سفرنامه مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
خط ۵۴: خط ۵۴:
نویسنده در فصل چهارم کتاب با نام «در بیان دستورالعمل و رفتار حجاج»، گزارش راه حج از شام تا مدینه و مکه را بیان نموده است<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>. او در ابتدا از هزینه‌های سفر سخن به میان می‎آورد، سپس به بخش اصلی گزارشش می‌پردازد. او از منازل حج با عنوان «فهرست» یاد می‌کند و از فهرست اول تا فهرست صدم هرکدام اختصاص به شهر و دیاری در طول راه از طهران تا مکه دارد. صدمین فهرست در فواید بازگشت از راه شام است.
نویسنده در فصل چهارم کتاب با نام «در بیان دستورالعمل و رفتار حجاج»، گزارش راه حج از شام تا مدینه و مکه را بیان نموده است<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>. او در ابتدا از هزینه‌های سفر سخن به میان می‎آورد، سپس به بخش اصلی گزارشش می‌پردازد. او از منازل حج با عنوان «فهرست» یاد می‌کند و از فهرست اول تا فهرست صدم هرکدام اختصاص به شهر و دیاری در طول راه از طهران تا مکه دارد. صدمین فهرست در فواید بازگشت از راه شام است.


ساختار نوشته در اینجا این است که او از هر شهری یا روستایی یاد کرده، درباره کلیات و دورنمای آن، که بین کوه است یا دشت، گل و سبزه دارد یا ندارد، آب و آبادی خوب است یا خیر، بحث کرده و آنگاه درباره خود آن آبادی با عبارت «اصل...» توضیحاتی داده است. سفر از تهران «که مقر چندین سلطان اعظم» بوده آغاز شده و به سلیمانیه، روستایی با کاخی از خاقان مغفور رسیده، سپس از گازر سنگ و امامزاده‎ای... یاد شده و آنگاه به قزوین می‎رسد. در شهرهای ایرانی طول راه، منهای کلیاتی که درباره آب‎وهوا، باغات، آبادانی و غیره می‎دهد، اشاراتی هم به بناهای قاجارها دارد. اینکه برخی از بناهای جدید در عالی‎قاپوی قزوین است و البته این زمان ناقص بوده که وی امید می‎برد به اتمام برسد... او بعد از قزوین، زنجان را که دست برادرش شاهزاده عبدالله‎میرزا بوده می‎رسد، سپس روستاهای بعد تا شهر میانه را یاد می‌کند تا به تبریز می‎رسد و در معرفی تبریز تفصیل بیشتری به خرج داده است. وی به‎تدریج از قریه‌ها و روستاهای بزرگ و کوچکی که حد فاصل ایران و عثمانی است عبور می‌کند و اشارتی مهم به یکی از جنگ‎های ایران و عثمانی در «ولی‎بابا» دارد که در آن جنگ ایرانیان شکست سختی به عثمانی‎ها داده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref>.
ساختار نوشته در اینجا این است که او از هر شهری یا روستایی یاد کرده، درباره کلیات و دورنمای آن، که بین کوه است یا دشت، گل و سبزه دارد یا ندارد، آب و آبادی خوب است یا خیر، بحث کرده و آنگاه درباره خود آن آبادی با عبارت «اصل...» توضیحاتی داده است. سفر از تهران «که مقر چندین سلطان اعظم» بوده آغاز شده و به سلیمانیه، روستایی با کاخی از خاقان مغفور رسیده، سپس از گازر سنگ و امامزاده‎ای... یاد شده و آنگاه به قزوین می‌رسد. در شهرهای ایرانی طول راه، منهای کلیاتی که درباره آب‎وهوا، باغات، آبادانی و غیره می‎دهد، اشاراتی هم به بناهای قاجارها دارد. اینکه برخی از بناهای جدید در عالی‎قاپوی قزوین است و البته این زمان ناقص بوده که وی امید می‎برد به اتمام برسد... او بعد از قزوین، زنجان را که دست برادرش شاهزاده عبدالله‎میرزا بوده می‌رسد، سپس روستاهای بعد تا شهر میانه را یاد می‌کند تا به تبریز می‌رسد و در معرفی تبریز تفصیل بیشتری به خرج داده است. وی به‎تدریج از قریه‌ها و روستاهای بزرگ و کوچکی که حد فاصل ایران و عثمانی است عبور می‌کند و اشارتی مهم به یکی از جنگ‎های ایران و عثمانی در «ولی‎بابا» دارد که در آن جنگ ایرانیان شکست سختی به عثمانی‎ها داده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref>.


وی پس از ورود به ارزنةالروم، در فهرست سی‌ام، گزارشی از فرسنگ و ساعت و تفاوت محاسبه آن در دو طرف دارد. تا اینجا مبنا فرسنگ بود، اما ازاین‎پس ساعت مبنا خواهد بود. ساعت هم دو قسم است: ساعت اسبی (یک‎ فرسخ در ساعت) و ساعت شتری (نیم فرسخ در ساعت)<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. باید توجه داشت که او قریه‌ها را بر اساس آنچه می‎شنیده، ثبت می‌کرده، لذا گاهی تفاوت با نام واقعی آن‎ها دیده می‎شود<ref>ر.ک: همان</ref>.
وی پس از ورود به ارزنةالروم، در فهرست سی‌ام، گزارشی از فرسنگ و ساعت و تفاوت محاسبه آن در دو طرف دارد. تا اینجا مبنا فرسنگ بود، اما ازاین‎پس ساعت مبنا خواهد بود. ساعت هم دو قسم است: ساعت اسبی (یک‎ فرسخ در ساعت) و ساعت شتری (نیم فرسخ در ساعت)<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. باید توجه داشت که او قریه‌ها را بر اساس آنچه می‎شنیده، ثبت می‌کرده، لذا گاهی تفاوت با نام واقعی آن‎ها دیده می‎شود<ref>ر.ک: همان</ref>.


کیکاووس میرزا، عاشق سبزی، آبادی، باغ، چمن و گل است و در این‎باره، در کمتر شهری است که این چیزها را ببیند و به آن‎ها نپردازد... او از دادن اطلاعات درباره برخی از اماکن مذهبی هم کوتاهی ندارد... برای ایرانی‎ها فرات و شام یادآور کربلاست و وقتی وی برای اولین بار به فرات می‎رسد، به یاد کربلا و تشنگی اطفال امام حسین(ع) می‌افتد<ref>ر.ک: همان</ref>.
کیکاووس میرزا، عاشق سبزی، آبادی، باغ، چمن و گل است و در این‎باره، در کمتر شهری است که این چیزها را ببیند و به آن‎ها نپردازد... او از دادن اطلاعات درباره برخی از اماکن مذهبی هم کوتاهی ندارد... برای ایرانی‎ها فرات و شام یادآور کربلاست و وقتی وی برای اولین بار به فرات می‌رسد، به یاد کربلا و تشنگی اطفال امام حسین(ع) می‌افتد<ref>ر.ک: همان</ref>.


در شهر انطاب به قرنطینه می‎رسد؛ جایی که نقطه مرزی دولت عثمانی و قلمرو سلطان محمدعلی پاشاست... وی وصفی جالب از قرنطینه ارائه داده و البته ناخشنودی خود را از آن بیان می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.
در شهر انطاب به قرنطینه می‌رسد؛ جایی که نقطه مرزی دولت عثمانی و قلمرو سلطان محمدعلی پاشاست... وی وصفی جالب از قرنطینه ارائه داده و البته ناخشنودی خود را از آن بیان می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.


شهر مهم بعدی شهر حلب است که در فهرست پنجاه‎ویکم به آن اشاره شده است. نویسنده، درباره آن تفصیل بیشتری داده و از مسائل اقتصادی و جغرافیایی و اماکن دینی آن یاد کرده است. بیشتر ساکنان آن شهر را یهود و نصارا قلمداد می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
شهر مهم بعدی شهر حلب است که در فهرست پنجاه‎ویکم به آن اشاره شده است. نویسنده، درباره آن تفصیل بیشتری داده و از مسائل اقتصادی و جغرافیایی و اماکن دینی آن یاد کرده است. بیشتر ساکنان آن شهر را یهود و نصارا قلمداد می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.


او بعد از شام که برایش زیبا جلوه کرده و از مزارات آن سخن به میان آورده است، به «مزیرب» می‎رسد فاصله آن تا شام، با ساعت شتری، سی‎وپنج ساعت است. چون مسیر شام تا مکه را اسب به‎سختی طی می‌کند، لذا با شتر جابه‎جا می‎شوند و از ساعت شتری استفاده می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.
او بعد از شام که برایش زیبا جلوه کرده و از مزارات آن سخن به میان آورده است، به «مزیرب» می‌رسد فاصله آن تا شام، با ساعت شتری، سی‎وپنج ساعت است. چون مسیر شام تا مکه را اسب به‎سختی طی می‌کند، لذا با شتر جابه‎جا می‎شوند و از ساعت شتری استفاده می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.


فهرست هشتادوسوم اختصاص به مدینه طیبه دارد. او ابتدا از شهر و جمعیت آن و بناهای عالیه سخن گفته، اما از اهل و خدام آن بسیار بدگویی می‌کند و دلیل آن رفتار زشت آنان با ایرانی‎هاست. او در مدینه کارهایی که لازم است یک زائر انجام دهد را بازگو می‌کند، سپس از مسجد شجره و محرم شدن و منازل تا مکه به‎اجمال سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
فهرست هشتادوسوم اختصاص به مدینه طیبه دارد. او ابتدا از شهر و جمعیت آن و بناهای عالیه سخن گفته، اما از اهل و خدام آن بسیار بدگویی می‌کند و دلیل آن رفتار زشت آنان با ایرانی‎هاست. او در مدینه کارهایی که لازم است یک زائر انجام دهد را بازگو می‌کند، سپس از مسجد شجره و محرم شدن و منازل تا مکه به‎اجمال سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش