کربن، هانری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[') |
جز (جایگزینی متن - 'لالدين' به 'لالدين') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
كربن را بايد فيلسوف و مفسر حكمت معنوى شيعه ناميد. مطالعات او در آثار عرفانى، لطف و جذبه وصفناپذيرى به آثارش بخشيده است. كربن خود در اين باره مىگويد: پرورش من از آغاز فلسفى بود. به همين دليل، نه به معناى دقيق كلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانى هستم و نه مستشرق؛ فيلسوفى رهروام به هر ديارى كه راهبرم شوند. اگر چه در اين سير و سلوك از فرايبورگ، تهران و اصفهان سر درآوردهام؛ اما اين شهرها از نظر من، مدينههاى تمثيلىاند؛ منازلى نمادين از راه و سفرى هميشگى و پايدار. (سخنان ايراد شده در سمينار پيرامون آثار [[کربن، هانری|هانرى كربن]]، انجمن ايران شناسى فرانسه در ايران، ص18) | كربن را بايد فيلسوف و مفسر حكمت معنوى شيعه ناميد. مطالعات او در آثار عرفانى، لطف و جذبه وصفناپذيرى به آثارش بخشيده است. كربن خود در اين باره مىگويد: پرورش من از آغاز فلسفى بود. به همين دليل، نه به معناى دقيق كلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانى هستم و نه مستشرق؛ فيلسوفى رهروام به هر ديارى كه راهبرم شوند. اگر چه در اين سير و سلوك از فرايبورگ، تهران و اصفهان سر درآوردهام؛ اما اين شهرها از نظر من، مدينههاى تمثيلىاند؛ منازلى نمادين از راه و سفرى هميشگى و پايدار. (سخنان ايراد شده در سمينار پيرامون آثار [[کربن، هانری|هانرى كربن]]، انجمن ايران شناسى فرانسه در ايران، ص18) | ||
وى مدت 25 سال به ايران آمد و با متفكرينى هچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، [[آشتیانی، جلالالدین|سيد | وى مدت 25 سال به ايران آمد و با متفكرينى هچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]]، مهدى الهى قمشهاى، سيد كاظم عصار و سيد حسين نصر به گفتگو درباره فلسفه اسلامى، به خصوص حكمت صدرايى پرداخت. | ||
وى وقتى آوازه عرفان و فلسفه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] را شنيد، شيفته عظمت علمى، كمالات معنوى و فضايل اين حكيم وارسته گرديد. از اين رو وقتى كه به منظور شناخت تشيع، سالى چند ماه از پاريس به ايران مىآمد و در اين سرزمين به پژوهش در مورد مذهب شيعه مىپرداخت، توسط برخى از اساتيد دانشگاه، از محضر [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] تقاضا نمود كه به وى كمك كند. آن فيلسوف عالى مقام كه از فعاليتهاى علمى و اشتياق معنوى اين محقق با خبر بود، خواستهاش را اجابت كرد و با وجود كهن سالى و ضعف مزاج، هر دو هفته يك بار از قم به تهران مىآمد تا در جلسهاى علمى به سؤالات كربن پاسخ دهد و معارف و حقايق گرانبهاى تشيع را در اختيار او و عدهاى از استادان دانشگاه قرار دهد و بدين وسيله شناخت صحيح شيعه، براى جهان غرب، توسط [[کربن، هانری|هانرى كربن]] هموار گرديد. | وى وقتى آوازه عرفان و فلسفه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] را شنيد، شيفته عظمت علمى، كمالات معنوى و فضايل اين حكيم وارسته گرديد. از اين رو وقتى كه به منظور شناخت تشيع، سالى چند ماه از پاريس به ايران مىآمد و در اين سرزمين به پژوهش در مورد مذهب شيعه مىپرداخت، توسط برخى از اساتيد دانشگاه، از محضر [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] تقاضا نمود كه به وى كمك كند. آن فيلسوف عالى مقام كه از فعاليتهاى علمى و اشتياق معنوى اين محقق با خبر بود، خواستهاش را اجابت كرد و با وجود كهن سالى و ضعف مزاج، هر دو هفته يك بار از قم به تهران مىآمد تا در جلسهاى علمى به سؤالات كربن پاسخ دهد و معارف و حقايق گرانبهاى تشيع را در اختيار او و عدهاى از استادان دانشگاه قرار دهد و بدين وسيله شناخت صحيح شيعه، براى جهان غرب، توسط [[کربن، هانری|هانرى كربن]] هموار گرديد. |
نسخهٔ ۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۱۰
نام | کربن، هانری |
---|---|
نام های دیگر | کربن، هانری
کربین، هنری کوربان، هنری |
نام پدر | |
متولد | 1903 م |
محل تولد | |
رحلت | 1979 م |
اساتید | |
برخی آثار | رسالة أصوات أجنحة جبريل للسهروردي مع شرح لها |
کد مولف | AUTHORCODE2681AUTHORCODE |
ولادت
هانرى كربن در چهارم آوريل 1903م در شهر پاريس ديده به جهان گشود.
کسب علم و دانش
در دوران كودكى آموزشهاى مذهب كاتوليك را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسيحى رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وى براى ادامه تحصيل به دانشگاه سوربن رفت و در سال 1925م ليسانس گرفت. يك سال بعد، گواهىنامه عالى فلسفه و در سال 1928م ديپلم تتبعات عالى دانشگاه پاريس و سرانجام در سال 1929م، ديپلم مدرسه السنه شرقى پاريس را اخذ نمود. در همين سالها با زبانهاى عربى، فارسى و پهلوى آشنا شد.
وى از شاگردان فيلسوفان بزرگى از جمله ادموند هوسرل، ارنست كاسيرر، اميل بريه، اتين ژيلسون و لويى ماسينيون بودهاست. همچنين او نخستين مترجم آثار مارتين هايدگر به فرانسوى است.
وى بعدها، نزد لويى ماسينيون رفت و نسخهاى از كتاب «حكمة الاشراق» سهروردى را از او دريافت كرد. اين كار تاثير روحى فراوانى بر كربن نهاد و او را راهى شرق نمود. نخستين مقالهاش در نشريه بررسىهاى فلسفى، درباره يكى از آثار سهروردى به طبع رسيد و اولين اثر مستقل او به زبان فرانسه، در خصوص سهروردى، در سال 1939م تحت عنوان «سهروردى مؤسس حكمت اشراق» چاپ شد.
كربن مدتها رياست انستيتو فرانسه و ايران را عهدهدار بود و به همت او، مشاهيرى چون سهروردى، روزبهان و ملاصدرا براى جامعه علمى و فرهنگى اروپا به نامهايى آشنا مبدل گرديد. در جهانى كه برخورد ميان فرهنگهاى گوناگون، پيوسته با شكافهاى بيشتر مواجه مىشد، وى نمونهاى از تلاش فوق العاده براى تفاهم بود.
كربن را بايد فيلسوف و مفسر حكمت معنوى شيعه ناميد. مطالعات او در آثار عرفانى، لطف و جذبه وصفناپذيرى به آثارش بخشيده است. كربن خود در اين باره مىگويد: پرورش من از آغاز فلسفى بود. به همين دليل، نه به معناى دقيق كلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانى هستم و نه مستشرق؛ فيلسوفى رهروام به هر ديارى كه راهبرم شوند. اگر چه در اين سير و سلوك از فرايبورگ، تهران و اصفهان سر درآوردهام؛ اما اين شهرها از نظر من، مدينههاى تمثيلىاند؛ منازلى نمادين از راه و سفرى هميشگى و پايدار. (سخنان ايراد شده در سمينار پيرامون آثار هانرى كربن، انجمن ايران شناسى فرانسه در ايران، ص18)
وى مدت 25 سال به ايران آمد و با متفكرينى هچون علامه طباطبايى، سيد جلالالدين آشتيانى، مهدى الهى قمشهاى، سيد كاظم عصار و سيد حسين نصر به گفتگو درباره فلسفه اسلامى، به خصوص حكمت صدرايى پرداخت.
وى وقتى آوازه عرفان و فلسفه علامه طباطبايى را شنيد، شيفته عظمت علمى، كمالات معنوى و فضايل اين حكيم وارسته گرديد. از اين رو وقتى كه به منظور شناخت تشيع، سالى چند ماه از پاريس به ايران مىآمد و در اين سرزمين به پژوهش در مورد مذهب شيعه مىپرداخت، توسط برخى از اساتيد دانشگاه، از محضر علامه طباطبايى تقاضا نمود كه به وى كمك كند. آن فيلسوف عالى مقام كه از فعاليتهاى علمى و اشتياق معنوى اين محقق با خبر بود، خواستهاش را اجابت كرد و با وجود كهن سالى و ضعف مزاج، هر دو هفته يك بار از قم به تهران مىآمد تا در جلسهاى علمى به سؤالات كربن پاسخ دهد و معارف و حقايق گرانبهاى تشيع را در اختيار او و عدهاى از استادان دانشگاه قرار دهد و بدين وسيله شناخت صحيح شيعه، براى جهان غرب، توسط هانرى كربن هموار گرديد.
در محفلى كه حلقه اصحاب تاويل نام داشت، ديدار منظم اين دو شخصيت صورت مىگرفت. با وجود مشكل زبانى به وسيله ترجمه، ارتباط و گفت و گو ميان آن دو بزرگوار برقرار مىشد. كربن مصاحبههاى متعددى طى سالهاى 1337 و 1338ش با علامه طباطبايى درباره عقايد، تعاليم و تاريخ تشيع به عمل آورد.
كربن عقيده داشت كه راه يافتن به عالم معنويت شيعى، كارى سهل و آسان نمىباشد؛ زيرا تشيع حرم معرفت باطنى اسلام است و از ويژگىهاى آن احساس شرمى وافر در قبال مسايل دينى، متانت و وزانتى است كه وقتى مخاطب يقين حاصل كرده باشد، بند از نقاب مىگشايد.
به نظر كربن، تشيع در حكم معناى درونى اسلام است كه اين باطن از نخست و به طور كامل، همان تعاليمى است كه از امامان به پيروانشان و از آنها به ديگران انتقال يافته است. بشريت بدون وجود اين خلفاى الهى، قادر به ادامه حيات نيست؛ خواه از اين امر آگاه و يا غافل باشد. در مذهب شيعه، تنها با تكيه و پيوند ميان ولايت و امامت و تفسيرهاى ظاهرى و باطنى، پيامبرشناسى ظهور يافته كه از يك سو به تفسير ظاهر شريعت و از سوى ديگر به تاويل آن محدود مىگردد.
كربن مىگويد: با سيماى امام دوازدهم(عج) است كه تشيع نهانىترين سر خود را به ما عرضه مىكند و اين موضوع بر تارك كاخ رفيع الهيات و حكمت معنوى نشسته است.
آثار
ارض ملكوت از ايران مزدايى تا ايران شيعى: كالبد انسان در روز رستاخيز، الشيعه الاثنا عشريه، المشاعر، المقدمات من كتاب نص النصوص فى شرح فصوص الحكم، تاريخ فلسفه اسلامى، جامع الاسرار و منبع الانوار، رساله فى اعتقاد الحكماء، روابط حكمت اشراق و فلسفه ايران باستان، روابط حكمت اشراق و فلسفه ايران باستان، عبهر العاشقين، شرح شطحيات شامل گفتارهاى شورانگيز و رمزى صوفيان، اسلام ايرانى، فلسفه ايرانى و فلسفه تطبيقى، كتاب جامع الحكمتين، مجموعه مصنفات شيخ اشراق و...
وفات
وی سرانجام در هفتم اكتبر سال 1978م. درگذشت.
منابع
پايگاه اطلاعرسانى حوزه نت.
وابستهها
رسالة أصوات أجنحة جبريل للسهروردي مع شرح لها
الـمقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم
مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل
مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی (ملاصدرا)
روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان
عن الاسلام فی ایران مشاهد روحیه و فلسفیه
ارض ملکوت از ايران مزدايي تا ايران شيعي: کالبد انسان در روز رستاخيز
مقالات هانری کربن (مجموعهای از مقالات به زبان فارسی)
مکاتبات هانری کربن و ولاديمير ايوانف (1326 - 1345 / 1966 - 1947)
[[منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر]]
جامع الأسرار و منبع الأنوار / نوع اثر: کتاب / نقش: مقدمه و تصحیح
فلسفه اسلامی در ایران؛ قرن 17 و 18 میلادی