سفرنامه تاورنیه (ترجمه شیرانی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف '
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ')
خط ۴۵: خط ۴۵:




كتاب «سفرنامه تاورنيه»، تألیف تاورنيه به زبان فارسى از سفر مولف اروپايى به ايران مى‌باشد. تاورنيه يكى از بزرگترين سياحان قرن هفدهم ميلادى است كه در شناساندن ايران به بيگانگان و به خصوص فرانسويان نقش زيادى ايفا كرده است. حقيقت‌بينى و موشكافى وى در اين سفرنامه، به طوري است كه همه جا كاملا به چشم مي‌خورد و خواننده را به تحسين وا مى‌دارد.
كتاب «سفرنامه تاورنيه»، تألیف تاورنيه به زبان فارسى از سفر مؤلف  اروپايى به ايران مى‌باشد. تاورنيه يكى از بزرگترين سياحان قرن هفدهم ميلادى است كه در شناساندن ايران به بيگانگان و به خصوص فرانسويان نقش زيادى ايفا كرده است. حقيقت‌بينى و موشكافى وى در اين سفرنامه، به طوري است كه همه جا كاملا به چشم مي‌خورد و خواننده را به تحسين وا مى‌دارد.


تاورنيه مطمئنا ايران را بهتر از ايرانيان همزمان خويش شناخته است، زيرا در شش سفر طولانى كه به ايران داشته، با نظرى دقيق نسبت به همه امور، از بزرگ‌ترين مسائل تا كوچك‌ترين آنها توجه كرده و با صراحت و صداقت آنچه ديده و در اطرافش گذشته به رشته تحرير در آورده است. بدون شك تاورنيه از سياحان همزمان و جهانگردان بعد از خود ارزش و اهميت بيشترى دارد، زيرا: تعداد مسافرت‌ها و مدت اقامتش در هر يك از اين اسفار خيلى بيشتر از ديگران بوده است، و حق تقدم او نسبت به جهانگردان آن زمان حتى شاردن او را برتر مى‌سازد به اضافه در دوره‌اى اقدام به اين مسافرت‌ها نموده كه عظمت و جلال ايران به آخرين حد خود رسيده و هنر و صنعت ايرانى مراحل كمال خود را مى‌پيموده است. همچنين شرح راه‌ها، شهرها، دهات، گفتگوها و برخوردها و حوادث را با اسلوبى دقيق و همه جانبه و مبسوط بيان نموده است. در همه سفرهايش نقاش مخصوصى به دنبال آورده كه شاهكارهاى معمارى، نقشه شهرها، قلاع، پل‌ها، البسه مخصوص ايرانيان و حتى وسائل ساده زندگى آن دوره را ترسيم نموده است.
تاورنيه مطمئنا ايران را بهتر از ايرانيان همزمان خويش شناخته است، زيرا در شش سفر طولانى كه به ايران داشته، با نظرى دقيق نسبت به همه امور، از بزرگ‌ترين مسائل تا كوچك‌ترين آنها توجه كرده و با صراحت و صداقت آنچه ديده و در اطرافش گذشته به رشته تحرير در آورده است. بدون شك تاورنيه از سياحان همزمان و جهانگردان بعد از خود ارزش و اهميت بيشترى دارد، زيرا: تعداد مسافرت‌ها و مدت اقامتش در هر يك از اين اسفار خيلى بيشتر از ديگران بوده است، و حق تقدم او نسبت به جهانگردان آن زمان حتى شاردن او را برتر مى‌سازد به اضافه در دوره‌اى اقدام به اين مسافرت‌ها نموده كه عظمت و جلال ايران به آخرين حد خود رسيده و هنر و صنعت ايرانى مراحل كمال خود را مى‌پيموده است. همچنين شرح راه‌ها، شهرها، دهات، گفتگوها و برخوردها و حوادث را با اسلوبى دقيق و همه جانبه و مبسوط بيان نموده است. در همه سفرهايش نقاش مخصوصى به دنبال آورده كه شاهكارهاى معمارى، نقشه شهرها، قلاع، پل‌ها، البسه مخصوص ايرانيان و حتى وسائل ساده زندگى آن دوره را ترسيم نموده است.
خط ۵۹: خط ۵۹:




مقدمه چاپ دوم درباره كتاب، مولف آن، نسخه كتاب گزارشى را ارائه مى‌دهد.
مقدمه چاپ دوم درباره كتاب، مؤلف  آن، نسخه كتاب گزارشى را ارائه مى‌دهد.


مقدمه مولف، عريضه‌اى است به لوى چهاردهم پادشاه فرانسه كه در آن گزارش مسافرت‌هاى خود را به عرض مى‌رساند.
مقدمه مؤلف ، عريضه‌اى است به لوى چهاردهم پادشاه فرانسه كه در آن گزارش مسافرت‌هاى خود را به عرض مى‌رساند.


بخش نقشه مصنف كه در آن جا به طور اختصار شرح مسافرت‌هاى خود را كه در قطعات اروپا تا اسلانبول كرده، نوشته است. اين بخش اين گونه آغاز مى‌شود: «اگر تعليمات اوليه شخص بمنزله تولد ثانوى باشد من مى‌توانم بگويم كه من با ميل مسافرت متولد شده‌ام. پدر من معروف بود كه در علم جغرافيا مهارتى دارد و اغلب مذاكراتى كه علماى اين فن در ايام طفوليت من با حضور من با پدرم مى‌كردند و من با كمال فرح استماع مى‌نمودم، مرا از همان اوقات مايل و مصمم كرد كه بروم اغلب اين ممالكى را كه روى نقشه شناخته‌ام، مشاهده و سياحت نمايم. در سن 22 سالگى قشنگ‌ترين نواحى اروپا را سياحت و سير كرده بودم؛ مثل فرانسه انگليس، هلاند، آلمان، سوئيس، لهستان، مجارستان، ايطاليا و زبان‌هايى را كه در آن ممالك بيشتر متداول است، به اندازه كافى حرف مى‌زدم...».
بخش نقشه مصنف كه در آن جا به طور اختصار شرح مسافرت‌هاى خود را كه در قطعات اروپا تا اسلانبول كرده، نوشته است. اين بخش اين گونه آغاز مى‌شود: «اگر تعليمات اوليه شخص بمنزله تولد ثانوى باشد من مى‌توانم بگويم كه من با ميل مسافرت متولد شده‌ام. پدر من معروف بود كه در علم جغرافيا مهارتى دارد و اغلب مذاكراتى كه علماى اين فن در ايام طفوليت من با حضور من با پدرم مى‌كردند و من با كمال فرح استماع مى‌نمودم، مرا از همان اوقات مايل و مصمم كرد كه بروم اغلب اين ممالكى را كه روى نقشه شناخته‌ام، مشاهده و سياحت نمايم. در سن 22 سالگى قشنگ‌ترين نواحى اروپا را سياحت و سير كرده بودم؛ مثل فرانسه انگليس، هلاند، آلمان، سوئيس، لهستان، مجارستان، ايطاليا و زبان‌هايى را كه در آن ممالك بيشتر متداول است، به اندازه كافى حرف مى‌زدم...».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش