تهذيب الأخلاق و تطهير الأعراق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۱: خط ۴۱:


== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
'''تهذيب الأخلاق و تطهير الأعراق'''، رساله‌اى در اخلاق فلسفى از فيلسوف و مورخ بزرگ، [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى احمد بن محمد مسكويه رازى]] (د 421ق / 1030م) مى‌باشد كه به زبان عربى و بين سال‌هاى 372 - 375ق / 982 - 985م نوشته شده است.
'''تهذيب الأخلاق و تطهير الأعراق'''، رساله‌اى در اخلاق فلسفى از فيلسوف و مورخ بزرگ، [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى احمد بن محمد مسكويه رازى]] (د 421ق / 1030م) مى‌باشد كه به زبان عربى و بين سال‌هاى 372 - 375ق / 982 - 985م نوشته شده است.


نويسنده، غرض از نوشتن اين رساله را ارائه اصول و مبادى علم اخلاق به قصد دستيابى به خوبى ذكر مى‌كند كه به واسطه آن، از آدمى كردارهاى نيكو و زيبا سر مى‌زند <ref>تهذيب...، 27 - 28</ref> او بعدها از اين رساله به‌عنوان بنياد فلسفى اصول حاكم بر گزيده‌گويى‌هاى حكيمانه كتاب جاويدان خرد ياد كرده است.
نويسنده، غرض از نوشتن اين رساله را ارائه اصول و مبادى علم اخلاق به قصد دستيابى به خوبى ذكر مى‌كند كه به واسطه آن، از آدمى كردارهاى نيكو و زيبا سر مى‌زند <ref>تهذيب...، 27 - 28</ref> او بعدها از اين رساله به‌عنوان بنياد فلسفى اصول حاكم بر گزيده‌گويى‌هاى حكيمانه كتاب جاويدان خرد ياد كرده است.
خط ۶۶: خط ۶۶:
#اندرزهاى منقول يونانى كه سخنان [[بقراط]]، فيثاغورس، سقراط و ديگران را شامل مى‌شود؛
#اندرزهاى منقول يونانى كه سخنان [[بقراط]]، فيثاغورس، سقراط و ديگران را شامل مى‌شود؛
#آثار افلاطون و به‌ويژه كتاب‌هاى جمهوريت و نواميس؛
#آثار افلاطون و به‌ويژه كتاب‌هاى جمهوريت و نواميس؛
#آثار [[ارسطو]] و به‌ويژه كتاب «اخلاق نيكماخس» كه بهره‌گيرى گسترده [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] از آن را در ارتباط او با [[ارسطو]]ييان بغداد نيز سنجيده‌اند. افزون بر اين از رساله منحول فضائل النفس به ترجمه ابوعثمان دمشقى نيز بايد ياد كرد كه [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] آن را از [[ارسطو]] دانسته، و مطالبى از آن نقل كرده است؛
#آثار [[ارسطو]] و به‌ويژه كتاب «اخلاق نيكماخس» كه بهره‌گيرى گسترده [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] از آن را در ارتباط او با [[ارسطو]]ييان بغداد نيز سنجيده‌اند. افزون بر اين از رساله منحول فضائل النفس به ترجمه ابوعثمان دمشقى نيز بايد ياد كرد كه [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] آن را از [[ارسطو]] دانسته، و مطالبى از آن نقل كرده است؛
#[[جالینوس]]   و كتاب اخلاق النفس كه در بحث لذات حسى و نابسنده خواندن آن‌ها بدان استناد شده است؛
#[[جالینوس]] و كتاب اخلاق النفس كه در بحث لذات حسى و نابسنده خواندن آن‌ها بدان استناد شده است؛
#بروسن نوفيثاغورى، متفكر سده 5م كه مسكويه از رساله «تدبير منزل» او به تفصيل نقل كرده است؛
#بروسن نوفيثاغورى، متفكر سده 5م كه مسكويه از رساله «تدبير منزل» او به تفصيل نقل كرده است؛
#آثار هرمسى و به‌ويژه «لوح قابس» كه در «جاويدان‌خرد» هم بهره‌گيرى او از روايت عربى اين رساله را مى‌بينيم؛
#آثار هرمسى و به‌ويژه «لوح قابس» كه در «جاويدان‌خرد» هم بهره‌گيرى او از روايت عربى اين رساله را مى‌بينيم؛
خط ۹۵: خط ۹۵:
مقاله اول در تعريف نفس و نيروهاى آن بوده و از مسائلى مانند اثبات تجرد نفس، فضيلت‌هاى انسانى، قواى نفس و 4 فضيلت حكمت، عفت، شجاعت و عدالت و نظريه [[ارسطو]]يى اعتدال بحث شده است.
مقاله اول در تعريف نفس و نيروهاى آن بوده و از مسائلى مانند اثبات تجرد نفس، فضيلت‌هاى انسانى، قواى نفس و 4 فضيلت حكمت، عفت، شجاعت و عدالت و نظريه [[ارسطو]]يى اعتدال بحث شده است.


مقاله دوم به معرفى اخلاق به‌عنوان بهترين صناعت براى نيك‌رفتارى آدمى اختصاص دارد. مهم‌ترين مباحث اين مقاله عبارتند از بررسى طبايع و خلقيات، نسبت نظر و عمل، مراتب قواى نفسانى و شرف هريك، تربيت جوانان، قوه عالمه و قوه عامله، مرتبه عليا و سعادت قصوى، رأى [[جالینوس]]   در مورد كسانى كه معتقدند سعادت منحصر در لذات حسى است، دستور تهذيب اطفال، مراتب حيوانى و افق انسانى.
مقاله دوم به معرفى اخلاق به‌عنوان بهترين صناعت براى نيك‌رفتارى آدمى اختصاص دارد. مهم‌ترين مباحث اين مقاله عبارتند از بررسى طبايع و خلقيات، نسبت نظر و عمل، مراتب قواى نفسانى و شرف هريك، تربيت جوانان، قوه عالمه و قوه عامله، مرتبه عليا و سعادت قصوى، رأى [[جالینوس]] در مورد كسانى كه معتقدند سعادت منحصر در لذات حسى است، دستور تهذيب اطفال، مراتب حيوانى و افق انسانى.


اين مقاله با نقل فصلى از رساله «تدبير منزل» بروسن، متفكر فيثاغورى سده 5م به پايان رسيده است.
اين مقاله با نقل فصلى از رساله «تدبير منزل» بروسن، متفكر فيثاغورى سده 5م به پايان رسيده است.
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
با بررسى مباحث مطرح‌شده در كتاب، درمى‌يابيم كه مفهوم بنيادى آن، «سعادت» است. در نظر نويسنده، سعادت، غايت زندگانى اخلاقى آدمى است و از آنجا كه سعادت فردى، بخشى از سعادت عمومى جامعه به شمار مى‌آيد، سعادت را تنها از راه زندگى اجتماعى و شهرى مى‌توان كسب كرد و فرد انسانى هر گاه عضو جامعه‌اى نباشد، از سعادت به‌كمال بهره نخواهد برد <ref>تهذيب، 37، 146 - 147</ref>
با بررسى مباحث مطرح‌شده در كتاب، درمى‌يابيم كه مفهوم بنيادى آن، «سعادت» است. در نظر نويسنده، سعادت، غايت زندگانى اخلاقى آدمى است و از آنجا كه سعادت فردى، بخشى از سعادت عمومى جامعه به شمار مى‌آيد، سعادت را تنها از راه زندگى اجتماعى و شهرى مى‌توان كسب كرد و فرد انسانى هر گاه عضو جامعه‌اى نباشد، از سعادت به‌كمال بهره نخواهد برد <ref>تهذيب، 37، 146 - 147</ref>


اعتراض [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] بر زاهدان گوشه‌گير را در الهوامل و الشوامل و الفوز الاصغر نيز مى‌توان ديد كه اين گروه را دريغ‌كنندگان از يارى مردم مى‌خواند و مى‌گويد كه آنان با پاسخ ندادن به يارى‌جويى مردمان، به خود و ايشان ظلم مى‌كنند.
اعتراض [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] بر زاهدان گوشه‌گير را در الهوامل و الشوامل و الفوز الاصغر نيز مى‌توان ديد كه اين گروه را دريغ‌كنندگان از يارى مردم مى‌خواند و مى‌گويد كه آنان با پاسخ ندادن به يارى‌جويى مردمان، به خود و ايشان ظلم مى‌كنند.


اين دريافت مدنى از فضيلت‌هاى انسانى نزد نويسنده بدان پايه ارجمند است كه آن را از حوزه اخلاق فراتر مى‌برد و به ديانت و شريعت تعميم مى‌دهد. در نظر نويسنده، همچنان كه فلسفه، يگانه آموزش حقيقى و راه رستگارى و نجات است، «ادب الشريعة» نيز انتقال‌دهنده حقيقت به‌صورت گزاره‌هاى دينى است <ref>تهذيب، 64</ref> و آن را با نقش قوانين يونانى در نواميس افلاطون و با نوع موسيقى مباح در جمهوريت او مى‌توان تطبيق داد.
اين دريافت مدنى از فضيلت‌هاى انسانى نزد نويسنده بدان پايه ارجمند است كه آن را از حوزه اخلاق فراتر مى‌برد و به ديانت و شريعت تعميم مى‌دهد. در نظر نويسنده، همچنان كه فلسفه، يگانه آموزش حقيقى و راه رستگارى و نجات است، «ادب الشريعة» نيز انتقال‌دهنده حقيقت به‌صورت گزاره‌هاى دينى است <ref>تهذيب، 64</ref> و آن را با نقش قوانين يونانى در نواميس افلاطون و با نوع موسيقى مباح در جمهوريت او مى‌توان تطبيق داد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش