه طرابلس در قرن يازدهم هجرى بزرگترين شهر در طول ساحل شرقى درياى مديترانه گرديد.<ref>همان، ص135 - 136</ref>بنى عمار با سلطه بر طرابلس، نهضت علمى، اقتصادى و تجارى را در آن پايهريزى كردند.<ref>همان، ص158</ref>نويسنده در ادامه اين بحث به فعاليتهاى بنى عمار و دفاع آنها از طرابلس به هنگام جنگهاى صليبى پرداخته است.<ref>همان، ص160</ref> | ||
#علاقه ويژه حكما و وزراى فاطمى به علم سبب شده بود كه در تشويق مردم به علمآموزى و نيز ايجاد مراكز علمى براى نشر مذهب تشيع تلاش كنند. دانشگاه الأزهر مصر كه نسبت بر ديگر مراكز فرهنگى، علم و دينى، رياست دارد، توسط حكومت فاطمى بنا نهاده شد و بسيار مورد توجه خلفاى فاطمى قرار گرفت.<ref>همان، | #علاقه ويژه حكما و وزراى فاطمى به علم سبب شده بود كه در تشويق مردم به علمآموزى و نيز ايجاد مراكز علمى براى نشر مذهب تشيع تلاش كنند. دانشگاه الأزهر مصر كه نسبت بر ديگر مراكز فرهنگى، علم و دينى، رياست دارد، توسط حكومت فاطمى بنا نهاده شد و بسيار مورد توجه خلفاى فاطمى قرار گرفت.<ref>همان، ص189 - 193</ref>توجه فاطميان به علم و دانش در اين فصل مورد بررسى قرار گرفته است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۲۹
نام کتاب | التشیع فی طرابلس و بلاد الشام |
---|---|
نامهای دیگر کتاب | أضواء علی دولة بني عمار |
پدیدآورندگان | طرابلسی، علی ابراهیم (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 239 /ط4ت5 |
موضوع | شیعه - سوریه - تاریخ
شیعه - طرابلس (سوریه) |
ناشر | دار الساقي |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2007 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE16576AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
التشيع في طرابلس و بلاد الشام، تأليف شيخ على ابراهيم طرابلسى، اثرى است كه نويسنده آن به بررسى تاريخ تحولات مذهب تشيع در طرابلس و سرزمينهاى شام پرداخته است. اين كتاب به زبان عربى و در يك جلد منتشر شده است.
ساختار
كتاب، مشتمل بر مقدمه شيخ قبلان (نايبرئيس مجلس اعلاى لبنان) و مقدمه نويسنده و پنج فصل است.
نويسنده در بسيارى از مباحث، به منابع مورد استفاده اشاره نكرده است، اما به گفته شيخ قبلان، مهمترين كتاب مورد استناد وى، آثار مورخ بزرگ، ناصر خسرو است كه گزارش كرده كه در سال 428ق، مردم طرابلس شيعه بودهاند و بنى عمار بر مذهب شيعه اماميه اثناعشريه بودهاند.[۱]
گزارش محتوا
كتاب با مقدمهاى به قلم شيخ عبدالامير قبلان، نايبرئيس مجلس اعلاى لبنان آغاز شده است. وى در ابتداى اين مقدمه حركتها و نهضتهاى شيعى را يكى از مهمترين ويژگىهاى قرن چهارم هجرى دانسته است. در خصوص اين عصر مطالعات فراوانى صورت گرفته، اما محققين از برخى نواحى بحث غافل ماندهاند. نويسنده در كتاب حاضر تلاش كرده است تصوير جامعى از طرابلس به خواننده ارائه نمايد.[۲]
نويسنده در مقدمهاش بر كتاب، نگارش اين اثر را به جهت روشنتر شدن نقش تاريخى دانسته كه بهوسيله آن شهر طرابلس قدرت گرفت و دومين شهر بزرگ جمهورى لبنان امروز گرديد.[۳]وى در ادامه، عصر فاطمىها (900 - 1071ق) را از درخشانترين اعصار اين شهر دانسته كه كسانى چون اصطخرى و مقدسى به آن گواهى دادهاند.[۴]همچنين دلائل تبديل شدن طرابلس در عصر فاطمى به مركز مهم تجارى بلاد شام را توضيح مىدهد.[۵]
بررسى وجه تسميه شهر طرابلس، مطلب ديگرى است كه نويسنده در آغاز بحث به آن پرداخته است. اين شهر را فينيقىها در قرن هفتم پيش از ميلاد بر امتداد كرانه شمال شرقى شبهجزيره ميناء تأسيس كردند و نام «اثر» بر آن نهادند. ساكنان اين شهر جديد از سه منطقه صور، صيداء و ارواد بودند. طرابلس برگرفته از واژه يونانى تريپوليس به معنى «سه شهر» است كه توسط فاتحان، بهصورت طرابلس معرب شده است.[۶]
خلاصه مطالب فصول كتاب بدين شرح است:
- نويسنده در ابتداى اين فصل از كتاب به اهميت استراتژى طرابلس و اوضاع آن در ابتداى قرن پنجم هجرى اشاره كرده است. برخى مورخين به وجود شيعيان در طرابلس شام در عصر عباسى اشاره كردهاند.[۷]
- «طولونيه» اولين حكومتى است كه در اين فصل از آن ياد شده است. سرزمينهاى مصر و شام در عهد حكومت احمد بن طولون، اتحادى را در برابر حكومت روم تشكيل دادند، اما طلحه برادر خليفه عباسى «معتمد»، دسيسههايى را به جهت اعاده مصر و شام تحت سيطره خليفه عباسى آغاز كرد. سرانجام حكومت طولونىها كه 32 سال بر مصر و شام حاكم بود، در سال 292ق، توسط محمد بن سليمان منقرض گرديد و حكومت مصر دوباره به خلفاى عباسى بازگشت.[۸]پس از آن حكومتهاى اخشيديه، فاطميه و حمدانيه در طرابلس بر سر كار آمدند كه در ادامه اين فصل به شرح احوال آنها و در انتهاى فصل هم به شهر حلب پرداخته شده است. اگرچه شيعه پيش از عهد حمدانىها (293 - 392ق)، وارد اين منطقه شد، اما به جهت اينكه دولت حمدانى از حكومتهاى شيعى بود در اين عهد قوت گرفت و انتشار يافت.[۹]
- نويسنده در ابتداى اين فصل به تبيين معناى لغوى و اصطلاحى شيعه با استناد به منابع مختلف مىپردازد. جايگاه اين بحث در فصل اول كتاب بوده كه نويسنده به رعايت اين امر ملتزم نبوده است. وى اختلاف مورخين در تاريخ شكلگيرى تشيع را مبتنى بر شيوه استدلالى، سرشت و پيشينه مورخين دانسته است. سپس به آراء آنها در اين باره اشاره نموده و تأسيس شيعه را با استناد به كلام نبى مكرم اسلام(ص) به زمان آن حضرت بازمىگرداند.[۱۰]وى سپس به بررسى تاريخ پيدايش شيعه و شبهات مورخين در اين رابطه، نقد رافضى خواندن شيعه و دلائل بيزارى دو قوم عرب و فارس از يكديگر پرداخته است.[۱۱]
- ادامه اين فصل، به ذكر تعداد ائمه و خلفاى برحق رسول خدا(ص) و تاريخ ائمه اطهار(ع) تا زمان شهادت امام حسين(ع) اختصاص دارد.[۱۲]
- فصل سوم كتاب به مطالعه حكومت فاطميان در شام اختصاص دارد. تاريخ از نهضت وسيع فكرى و ادبى و نيز علوم فلسفى، رياضيات، فلك، نجوم و طب در عصر فاطمى خبر مىدهد.[۱۳]
- اين فصل به شرح دولت «بنى عمار» در طرابلس اختصاص دارد. به هنگام قيام دولت فاطمى، شيوخ بنى عمار رياست تشكيلات ادارى و نظامى را به عهده داشتند. حسن بن عمار از مهمترين رجال نزد خليفه فاطمى، العزيزبالله بوده است.[۱۶]بنى عمار در سال 462ق، در طرابلس استقلال يافتند. حكومت بنى عمار پيشرفت كرد تا اينكه طرابلس در قرن يازدهم هجرى بزرگترين شهر در طول ساحل شرقى درياى مديترانه گرديد.[۱۷]بنى عمار با سلطه بر طرابلس، نهضت علمى، اقتصادى و تجارى را در آن پايهريزى كردند.[۱۸]نويسنده در ادامه اين بحث به فعاليتهاى بنى عمار و دفاع آنها از طرابلس به هنگام جنگهاى صليبى پرداخته است.[۱۹]
- علاقه ويژه حكما و وزراى فاطمى به علم سبب شده بود كه در تشويق مردم به علمآموزى و نيز ايجاد مراكز علمى براى نشر مذهب تشيع تلاش كنند. دانشگاه الأزهر مصر كه نسبت بر ديگر مراكز فرهنگى، علم و دينى، رياست دارد، توسط حكومت فاطمى بنا نهاده شد و بسيار مورد توجه خلفاى فاطمى قرار گرفت.[۲۰]توجه فاطميان به علم و دانش در اين فصل مورد بررسى قرار گرفته است.
وضعيت كتاب
مصادر و منابع، تصاوير و نقشهها و فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است. در پاورقىهاى كتاب برخى اعلام و منابع معرفى شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
وابستهها
تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی عمار
پیوندها
مطالعه کتاب التشیع فی طرابلس و بلاد الشام در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور