خلاصة الأشعار و زبدة الأفکار: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'میر تقی الدین کاشانی' به 'میر تقی الدین کاشانی ')
    خط ۴۳: خط ۴۳:


    == معرفی اجمالی ==
    == معرفی اجمالی ==
    '''خلاصة الأشعار و زبدة الأفکار (بخش کاشان)'''، تألیف میر تقی الدین کاشانی (زنده تا 1016ق)، بزرگ ترین پروژه تذکره نویسی شاعران فارسی گو تا سده دهم قمری است.
    '''خلاصة الأشعار و زبدة الأفکار (بخش کاشان)'''، تألیف [[تقی‌الدین کاشی، محمد بن علی|میر تقی الدین کاشانی]]  (زنده تا 1016ق)، بزرگ ترین پروژه تذکره نویسی شاعران فارسی گو تا سده دهم قمری است.


    کتاب به زبان فارسی نوشته شده و کتابت آن، در سال 1016ق پایان یافته است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست وشش</ref>.
    کتاب به زبان فارسی نوشته شده و کتابت آن، در سال 1016ق پایان یافته است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست وشش</ref>.

    نسخهٔ ‏۲۴ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۶

    خلاصة الأشعار و زبدة الأفکار (بخش کاشان)
    نام کتاب خلاصة الأشعار و زبدة الأفکار (بخش کاشان)
    نام های دیگر کتاب خلاصه الاشعار وزبده الافکار. برگزيده
    پدیدآورندگان تقی‌الدین کاشی، محمد بن علی (نويسنده)

    نصيري کهن‌مويي، محمد حسين (به کوشش)

    اديب برومند، عبد العلي (به کوشش)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏‎‏PIR‎‏ ‎‏3751‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏7‎‏خ‎‏8
    موضوع 1.شاعران ايراني - قرن 10ق. - سرگذشت نامه

    2.شعر فارسی - قرن 10ق. - مجموعه‌‏ها

    ناشر مرکز پژوهشي ميراث مکتوب
    مکان نشر ايران - تهران
    سال نشر 1384ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE14243AUTOMATIONCODE


    معرفی اجمالی

    خلاصة الأشعار و زبدة الأفکار (بخش کاشان)، تألیف میر تقی الدین کاشانی (زنده تا 1016ق)، بزرگ ترین پروژه تذکره نویسی شاعران فارسی گو تا سده دهم قمری است.

    کتاب به زبان فارسی نوشته شده و کتابت آن، در سال 1016ق پایان یافته است[۱].

    کتاب به کوشش عبدالعلی ادیب برومند و محمدحسین نصیری کهنمویی عرضه شده است.

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از مصحح و مؤلف آغاز و مطالب در دو فصل، تنظیم شده است.

    کتاب حاضر جلد ششم از مجلدهای 6 جلدی «تذکره خلاصة الأشعار و زبدة الأفکار» می‌باشد. این کتاب، از مهم ترین تذکره‌هایی است که در ایران و کشورهای دیگر مانند هند نوشته شده و از جهت احتوای بر جزئیات احوال و سعی در شناساندن شاعران به نحوی که خواننده را تا حدی اقناع کند، بی رقیب است[۲].

    نویسنده از ویژگی‌هایی درباره صاحبان تراجم نقل نموده که در کمتر تذکره ای بدین گونه دیده شده است. قطع نظر از تمجیدهایی که درباره شخصیت‌های تذکره به نگارش آورده، جای خرده گیری را باز گذاشته و این دو را در بسیاری از شرح حال‌ها توأم کرده است[۳].

    شیوه نگارش و انشای نویسنده در این تذکره، همان شیوه معمول دوران او است که به عبارت پردازی‌های فضل نمایانه، همراه پاره ای از واژه‌های دشوار و مغلق پرداخته، ولی مطلب‌ها فصیح و قابل فهم و خوشایند نوشته شده است و برای کسی که زبان فارسی را خوب فراگرفته باشد، مشکل به نظر نمی‌رسد[۴].

    گزارش محتوا

    در مقدمه مصحح، به بررسی چگونگی تشکیل دولت صفوی و تأثیر آن در شعر و ادب پارسی پرداخته شده و به زندگی نامه نویسنده و ویژگی‌های کتاب او، اشاره شده است[۵].

    در مقدمه مؤلف، به بیان فضیلت علم فصاحت و بلاغت و تفضیل شعرا بر اصحاب صناعت پرداخته شده است[۶].

    کل تذکره تقی الدین مشتمل بر شرح حال 650 شاعر ایران از گذشته تا هم زمانان تذکره نویس (1016-975) است که از سال 975ق با ذکر دعا برای بقای پادشاهی شاه تهماسب آغاز گردیده و اصول دوازده گانه پایانی به شاه عباس اول صفوی تقدیم شده است. بخش پایانی این کتاب - معاصران - ترجمه احوال 385 شاعر سده دهم هجری را در بر دارد که از 12 اصل به شمارگان برج‌های آسمانی - به گفته مؤلف - تشکیل یافته است. هریک از اصول دوازده گانه به شرح زیر به شهرها و نواحی مختلف ایران اختصاص دارد که در دو فصل مرتب شده است:   فصل اول: در شرح احوال شاعرانی است که در دوران زندگی مؤلّف می‌زیسته‌اند و به قول خودش بعضی را به ملازمت رسیده و به شرف قدومشان مشرف گردیده است.

    فصل دوم: در شرح احوال شعرایی است که بنا به گفته او، در زمان تألیف کتاب خیر مآل رخت هستی از دامگاه فنا به آرامگاه بقا کشیده‌اند و بعضی از آن‌ها را در اوایل سن به صحبت رسیده[۷].   آنچه درباره کتاب باید گفت، عشق و دلبستگی پایان ناپذیری است که نویسنده آن، به شعر و شاعری داشته و چنان مجذوب آن بوده که زندگانی خود را وقف این کار کرده است. وی برای تهیه یک شرح حال از نامه نگاری و تحقیق همه جانبه و دعوت شاعران و یا مسافرت برای دیدارشان خودداری نداشته و به طور مستمر از پی جویی احوال شعرای زمان، چیزی فروگذار نمی‌کرده است. وی تذکره نویسی را از استاد عنصری آغاز کرده و تا معاصران خویش ادامه داده و در نقل اشعار آنان، سنگ تمام گذاشته است. ازاین رو، کتابت کنندگان این شرح حالات، موفق به تجلید همه آنها نشده و به گونه پراکنده قسمت‌های گوناگون آن در گوشه و کنار کتابخانه‌ها یافته می‌شود[۸].

    در این تذکره، از هر شاعری بیت‌های فراوان آورده شده که بعضی از آنان دیوانشان به چاپ رسیده و برخی دیگر یا دیوانی نداشته یا داشته‌اند و به طبع نینجامیده است. در مورد آنان که دیوانشان چاپ شده یا پاره ای از اشعارشان در جایی جداگانه نقل گردیده، پس از ذکر شرح حال، اشعاری نیاورده، به دیوان مطبوع، ارجاع داده شده که بیش از یک مورد درباره محتشم کاشانی نیست، ولی از دیگران اشعاری که تذکره نویس آورده، نقل شده است؛ مگر به طور استثنا، قطعه ای دو سه بیتی سخیف و یا هجو بوده که ممکن است از قلم افتاده باشد[۹].

    نویسنده چون به گویندگی - واعظی - هم اشتغال داشته، در نگارش مطالب، درازنویس است و هم در بعضی از موارد، به ‌اندرزگویی می‌پردازد و در ضمن شرح حال شاعری، از صفتی به خوبی و از خصلتی به بدی یاد می‌کند و گاه درباره وی، تناقض گویی در توصیف به نظر می‌آید. وی در نقل اشعار شاعران به قصیده و غزل و رباعی و ترجیع بند و ترکیب بند بسنده کرده و از آوردن مثنویات چشم پوشیده است[۱۰].   در ذکر احوال شاعران هم گاهی جنبه بی طرفی را رعایت نکرده و شاعر درجه چندم را در طراز شاعری فحل و توانمند قرار داده است؛ بااین حال تذکره یادشده از جهت اشتمال بر اشعار زیاد از شاعران گمنام و ذکر پاره ای از رویدادها و حوادث تاریخی و توصیف اخلاقیات صاحبان تراجم که نماد ویژگی‌های اخلاقی و خوی‌ها و منش‌های افراد جامعه خویش بوده‌اند، خواننده را با جامعه شناسی زمان آشنا می‌کند و به هر تقدیر همت و پشتکار و شعردوستی فزون مقدار او درخور تحسین و سپاسگزاری است و تذکره اش از منابع دست اول قرن دهم و اوایل قرن یازدهم، بلکه یکی از مهم ترین منابعی است که مورد استفاده پژوهشگران تاریخ ادبیات ایران قرار گرفته است[۱۱].

    مجموعه جلد ششم خلاصة الأشعار، شامل بخش‌های اصلی ذیل است:

    1. در ذکر شعرای دارالمؤمنین کاشان؛
    2. در ذکر شعرای دارالمؤمنین اصفهان، 47 شاعر؛
    3. در ذکر شعرای دارالمؤمنین قم و نواحی آن، 16 شاعر؛
    4. در ذکر شعرای بلده فاخره ساوه و نواحی آن، 14 شاعر؛
    5. در ذکر شعرای دارالسلطنه قزوین، خصوصا بعضی از شاهزادگان کامکار و سلاطین نامدار و وزرای عالی مقدار با لاحقه، 23 شاعر؛
    6. در ذکر شعرای گیلان و دارالمرز مازندران و نواحی آن، 18 شاعر؛
    7. در ذکر شعرای دارالسلطنه تبریز و آذربایجان و نواحی آن، 35 شاعر؛
    8. در ذکر شعرای یزد و دارالأمان کرمان و نواحی آن، 35 شاعر؛
    9. در ذکر شعرای دارالأفاضل شیراز و نواحی آن، 33 شاعر؛
    10. در ذکر شعرای بلدة الإسلام همدان و نواحی آن و بعضی الکات فراهان، 33 شاعر؛
    11. در ذکر شعرای دارالسلام بغداد و نواحی آن و جرفادقان و قصبات و حوالی نزدیک؛
    12. در ذکر شعرای دارالخلافه ری و استرآباد و نواحی آن، 29 شاعر؛
    13. در ذکر شعرای سخن سرایان بلاد خراسان[۱۲].

    نویسنده در طول سال‌هایی که به این کار خطیر اشتغال داشته، اجزا و ارکان و مواد مربوط به کتاب را به ترتیبی که به دست آورده نوشته و بیشتر به تاریخ تحریر تراجم اشاره کرده است. بااین حال، بارها در پایان شرح حال و درج اشعار، به علت دست یافتن به مطالب تازه، به تکمیل آنچه نوشته بود همت گماشته و در جای جای کتاب، به آن اشاره کرده است. این کار تا سال 1016 که از تألیف کتاب فراغت حاصل نموده، ادامه داشته است؛ مثلا در ترجمه احوال ابوتراب بیک فرقتی آورده است: «بعد از ترک تذکره نویسی لازم شد، بلکه واجب که نام نامی آن جناب را با اشعار گزیده وی در داخل این نسخه خیر مآل گردانم. لاجرم در شهور سنه عشر و ألف هجریه نتایج طبع آن حضرت در این اوراق مثبت شد». در شرح حال میر داماد هم به همین ترتیب عمل کرده است[۱۳].

    از ویژگی‌های این تذکره آن است که در ضمن شرح حال برخی از شاعران، درباره پدرشان، اگر شخص نام برداری بوده است، مقداری مطلب نوشته و آگاهی مختصری به دست داده است[۱۴].

    دکتر نقوی مؤلف کتاب «تذکره نویسی پارسی در هند و پاکستان» معتقد است که آنچه تقی الدین درباره شعرای مهاجر به هند و عثمانی نوشته، چون نقل قول از دیگران است و دست اول نیست، مورد اطمینان کامل نمی‌تواند باشد، هرچند این مطلب از کیفیت ترجمه احوال شاعران نمی‌کاهد.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آیات، اسامی اشخاص، تخلص، قبایل و گروه‌ها، کتاب‌ها، مکان‌ها، ماده تاریخ و لغات و اصطلاحات، در انتهای کتاب آمده است.

    در پاورقی‌ها علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است[۱۵].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست وشش
    2. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست ودو و بیست وسه
    3. ر.ک: همان، صفحه بیست وسه
    4. ر.ک: همان، صفحه بیست وچهار
    5. مقدمه مصحح، صفحه یازده - چهل وسه
    6. مقدمه دوم، ص1-12
    7. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست وشش
    8. همان، صفحه بیست وسه
    9. ر.ک: همان، صفحه بیست وچهار
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان، صفحه بیست وپنج
    12. ر.ک: همان، صفحه بیست وپنج و بیست وشش
    13. ر.ک: همان، صفحه بیست وشش
    14. ر.ک: همان، صفحه بیست وهفت
    15. ر.ک: پاورقی، ص211

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها