الجماهر في الجواهر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
}}
}}


'''الجماهر في الجواهر''' نوشته [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]]، که غالباً به خطا الجماهر فی معرفة جواهر نامیده می‌شود، کتابی یک جلدی به زبان عربی، در موضوع سنگ‌های گرانبها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف است. تحقیق و مقدمه کتاب به قلم یوسف الهادی است.  
'''الجماهر في الجواهر''' نوشته [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]]، که غالباً به خطا الجماهر فی معرفة جواهر نامیده می‌شود، کتابی یک جلدی به زبان عربی، در موضوع سنگ‌های گرانبها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف است. تحقیق و مقدمه کتاب به قلم [[هادی، یوسف|یوسف الهادی]] است.  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۲: خط ۴۲:


[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] در پایان مقدمه منابع اصلی خود را چنین برمی‌شمارد: الجواهر و الاشباه کندی و مقاله‌ای فارسی از نصر بن یعقوب دینوری کاتب که [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] در بیشتر مطالب او را پیرو کندی دانسته است.<ref>ر.ک: جمشید نژاد اول، غلامرضا؛ ص9 </ref>  
[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] در پایان مقدمه منابع اصلی خود را چنین برمی‌شمارد: الجواهر و الاشباه کندی و مقاله‌ای فارسی از نصر بن یعقوب دینوری کاتب که [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] در بیشتر مطالب او را پیرو کندی دانسته است.<ref>ر.ک: جمشید نژاد اول، غلامرضا؛ ص9 </ref>  
تأکید همیشگی ابوریحان به یاد کرد منابع، موجب شده است که الجماهر و بویژه مقدمه آن، همچون دیگر آثار [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]]، از مآخذ مهم تاریخ علم بشمار آید. زیرا گذشته از بهره‌گیری وی از برخی روایات شفاهی که شاید هرگز در جای دیگری به رشته تحریر در نیامده باشد، شماری از آثار یاد شده در الجماهر متأسفانه از میان رفته‌اند و تنها با توجه به مقدمه ابوریحان و نیز آنچه از این آثار نقل کرده می‌توان به محتوای آنها آگاه شد.<ref>ر.ک: کرامتی، یونس </ref>
 
تأکید همیشگی [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان]] به یاد کرد منابع، موجب شده است که الجماهر و بویژه مقدمه آن، همچون دیگر آثار [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]]، از مآخذ مهم تاریخ علم بشمار آید. زیرا گذشته از بهره‌گیری وی از برخی روایات شفاهی که شاید هرگز در جای دیگری به رشته تحریر در نیامده باشد، شماری از آثار یاد شده در الجماهر متأسفانه از میان رفته‌اند و تنها با توجه به مقدمه [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان]] و نیز آنچه از این آثار نقل کرده می‌توان به محتوای آنها آگاه شد.<ref>ر.ک: کرامتی، یونس </ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] این کتاب را در روزگار  مودود بن مسعود(حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرد.
[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] این کتاب را در روزگار  مودود بن مسعود(حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرد.
مقدمه کتاب با خطبه‌ای بسیار کوتاه آغاز می‌شود. سپس پانزده «ترویحه» آمده است که در هر ترویحه یک موضوع فرعی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>
مقدمه کتاب با خطبه‌ای بسیار کوتاه آغاز می‌شود. سپس پانزده «ترویحه» آمده است که در هر ترویحه یک موضوع فرعی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>
در مقاله نخست از 32 گوهر و سنگ گرانبها همچون یاقوت، لعل بدخشان، الماس، مروارید، زمرد، فیروزه، عقیق یاد شده است.  [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] یاقوت، زمرد و مروارید را فاخرترین گوهرها می‌داند. به نظر وی شایسته است که گوهرها به ترتیب ارزششان یاد شوند، و به همین علت مقاله نخست را با شرحی مفصل درباره یاقوت و چند سنگ کم‌بهاتر شبیه به آن( اشباه یاقوت) آغاز می‌کند. اما از آنجا که لعل بدخشان از جمله اشباه یاقوت و البته گرانبها‌ترین آنهاست، مدخل لعل، بی‌درنگ پس از مدخل یاقوت آمده است. بیجاده، الماس و سنباده نیز به همین مناسبت پیش از مروارید آمده‌اند.<ref>ر.ک: همان</ref>
در مقاله نخست از 32 گوهر و سنگ گرانبها همچون یاقوت، لعل بدخشان، الماس، مروارید، زمرد، فیروزه، عقیق یاد شده است.  [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] یاقوت، زمرد و مروارید را فاخرترین گوهرها می‌داند. به نظر وی شایسته است که گوهرها به ترتیب ارزششان یاد شوند، و به همین علت مقاله نخست را با شرحی مفصل درباره یاقوت و چند سنگ کم‌بهاتر شبیه به آن( اشباه یاقوت) آغاز می‌کند. اما از آنجا که لعل بدخشان از جمله اشباه یاقوت و البته گرانبها‌ترین آنهاست، مدخل لعل، بی‌درنگ پس از مدخل یاقوت آمده است. بیجاده، الماس و سنباده نیز به همین مناسبت پیش از مروارید آمده‌اند.<ref>ر.ک: همان</ref>
شرح ابوریحان درباره مروارید، یاقوت و زمرد مفصل‌ترین بخش‌های کتاب است. ابوریحان ذیل مدخل مروارید که مهم‌ترین بخش کتاب به شمار می‌آید، به نکات بسیار جالبی اشاره کرده است که در مورد گوهرهای دیگر مصداق ندارد؛ از جمله: چگونگی سوراخ کردن و نحوه بر طرف کردن عیوب مروارید، چیستی مرجان، انواع صدف‌ها، مناطق صید مروارید، عمق هر یک و زمان صید، چگونگی فرورفتن در آب برای صید مروارید و تمهیداتی برای ترساندن کوسه و شیوه گریز فوری از خطر حمله آن. ابوریحان مقاله دوم را با شرح زئبق (جیوه) که نزد طبیعی‌دانان مادر همه فلزات است آغاز می‌کند و سپس به شرح فلزات هفت‌گانه یعنی طلا، نقره، مس، آهن، ارزیز (قلع)، سرب و خار صینی می‌پردازد. مقاله سوم نیز به شرح خواص چهار آلیاژ یا ترکیب فلزی مانند شَبَه (برنج) و اسفیذ روی اختصاص دارد.<ref>ر.ک: همان</ref>
 
شرح [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان]] درباره مروارید، یاقوت و زمرد مفصل‌ترین بخش‌های کتاب است. [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان]] ذیل مدخل مروارید که مهم‌ترین بخش کتاب به شمار می‌آید، به نکات بسیار جالبی اشاره کرده است که در مورد گوهرهای دیگر مصداق ندارد؛ از جمله: چگونگی سوراخ کردن و نحوه بر طرف کردن عیوب مروارید، چیستی مرجان، انواع صدف‌ها، مناطق صید مروارید، عمق هر یک و زمان صید، چگونگی فرورفتن در آب برای صید مروارید و تمهیداتی برای ترساندن کوسه و شیوه گریز فوری از خطر حمله آن. ابوریحان مقاله دوم را با شرح زئبق (جیوه) که نزد طبیعی‌دانان مادر همه فلزات است آغاز می‌کند و سپس به شرح فلزات هفت‌گانه یعنی طلا، نقره، مس، آهن، ارزیز (قلع)، سرب و خار صینی می‌پردازد. مقاله سوم نیز به شرح خواص چهار آلیاژ یا ترکیب فلزی مانند شَبَه (برنج) و اسفیذ روی اختصاص دارد.<ref>ر.ک: همان</ref>


[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] در الجماهر برخلاف تقریباً همه دیگر مؤلفین کتب احجار یا جواهرنامه‌ها که معمولاً درباره خواص عجیب و غریب و افسانه‌وار سنگ‌ها داد سخن داده‌اند، نه تنها به این‌گونه مطالب وقعی ننهاده، بلکه چنان که پیش از این نیز اشاره شد، هر جا که توانسته با تکیه بر آزمایش و تجربه در رد این باورهای عامیانه تلاش کرده است. گزارش وی درباره خواص شگفت‌انگیز سنگ‌هایی چون سنگ پادزهر، حجر التیس یا تریاک فارسی، حجر جالب المطر (سنگ بارانزا)، و حجر البرد (دفع‌کنندهتگرگ) آشکارا آمیخته با ناباوری است.<ref>ر.ک: همان</ref>
[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] در الجماهر برخلاف تقریباً همه دیگر مؤلفین کتب احجار یا جواهرنامه‌ها که معمولاً درباره خواص عجیب و غریب و افسانه‌وار سنگ‌ها داد سخن داده‌اند، نه تنها به این‌گونه مطالب وقعی ننهاده، بلکه چنان که پیش از این نیز اشاره شد، هر جا که توانسته با تکیه بر آزمایش و تجربه در رد این باورهای عامیانه تلاش کرده است. گزارش وی درباره خواص شگفت‌انگیز سنگ‌هایی چون سنگ پادزهر، حجر التیس یا تریاک فارسی، حجر جالب المطر (سنگ بارانزا)، و حجر البرد (دفع‌کنندهتگرگ) آشکارا آمیخته با ناباوری است.<ref>ر.ک: همان</ref>
خط ۶۰: خط ۶۳:
===بهره‌گیری گوهرشناسان دوره اسلامی از الجماهر===
===بهره‌گیری گوهرشناسان دوره اسلامی از الجماهر===
الجماهر بیرونی تقریباً بر همه جواهرنامه‌هایی که از آن پس در شرق جهان اسلام نوشته شدند، تأثیری شگرف داشته و حتی می‌توان بیشتر این گوهرنامه‌‌ها را تحریری نوین از اثر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] دانست. مهم‌ترین گوهرنامه نوشته شده بر اساس الجماهر، جواهرنامه نظامی نوشته محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م است. بیشتر مطالب مندرج در دو گوهرنامه مشهور فارسی دیگر یعنی تنسوخ‌نامه ایلخانی نصیرالدین طوسی و عرایس الجواهر ابوالقاسم کاشانی نیز از جواهرنامه نظامی  و در نتیجه عمدتاً از الجماهر بیرونی اخذ شده‌اند.<ref>ر.ک: همان</ref>
الجماهر بیرونی تقریباً بر همه جواهرنامه‌هایی که از آن پس در شرق جهان اسلام نوشته شدند، تأثیری شگرف داشته و حتی می‌توان بیشتر این گوهرنامه‌‌ها را تحریری نوین از اثر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] دانست. مهم‌ترین گوهرنامه نوشته شده بر اساس الجماهر، جواهرنامه نظامی نوشته محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م است. بیشتر مطالب مندرج در دو گوهرنامه مشهور فارسی دیگر یعنی تنسوخ‌نامه ایلخانی نصیرالدین طوسی و عرایس الجواهر ابوالقاسم کاشانی نیز از جواهرنامه نظامی  و در نتیجه عمدتاً از الجماهر بیرونی اخذ شده‌اند.<ref>ر.ک: همان</ref>
شگفت آنکه شهرت الجماهر در میان گوهرشناسان غرب جهان اسلام بسیار اندک بود. احمد بن یوسف تیفاشی، گوهرشناس نامدار اهل افریقیه، هنگام نگارش ازهار الافکار فی جواهر الاحجار از الجماهر بهره نگرفت و آثار بعدی نوشته شده در غرب جهان اسلام نیز غالباً مبتنی بر اثر تیفاشی بودند. آثاری همچون جواهر نامه محمد بن منصور (تألیف اوایل سده8ق) که از هر دو اثر فوق بهره برده‌اند بسیار اندکند.<ref>ر.ک: همان</ref>
شگفت آنکه شهرت الجماهر در میان گوهرشناسان غرب جهان اسلام بسیار اندک بود. احمد بن یوسف تیفاشی، گوهرشناس نامدار اهل افریقیه، هنگام نگارش ازهار الافکار فی جواهر الاحجار از الجماهر بهره نگرفت و آثار بعدی نوشته شده در غرب جهان اسلام نیز غالباً مبتنی بر اثر تیفاشی بودند. آثاری همچون جواهر نامه محمد بن منصور (تألیف اوایل سده8ق) که از هر دو اثر فوق بهره برده‌اند بسیار اندکند.<ref>ر.ک: همان</ref>


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش