۸۳٬۵۱۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ها ' به 'هها ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن شناسی ' به 'نشناسی ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
بخش دیگر در طلب دانایی نام دارد. در این بخش انسانها را به پرسیدن از دانایان تشویق میکند و در همین راستا دانایان را که میتوانند به انسانها کمک کنند، «اهل ذکر» میخواند. اهل ذکر کسانی هستند که مردم باید نیازهای باطنی و معنوی و دینی خود را از ایشان بپرسند و آنان کسانی هستند که علم حقیقی داشته و قادر به پاسخ دادن به پرسندگان هستند. آیهی «و ما ارسلنا من قبلک الاّ رجالاً نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذّکر ان کنتم لا تعلمون»<ref>سوره نحل، آیه 43</ref>. گویای این حقیقت است و انسان باید در این راستا در طلب دانایی باشد. در ادامه نیز توضیح میدهد که طبق برخی از احادیث این اهل الذّکر امامان معصوم شیعه هستند<ref>متن، ص 70</ref>. | بخش دیگر در طلب دانایی نام دارد. در این بخش انسانها را به پرسیدن از دانایان تشویق میکند و در همین راستا دانایان را که میتوانند به انسانها کمک کنند، «اهل ذکر» میخواند. اهل ذکر کسانی هستند که مردم باید نیازهای باطنی و معنوی و دینی خود را از ایشان بپرسند و آنان کسانی هستند که علم حقیقی داشته و قادر به پاسخ دادن به پرسندگان هستند. آیهی «و ما ارسلنا من قبلک الاّ رجالاً نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذّکر ان کنتم لا تعلمون»<ref>سوره نحل، آیه 43</ref>. گویای این حقیقت است و انسان باید در این راستا در طلب دانایی باشد. در ادامه نیز توضیح میدهد که طبق برخی از احادیث این اهل الذّکر امامان معصوم شیعه هستند<ref>متن، ص 70</ref>. | ||
در بخش دیگر از انسان عالم سخن میگوید انسان عالمیکه مورد نظر خداوند است. در آیات قرآن نیز این پرسش مطرح میشود که آیا دانا و نادان یکسانند؟ و آیا بینا و نابینا یکسانند؟ مسلّماً یکسان نیستند و همیشه ترجیح با دانایان و بینایان بوده است در اینجا نیز همین مطلب را مراد میدارد. گذشته از آیات قرآن به چندین حدیث نیز استشهاد میشود تا علم، معنای علم و حقیقت عالم مورد شناسایی قرار بگیرد. بخش هفتم هم در ادامهی همین موضوع «معرفت توحید» نام دارد که همچنان از خدا و انسان و جهان بحث میکند و روابط فیمابین این هر سه را فهرست کرده و به شرح و تفسیر آن میپردازد. در همین معرفت توحید است که بحث دعا و نیایش مطرح میشود و پرسشهایی بدین صورت مد نظر قرار میگیرد: چه کسی دعا میکند؟ چرا دعا میکند؟ رو به چه کسی دعا میکند؟ چه موقع دعا میکند و در دعا چه چیزی را تقاضا میکند<ref>متن، ص 81</ref>. | در بخش دیگر از انسان عالم سخن میگوید انسان عالمیکه مورد نظر خداوند است. در آیات قرآن نیز این پرسش مطرح میشود که آیا دانا و نادان یکسانند؟ و آیا بینا و نابینا یکسانند؟ مسلّماً یکسان نیستند و همیشه ترجیح با دانایان و بینایان بوده است در اینجا نیز همین مطلب را مراد میدارد. گذشته از آیات قرآن به چندین حدیث نیز استشهاد میشود تا علم، معنای علم و حقیقت عالم مورد شناسایی قرار بگیرد. بخش هفتم هم در ادامهی همین موضوع «معرفت توحید» نام دارد که همچنان از خدا و انسان و جهان بحث میکند و روابط فیمابین این هر سه را فهرست کرده و به شرح و تفسیر آن میپردازد. در همین معرفت توحید است که بحث دعا و نیایش مطرح میشود و پرسشهایی بدین صورت مد نظر قرار میگیرد: چه کسی دعا میکند؟ چرا دعا میکند؟ رو به چه کسی دعا میکند؟ چه موقع دعا میکند و در دعا چه چیزی را تقاضا میکند<ref>متن، ص 81</ref>. | ||
بخشهای بعدی آرزوی وصال به ترتیب از جستجوی خویشتن سخن میگوید که هم در دین، فلسفه، عرفان و حتّی | بخشهای بعدی آرزوی وصال به ترتیب از جستجوی خویشتن سخن میگوید که هم در دین، فلسفه، عرفان و حتّی روانشناسی مجال و موقعیّت بحث پیدا میکند. بعد از آن بحث از دعای عارفان است. دیگر سخن از تأخیر پاسخ در دعاست و موضوع دیگر احتیاج ذاتی تمام هستی و مظاهر آن به خداوند مورد نظر قرار میگیرد. سپس از مستجابان یاد میشود که در ذیل آن دوازده مصداق را معلوم کرده است که برای نمونه میتوان از دعای امام عادل برای رعیت، دعای مرد مؤمن برای برادر ایمانی، دهای پدر صالح برای فرزند و غیره یاد کرد. فصول بعدی از کسانی یاد میکند که دعایشان رد شده است، بعد به شرایط اجابت میپردازد و در عین حال در فصلی هم از موانع اجادیت دعا یاد میکند. | ||
بخش شانزدهم از ادب و آداب دعا سخن میگوید که بسیار مهم است و برای آن چهارده مورد را از دل آیات و روایات شاهد میآورد که هر یک دارای اهمّیّت ویژهای است. بخش هفدهم که بسیار مهم است سخن در حقیقت دعا است با دوازده زیر مجموعه که از طریق آیات و روایت مفهوم حقیقیِ دعا را برای ما معلوم میسازد. دو بخش دیگر با زیرمجموعههای متعدّد و شواهد بسیار به دعای اولیاء و انبیا و دیگر اقشار میپردازد که در مجموع ما را با انواع دعا و درخواست از حضرت حق آشنا میکند و معلوم میکند که افراد در سطوح مختلف خواستههای مختلفی از خداوند دارند و تعلیم میدهد که ما باید آن چیزی را طلب کنیم که دانایان از خداوند طلب میکنند که خیر دنیا و آخرت در آن نهفته است. آخرین سخن کتاب در آخرین صفحهی کتاب نیز چنین است: ای کسانی کهایمان آورده اید، به درگاه خدا توبه کنید، توبهای از روی اخلاص. باشد که پروردگارتان گناهانتان را محو کند و شما را به بهشتهایی داخل کند که در آن نهرها جاری است. در آن روز، خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردهاند فرو نگذارد، و نورشان پیشاپیش و سمت راستشان در حرکت باشد. میگویند: ای پروردگار ما! نور ما را برای ما به کمال رسان و ما را بیامرز، که تو بر هر کاری توانا هستی<ref>متن، ص 304</ref>. | بخش شانزدهم از ادب و آداب دعا سخن میگوید که بسیار مهم است و برای آن چهارده مورد را از دل آیات و روایات شاهد میآورد که هر یک دارای اهمّیّت ویژهای است. بخش هفدهم که بسیار مهم است سخن در حقیقت دعا است با دوازده زیر مجموعه که از طریق آیات و روایت مفهوم حقیقیِ دعا را برای ما معلوم میسازد. دو بخش دیگر با زیرمجموعههای متعدّد و شواهد بسیار به دعای اولیاء و انبیا و دیگر اقشار میپردازد که در مجموع ما را با انواع دعا و درخواست از حضرت حق آشنا میکند و معلوم میکند که افراد در سطوح مختلف خواستههای مختلفی از خداوند دارند و تعلیم میدهد که ما باید آن چیزی را طلب کنیم که دانایان از خداوند طلب میکنند که خیر دنیا و آخرت در آن نهفته است. آخرین سخن کتاب در آخرین صفحهی کتاب نیز چنین است: ای کسانی کهایمان آورده اید، به درگاه خدا توبه کنید، توبهای از روی اخلاص. باشد که پروردگارتان گناهانتان را محو کند و شما را به بهشتهایی داخل کند که در آن نهرها جاری است. در آن روز، خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردهاند فرو نگذارد، و نورشان پیشاپیش و سمت راستشان در حرکت باشد. میگویند: ای پروردگار ما! نور ما را برای ما به کمال رسان و ما را بیامرز، که تو بر هر کاری توانا هستی<ref>متن، ص 304</ref>. | ||