تقوی اشتهاردی، حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «'
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (')
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «')
خط ۴۳: خط ۴۳:
«در اشتهارد، به سال 1304ش، در يك خانواده روحانى، چشم به اين جهان گشود. پدر و مادرش از داشتن نخستين پسر خشنود شدند و نام اين نوزاد فرخنده را حسين گذاشتند. حسين، در كنار پدر و مادر مهربان خود پرورش يافت و در پنج يا شش سالگى نزد پدر، تحصيل را آغاز كرد. طبق رسم آن زمان، نخست، به ياد گرفتن تلاوت آيات قرآن پرداخت. بر اثر استعداد سرشار، به زودى تلاوت همه آيات قرآن را فراگرفت. پس از آن، به تحصيل درس فارسى، كه كتاب«معراج السعاده»، تأليف مرحوم آیت‌الله[[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]] بود، پرداخت. قدرى رياضى نيز در محضر پدر آموخت. در اين هنگام خواندن و نوشتن را به‌طور كامل فراگرفته بود.
«در اشتهارد، به سال 1304ش، در يك خانواده روحانى، چشم به اين جهان گشود. پدر و مادرش از داشتن نخستين پسر خشنود شدند و نام اين نوزاد فرخنده را حسين گذاشتند. حسين، در كنار پدر و مادر مهربان خود پرورش يافت و در پنج يا شش سالگى نزد پدر، تحصيل را آغاز كرد. طبق رسم آن زمان، نخست، به ياد گرفتن تلاوت آيات قرآن پرداخت. بر اثر استعداد سرشار، به زودى تلاوت همه آيات قرآن را فراگرفت. پس از آن، به تحصيل درس فارسى، كه كتاب«معراج السعاده»، تأليف مرحوم آیت‌الله[[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]] بود، پرداخت. قدرى رياضى نيز در محضر پدر آموخت. در اين هنگام خواندن و نوشتن را به‌طور كامل فراگرفته بود.


در دوازده سالگى به خواندن«جامع المقدمات» كه اولين كتاب درسى حوزه است، مشغول شد. چون هنوز مدرسه علميه اشتهارد در آن وقت مخروبه بود، اين كتاب را نيز همراه بعضى از دوستان در مسجد نزد پدرش مى‌آموخت؛ تا اينكه سال 1315ش، فرارسيد. مرحوم حاج شيخ يحيى تقوى، مدرسه علميه مخروبه را در آن سال تعمير كرد و حوزه كوچكى در آن‌جا تشكيل داد. شيخ حسين تقوى، در آن‌جا همراه بعضى از دوستان، دروس سطح، مانند«لمعه» و «قوانين» را نزد پدر فراگرفت و در كنار درس، براى تأمين زندگى به كار و كسب نيز اشتغال داشت.»
در دوازده سالگى به خواندن «جامع المقدمات» كه اولين كتاب درسى حوزه است، مشغول شد. چون هنوز مدرسه علميه اشتهارد در آن وقت مخروبه بود، اين كتاب را نيز همراه بعضى از دوستان در مسجد نزد پدرش مى‌آموخت؛ تا اينكه سال 1315ش، فرارسيد. مرحوم حاج شيخ يحيى تقوى، مدرسه علميه مخروبه را در آن سال تعمير كرد و حوزه كوچكى در آن‌جا تشكيل داد. شيخ حسين تقوى، در آن‌جا همراه بعضى از دوستان، دروس سطح، مانند«لمعه» و «قوانين» را نزد پدر فراگرفت و در كنار درس، براى تأمين زندگى به كار و كسب نيز اشتغال داشت.»


پدر بزرگوار ايشان، حاج شيخ يحيى تقوى(1267 - 1338ش) از علماى برجسته، مخلص و خدمت‌گذار شهر اشتهارد(واقع در 52 كيلومترى جنوب غربى شهرستان كرج) بود.
پدر بزرگوار ايشان، حاج شيخ يحيى تقوى(1267 - 1338ش) از علماى برجسته، مخلص و خدمت‌گذار شهر اشتهارد(واقع در 52 كيلومترى جنوب غربى شهرستان كرج) بود.
خط ۸۸: خط ۸۸:
ايشان، حدود شش سال، در درس آیت‌الله  بروجردى، حاضر شد و از علم وافر او بهره‌مند گرديد و تقريرات درس فقه ايشان را در سه جلد به رشته تحرير درآورده كه هم‌اكنون موجود مى‌باشد و هنوز به چاپ نرسيده است.
ايشان، حدود شش سال، در درس آیت‌الله  بروجردى، حاضر شد و از علم وافر او بهره‌مند گرديد و تقريرات درس فقه ايشان را در سه جلد به رشته تحرير درآورده كه هم‌اكنون موجود مى‌باشد و هنوز به چاپ نرسيده است.


هم‌چنين در دوره اصول درس خارج [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) از آغاز تا پايان شركت و آن را به‌طور كامل تقرير كرده است. مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، اين تقريرات را با عنوان«تنقيح الاصول» در چهار جلد، چاپ و منتشر نموده است. تقريرات درس مكاسب امام راحل را نيز از آغاز تا شرايط متعاقدين، نوشته‌اند كه بنا است همين مؤسسه آن را به چاپ رساند.
هم‌چنين در دوره اصول درس خارج [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) از آغاز تا پايان شركت و آن را به‌طور كامل تقرير كرده است. مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، اين تقريرات را با عنوان «تنقيح الاصول» در چهار جلد، چاپ و منتشر نموده است. تقريرات درس مكاسب امام راحل را نيز از آغاز تا شرايط متعاقدين، نوشته‌اند كه بنا است همين مؤسسه آن را به چاپ رساند.


اين تقريرات، دليلى آشكار بر مجتهد بودن مرحوم تقوى در سطح بالا مى‌باشد. سخنان افرادى مثل مرحوم آیت‌الله حاج آقا جواد خندق‌آبادى كه به اين مضمون فرموده بودند: «شما مجتهد شده‌ايد و ديگر نياز به استاد نداريد و نبايد تقليد كنيد»، مى‌تواند مؤيّد اين مدعا باشد.
اين تقريرات، دليلى آشكار بر مجتهد بودن مرحوم تقوى در سطح بالا مى‌باشد. سخنان افرادى مثل مرحوم آیت‌الله حاج آقا جواد خندق‌آبادى كه به اين مضمون فرموده بودند: «شما مجتهد شده‌ايد و ديگر نياز به استاد نداريد و نبايد تقليد كنيد»، مى‌تواند مؤيّد اين مدعا باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش