آسیب‌شناسی حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR15938J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱۲: خط ۱۲:
    |data-type='authors'|[[نظری پور، محمود]] (ویراستار)
    |data-type='authors'|[[نظری پور، محمود]] (ویراستار)


    [[ربانی، محمد حسن]] (نويسنده)
    [[ربانی، محمدحسن]] (نويسنده)
    |-
    |-
    |زبان  
    |زبان  
    خط ۴۳: خط ۴۳:




    «آسيب‌شناسى حديث»، از آثار حجت الاسلام محمد حسن ربانى (متولد 1343ش) است كه در آن به صورت مستند و تحليلى آسيب‌هاى سندى و متنى روايات را بررسى كرده و نمونه‌هاى متعددى از آسيب‌هاى احاديث را در روايات اخلاقى، اعتقادى و فقهى به زبان فارسى توضيح داده است. محمود نظرى‌پور ويرايش علمى و ادبى كتاب را انجام داده است.
    '''آسيب‌شناسى حديث'''، از آثار حجت الاسلام [[محمدحسن ربانى]] (متولد 1343ش) است كه در آن به صورت مستند و تحليلى آسيب‌هاى سندى و متنى روايات را بررسى كرده و نمونه‌هاى متعددى از آسيب‌هاى احاديث را در روايات اخلاقى، اعتقادى و فقهى به زبان فارسى توضيح داده است. [[محمود نظرى‌پور]] ويرايش علمى و ادبى كتاب را انجام داده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    خط ۵۵: خط ۵۵:
    درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
    درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


    1. ناشر در مقدمه مختصر و بدون تاريخش تأكيد كرده است: كتابى كه پيش روى شماست با رويكرد تحليلى- تطبيقى خود و با معرفى دقيق آسيب‌هايى كه ممكن است بر حديث وارد شود، طرحى نو در آسيب‌شناسى احاديث افكنده است. مؤلف پرتلاش كتاب كه تاكنون آثار متعددى در زمينه فقه، حديث و رجال منتشر ساخته است، در تدوين اثر خود دقت بسيار كرده و با مراجعه به منابع دست اول بر اتقان و اعتبار نوشته خويش افزوده است (مقدمه، ص 7- 8).
    1. ناشر در مقدمه مختصر و بدون تاريخش تأكيد كرده است: كتابى كه پيش روى شماست با رويكرد تحليلى- تطبيقى خود و با معرفى دقيق آسيب‌هايى كه ممكن است بر حديث وارد شود، طرحى نو در آسيب‌شناسى احاديث افكنده است. مؤلف پرتلاش كتاب كه تاكنون آثار متعددى در زمينه فقه، حديث و رجال منتشر ساخته است، در تدوين اثر خود دقت بسيار كرده و با مراجعه به منابع دست اول بر اتقان و اعتبار نوشته خويش افزوده است <ref>مقدمه، ص 7- 8</ref>.


    2. نويسنده در مقدمه چنين آورده است كه كم‌كم موسوعه‌هاى بزرگى در شرح احاديث پديد آمد و همزمان به حلّ تعارض روايات و بررسى راه‌هاى جمع بين آنها پرداخته شد. توجه به مقوله «علاج الحديث» باعث شد تا شيخ طوسى كتاب «الإستبصار فيما اختلف من الأخبار» را بنگارد. بدين‌ترتيب پاره‌اى از آسيب‌هاى احاديث نمايان شد و دانشمندان وقتى را بدان اختصاص دادند و علّت‌هاى مخفى و آشكار حديث را شناسايى كردند. بدين‌سان به تدريج دانش‌هاى خاصّى در حوزه حديث پديد آمد و شناسايى آسيب‌ها ديد بسيار گسترده‌اى در موضوع احاديث به ما مى‌دهد. اين دانش جايگاه خاصّى را به خود اختصاص داده و لذا برخى از دانشمندان كتابهايى با عنوان «علل الحديث» نوشته‌اند. نوشتار حاضر نيز در همين مسير است (همان، ص 9- 11).
    2. نويسنده در مقدمه چنين آورده است كه كم‌كم موسوعه‌هاى بزرگى در شرح احاديث پديد آمد و همزمان به حلّ تعارض روايات و بررسى راه‌هاى جمع بين آنها پرداخته شد. توجه به مقوله «علاج الحديث» باعث شد تا [[شيخ طوسى]] كتاب «[[الإستبصار فيما اختلف من الأخبار]]» را بنگارد. بدين‌ترتيب پاره‌اى از آسيب‌هاى احاديث نمايان شد و دانشمندان وقتى را بدان اختصاص دادند و علّت‌هاى مخفى و آشكار حديث را شناسايى كردند. بدين‌سان به تدريج دانش‌هاى خاصّى در حوزه حديث پديد آمد و شناسايى آسيب‌ها ديد بسيار گسترده‌اى در موضوع احاديث به ما مى‌دهد. اين دانش جايگاه خاصّى را به خود اختصاص داده و لذا برخى از دانشمندان كتابهايى با عنوان «علل الحديث» نوشته‌اند. نوشتار حاضر نيز در همين مسير است <ref>همان، ص 9- 11</ref>.


    3. يكى از نكته‌هاى جالبى كه نويسنده ذكر كرده، اين است: علماى رجال در مورد بسيارى از راويان تعابيرى به كار برده‌اند همچون: «كان غالياً»، «فيه أرتفاع»، «مرتفع القول» و «كان من الطيارة».
    3. يكى از نكته‌هاى جالبى كه نويسنده ذكر كرده، اين است: علماى رجال در مورد بسيارى از راويان تعابيرى به كار برده‌اند همچون: «كان غالياً»، «فيه أرتفاع»، «مرتفع القول» و «كان من الطيارة».


    برخى از فقها، همچون شيخ بهايى در كتاب الوجيز و شارح آن علامه سيد حسن صدر در نهاية الدراية چنين تعابيرى را موجب ضعف راوى دانسته‌اند، امّا اكثر فقها، گفته‌اند كه اين‌گونه الفاظ موجب ضعف راوى نمى‌شود چون هر گاه راوى روايتى را آورده كه بيانگر فضايل يا معجزات أئمه(ع) بوده و يا بر عصمت آنها دلالت داشته است، بسيارى از علما آن راوى را متهمّ به غلوّ كرده‌اند و برخى از علماى رجال نيز بر همين اساس، راوى مزبور را ضعيف شمرده‌اند؛ مثلاً شيخ صدوق و استادش محمد بن حسن بن وليد و عده زيادى از علماى قرن چهارم به سهو النبى(ص) اعتقاد داشته‌اند و لذا هر حديثى را كه به روشنى بر عصمت پيامبر(ص) و امام(ع) دلالت داشته است، ضعيف دانسته و راوى آن حديث را متهم به غلوّ كرده‌اند (متن كتاب، ص 114-115).
    برخى از فقها، همچون [[شيخ بهايى]] در كتاب [[الوجیزة فی الدرایة|الوجيز]] و شارح آن علامه [[سيد حسن صدر]] در [[نهاية الدراية]] چنين تعابيرى را موجب ضعف راوى دانسته‌اند، امّا اكثر فقها، گفته‌اند كه اين‌گونه الفاظ موجب ضعف راوى نمى‌شود چون هر گاه راوى روايتى را آورده كه بيانگر فضايل يا معجزات أئمه(ع) بوده و يا بر عصمت آنها دلالت داشته است، بسيارى از علما آن راوى را متهمّ به غلوّ كرده‌اند و برخى از علماى رجال نيز بر همين اساس، راوى مزبور را ضعيف شمرده‌اند؛ مثلاً [[شيخ صدوق]] و استادش محمد بن حسن بن وليد و عده زيادى از علماى قرن چهارم به سهو النبى(ص) اعتقاد داشته‌اند و لذا هر حديثى را كه به روشنى بر عصمت پيامبر(ص) و امام(ع) دلالت داشته است، ضعيف دانسته و راوى آن حديث را متهم به غلوّ كرده‌اند <ref>متن كتاب، ص 114-115</ref>.


    4. نويسنده بر فهم زبان روايات تأكيد كرده و آن را از قواعد فهم حديث شمرده و چنين نوشته است: يكى از نكاتى كه در فهم روايات اهميت دارد توجه به زبان روايات و شناخت معانى حقيقى و مجازى الفاظ روايات از طريق كتاب‌هاى لغت است. البته در بيشتر كتاب‌هاى مذكور، معانى حقيقى و مجازى كلمات در كنار يكديگر ذكر گرديده و ميان آنها تمايزى نهاده نشده است. اولين كسى كه درصدد تأليف كتاب مستقلى درباره معانى مجازى لغات برآمد، محمود بن عمر زمخشرى بود كه با احاطه كامل بر لغت و استعمالات آن، كتاب «أساس البلاغة» را به رشته تحرير درآورد. ضعفى كه در اين كتاب هست، اين است كه مؤلف معانى حقيقى كلمات را ذكر نكرده و اين كار را گويى به ساير كتاب‌هاى لغت حواله داده است. ازاين‌رو، پى بردن به معناى حقيقى واژه‌ها از طريق اين كتاب ميسر نيست و صرفاً معانى مجازى را مى‌توان در آن جستجو كرد. علامه سيد مرتضى زبيدى در كتاب «تاج العروس» هر چند معانى مجازى لغت‌ها را در كنار معانى حقيقى ذكر كرده، ميان آنها تمايز ننهاده است، امّا مرحوم سيد على خان مدنى در كتاب «الطراز» معانى حقيقى و مجازى واژه‌ها را از هم جدا ساخته و همين ويژگى موجب برترى كتاب وى بر ديگر كتابهاى لغوى شده است (همان، ص 222- 223).
    4. نويسنده بر فهم زبان روايات تأكيد كرده و آن را از قواعد فهم حديث شمرده و چنين نوشته است: يكى از نكاتى كه در فهم روايات اهميت دارد توجه به زبان روايات و شناخت معانى حقيقى و مجازى الفاظ روايات از طريق كتاب‌هاى لغت است. البته در بيشتر كتاب‌هاى مذكور، معانى حقيقى و مجازى كلمات در كنار يكديگر ذكر گرديده و ميان آنها تمايزى نهاده نشده است. اولين كسى كه درصدد تأليف كتاب مستقلى درباره معانى مجازى لغات برآمد، [[محمود بن عمر زمخشرى]] بود كه با احاطه كامل بر لغت و استعمالات آن، كتاب «[[أساس البلاغة]]» را به رشته تحرير درآورد. ضعفى كه در اين كتاب هست، اين است كه مؤلف معانى حقيقى كلمات را ذكر نكرده و اين كار را گويى به ساير كتاب‌هاى لغت حواله داده است. ازاين‌رو، پى بردن به معناى حقيقى واژه‌ها از طريق اين كتاب ميسر نيست و صرفاً معانى مجازى را مى‌توان در آن جستجو كرد. علامه [[سيد مرتضى زبيدى]] در كتاب «[[تاج العروس]]» هر چند معانى مجازى لغت‌ها را در كنار معانى حقيقى ذكر كرده، ميان آنها تمايز ننهاده است، امّا مرحوم [[سيد على خان مدنى]] در كتاب «[[الطراز]]» معانى حقيقى و مجازى واژه‌ها را از هم جدا ساخته و همين ويژگى موجب برترى كتاب وى بر ديگر كتابهاى لغوى شده است <ref>همان، ص 222- 223</ref>.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۶۹: خط ۶۹:


    فهرست تفصيلى مطالب در ابتداى كتاب و فهرست منابع در انتهاى اثر آمده است. كتاب حاضر مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را به صورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و همچنين وى در برخى از پاورقى‌ها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى مطرح كرده است.
    فهرست تفصيلى مطالب در ابتداى كتاب و فهرست منابع در انتهاى اثر آمده است. كتاب حاضر مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را به صورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و همچنين وى در برخى از پاورقى‌ها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى مطرح كرده است.
    ==پانویس ==
    <references />


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    خط ۸۳: خط ۸۶:
    [[رده:علم الحدیث]]
    [[رده:علم الحدیث]]
    [[رده:مباحث خاص علم الحدیث]]
    [[رده:مباحث خاص علم الحدیث]]

    نسخهٔ ‏۹ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۳۶

    آسیب شناسی حدیث
    نام کتاب آسیب شناسی حدیث
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان نظری پور، محمود (ویراستار)

    ربانی، محمدحسن (نويسنده)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏110‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏2‎‏آ‎‏5
    موضوع حدیث

    علل الحدیث

    ناشر آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى
    مکان نشر مشهد مقدس - ایران
    سال نشر
    کد اتوماسیون 15938


    معرفى اجمالى

    آسيب‌شناسى حديث، از آثار حجت الاسلام محمدحسن ربانى (متولد 1343ش) است كه در آن به صورت مستند و تحليلى آسيب‌هاى سندى و متنى روايات را بررسى كرده و نمونه‌هاى متعددى از آسيب‌هاى احاديث را در روايات اخلاقى، اعتقادى و فقهى به زبان فارسى توضيح داده است. محمود نظرى‌پور ويرايش علمى و ادبى كتاب را انجام داده است.

    ساختار

    كتاب حاضر از مقدمه ناشر، مقدمه نويسنده و متن اصلى كتاب (شامل دو بخش به ترتيب ذيل: 1- بررسى آسيب‌هاى سندى و متنى حديث در چهار فصل و حدود دويست صفحه؛ 2- بررسى نمونه‌هايى از آسيب‌هاى روايات در ده فصل و حدود يك‌صد صفحه) تشكيل شده است. زبان و ادبيات اين اثر، امروزين، روان و زيباست. نويسنده از منابع عربى و فارسى قابل توجهى (410 كتاب)، براى توليد اثر حاضر بهره برده است. شيوه نويسنده در اين اثر، آموزشى و كاربردى است و به همين جهت نخست مباحث نظرى و قوانين كلى را مطرح كرده و بعد با ارائه مثالهاى فراوان به توضيح مصاديق و تطبيق آن اصول بر موارد جزئى و مشخص پرداخته است.

    گزارش محتوا

    درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    1. ناشر در مقدمه مختصر و بدون تاريخش تأكيد كرده است: كتابى كه پيش روى شماست با رويكرد تحليلى- تطبيقى خود و با معرفى دقيق آسيب‌هايى كه ممكن است بر حديث وارد شود، طرحى نو در آسيب‌شناسى احاديث افكنده است. مؤلف پرتلاش كتاب كه تاكنون آثار متعددى در زمينه فقه، حديث و رجال منتشر ساخته است، در تدوين اثر خود دقت بسيار كرده و با مراجعه به منابع دست اول بر اتقان و اعتبار نوشته خويش افزوده است [۱].

    2. نويسنده در مقدمه چنين آورده است كه كم‌كم موسوعه‌هاى بزرگى در شرح احاديث پديد آمد و همزمان به حلّ تعارض روايات و بررسى راه‌هاى جمع بين آنها پرداخته شد. توجه به مقوله «علاج الحديث» باعث شد تا شيخ طوسى كتاب «الإستبصار فيما اختلف من الأخبار» را بنگارد. بدين‌ترتيب پاره‌اى از آسيب‌هاى احاديث نمايان شد و دانشمندان وقتى را بدان اختصاص دادند و علّت‌هاى مخفى و آشكار حديث را شناسايى كردند. بدين‌سان به تدريج دانش‌هاى خاصّى در حوزه حديث پديد آمد و شناسايى آسيب‌ها ديد بسيار گسترده‌اى در موضوع احاديث به ما مى‌دهد. اين دانش جايگاه خاصّى را به خود اختصاص داده و لذا برخى از دانشمندان كتابهايى با عنوان «علل الحديث» نوشته‌اند. نوشتار حاضر نيز در همين مسير است [۲].

    3. يكى از نكته‌هاى جالبى كه نويسنده ذكر كرده، اين است: علماى رجال در مورد بسيارى از راويان تعابيرى به كار برده‌اند همچون: «كان غالياً»، «فيه أرتفاع»، «مرتفع القول» و «كان من الطيارة».

    برخى از فقها، همچون شيخ بهايى در كتاب الوجيز و شارح آن علامه سيد حسن صدر در نهاية الدراية چنين تعابيرى را موجب ضعف راوى دانسته‌اند، امّا اكثر فقها، گفته‌اند كه اين‌گونه الفاظ موجب ضعف راوى نمى‌شود چون هر گاه راوى روايتى را آورده كه بيانگر فضايل يا معجزات أئمه(ع) بوده و يا بر عصمت آنها دلالت داشته است، بسيارى از علما آن راوى را متهمّ به غلوّ كرده‌اند و برخى از علماى رجال نيز بر همين اساس، راوى مزبور را ضعيف شمرده‌اند؛ مثلاً شيخ صدوق و استادش محمد بن حسن بن وليد و عده زيادى از علماى قرن چهارم به سهو النبى(ص) اعتقاد داشته‌اند و لذا هر حديثى را كه به روشنى بر عصمت پيامبر(ص) و امام(ع) دلالت داشته است، ضعيف دانسته و راوى آن حديث را متهم به غلوّ كرده‌اند [۳].

    4. نويسنده بر فهم زبان روايات تأكيد كرده و آن را از قواعد فهم حديث شمرده و چنين نوشته است: يكى از نكاتى كه در فهم روايات اهميت دارد توجه به زبان روايات و شناخت معانى حقيقى و مجازى الفاظ روايات از طريق كتاب‌هاى لغت است. البته در بيشتر كتاب‌هاى مذكور، معانى حقيقى و مجازى كلمات در كنار يكديگر ذكر گرديده و ميان آنها تمايزى نهاده نشده است. اولين كسى كه درصدد تأليف كتاب مستقلى درباره معانى مجازى لغات برآمد، محمود بن عمر زمخشرى بود كه با احاطه كامل بر لغت و استعمالات آن، كتاب «أساس البلاغة» را به رشته تحرير درآورد. ضعفى كه در اين كتاب هست، اين است كه مؤلف معانى حقيقى كلمات را ذكر نكرده و اين كار را گويى به ساير كتاب‌هاى لغت حواله داده است. ازاين‌رو، پى بردن به معناى حقيقى واژه‌ها از طريق اين كتاب ميسر نيست و صرفاً معانى مجازى را مى‌توان در آن جستجو كرد. علامه سيد مرتضى زبيدى در كتاب «تاج العروس» هر چند معانى مجازى لغت‌ها را در كنار معانى حقيقى ذكر كرده، ميان آنها تمايز ننهاده است، امّا مرحوم سيد على خان مدنى در كتاب «الطراز» معانى حقيقى و مجازى واژه‌ها را از هم جدا ساخته و همين ويژگى موجب برترى كتاب وى بر ديگر كتابهاى لغوى شده است [۴].

    وضعيت كتاب

    فهرست تفصيلى مطالب در ابتداى كتاب و فهرست منابع در انتهاى اثر آمده است. كتاب حاضر مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را به صورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و همچنين وى در برخى از پاورقى‌ها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى مطرح كرده است.

    پانویس

    1. مقدمه، ص 7- 8
    2. همان، ص 9- 11
    3. متن كتاب، ص 114-115
    4. همان، ص 222- 223

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    پیوندها