تاریخ شاه صفی (تاریخ تحولات ایران در سال‌های 1052-1038ق): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی‌'
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«')
جز (جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی‌')
خط ۵۷: خط ۵۷:
مصحح در بخش دوم مقدمه که به بررسی کتاب میر محمدحسین تفرشی می‌پردازد، علاوه بر ارائه آگاهی درباره تنها نسخه این اثر و معرفی مجموعه دوم که شامل 75 مکتوب است، اطلاعاتی اجمالی درباره فعالیت علمی و فرهنگی و سیاسی میر محمدحسین می‌آورد، به ویژه درباره رابطه او با میرزا طالب خان شاگرد او، که بعدها به وزارت شاه عباس دوم دست یافت، آگاهی‌هایی به دست می‌دهد که در باب علل عزل او از وزارت نیز جالب توجه است. سرانجام مصحح با بیان شیوه تصحیح دو اثر فوق، مقدمه را به پایان می‌برد<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>.
مصحح در بخش دوم مقدمه که به بررسی کتاب میر محمدحسین تفرشی می‌پردازد، علاوه بر ارائه آگاهی درباره تنها نسخه این اثر و معرفی مجموعه دوم که شامل 75 مکتوب است، اطلاعاتی اجمالی درباره فعالیت علمی و فرهنگی و سیاسی میر محمدحسین می‌آورد، به ویژه درباره رابطه او با میرزا طالب خان شاگرد او، که بعدها به وزارت شاه عباس دوم دست یافت، آگاهی‌هایی به دست می‌دهد که در باب علل عزل او از وزارت نیز جالب توجه است. سرانجام مصحح با بیان شیوه تصحیح دو اثر فوق، مقدمه را به پایان می‌برد<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>.


اولین نکته ای که در ورود به بحث خواننده را جلب توجه می‌کند، این است که در زمان معرفی شاه صفی اشاره ای به نام پدر او نمی کند و بدون هیچ توضیحی به شاه عباس اول اشاره می‌کند و خاندان صفوی را همانند دیگر مورخان عصر صفوی به سادات پیوند می‌دهد؛ تا آنچه را که در سرآغاز کتاب نشان کرده بود... در این خاندان ساری و جاری خواند و مصداق آیه »}/إنما ولیکم الله/{«داند که تداوم بخش خطاب صریح »من کنت مولاه فعلی مولا» باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.
اولین نکته ای که در ورود به بحث خواننده را جلب توجه می‌کند، این است که در زمان معرفی شاه صفی اشاره ای به نام پدر او نمی‌کند و بدون هیچ توضیحی به شاه عباس اول اشاره می‌کند و خاندان صفوی را همانند دیگر مورخان عصر صفوی به سادات پیوند می‌دهد؛ تا آنچه را که در سرآغاز کتاب نشان کرده بود... در این خاندان ساری و جاری خواند و مصداق آیه »}/إنما ولیکم الله/{«داند که تداوم بخش خطاب صریح »من کنت مولاه فعلی مولا» باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.


نویسنده بعد از بیان جلوس شاه صفی، اولین حکمی که از پادشاه جدید گزارش می‌کند، از بین بردن میخانه‌ها است که با عبارت نخستین حکم از آن یاد کرده است و این نه تنها نشانه عملکرد پادشاهان صفوی به ویژه شاه صفی است که محققان تاریخ از چگونگی علم و عملکرد دینی آنان آگاهند، بلکه بیانگر رویکرد و نگرش نویسنده به رخدادهای زمان است و یا بهتر بگویم نوع نگاهی است که جامعه نسبت به آن حساس است و در پذیرش یا عدم پذیرش حکومت در اذهان عمومی مفید و مؤثر بوده است<ref>ر.ک: همان، ص33-34</ref>.
نویسنده بعد از بیان جلوس شاه صفی، اولین حکمی که از پادشاه جدید گزارش می‌کند، از بین بردن میخانه‌ها است که با عبارت نخستین حکم از آن یاد کرده است و این نه تنها نشانه عملکرد پادشاهان صفوی به ویژه شاه صفی است که محققان تاریخ از چگونگی علم و عملکرد دینی آنان آگاهند، بلکه بیانگر رویکرد و نگرش نویسنده به رخدادهای زمان است و یا بهتر بگویم نوع نگاهی است که جامعه نسبت به آن حساس است و در پذیرش یا عدم پذیرش حکومت در اذهان عمومی مفید و مؤثر بوده است<ref>ر.ک: همان، ص33-34</ref>.


نویسنده توجه و تأکید خاصی در ثبت و ضبط گزارش زیارات اماکن مذهبی توسط شاه صفی دارد و با تعصب خاصی که برخاسته از فضای مذهبی عصر صفوی است، از زیارت اماکن مقدسه در عراق خبر می‌دهد. این در حالی است که وقتی از کشتار مقامات بلندپایه حکومتی در اصفهان خبر می‌دهد، نه تنها به عوامل واقعی که سبب کشتن گروهی از رجال نامدار حکومتی می‌شود، اشاره ای نمی کند، بلکه در صدد توجیه این اقدام شاه صفی برمی آید و آن را مایه امنیت و آسایش عباد و خلایق می‌داند و در همین راستا به راحتی از کنار گزارش قتل امام قلی خان می‌گذرد و آن را در جهت خلاصی رعایا از ظلم و ستم فزاینده امام قلی می‌خواند<ref>ر.ک: همان</ref>.
نویسنده توجه و تأکید خاصی در ثبت و ضبط گزارش زیارات اماکن مذهبی توسط شاه صفی دارد و با تعصب خاصی که برخاسته از فضای مذهبی عصر صفوی است، از زیارت اماکن مقدسه در عراق خبر می‌دهد. این در حالی است که وقتی از کشتار مقامات بلندپایه حکومتی در اصفهان خبر می‌دهد، نه تنها به عوامل واقعی که سبب کشتن گروهی از رجال نامدار حکومتی می‌شود، اشاره ای نمی‌کند، بلکه در صدد توجیه این اقدام شاه صفی برمی آید و آن را مایه امنیت و آسایش عباد و خلایق می‌داند و در همین راستا به راحتی از کنار گزارش قتل امام قلی خان می‌گذرد و آن را در جهت خلاصی رعایا از ظلم و ستم فزاینده امام قلی می‌خواند<ref>ر.ک: همان</ref>.


نویسنده در صدد تبیین واقعیات و یا شفاف سازی رخدادهای زمانه نیست، بلکه در صدد است تا از کشتار مقامات سیاسی و نظامی عصر شاه صفی، گزارش شاه پسندانه ای ارائه نماید تا افعال و اعمال پادشاه زمانه را توجیه کرده باشد<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref>.
نویسنده در صدد تبیین واقعیات و یا شفاف سازی رخدادهای زمانه نیست، بلکه در صدد است تا از کشتار مقامات سیاسی و نظامی عصر شاه صفی، گزارش شاه پسندانه ای ارائه نماید تا افعال و اعمال پادشاه زمانه را توجیه کرده باشد<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref>.
خط ۷۱: خط ۷۱:
به نظر می‌رسد که در بعضی موارد نیز دور بودن ابوالمفاخر از اردوگاه شاهی سبب شده است که او در گزارش اردوکشی‌ها و رعایت تقدم و تأخر اماکن جغرافیایی در مسیرها نیز دچار اشتباهاتی شود؛ مثلا زمانی که خلاصة السیر از حرکت شاه صفی از مسیر رشت به لاهیجان و از مسیر کناره به سوی مازندران خبر می‌دهد، ابوالمفاخر مسیر حرکت را از لاهیجان به رشت و بعد به سوی مازندران و آن هم از مسیر کناره خبر می‌دهد که نه منطقی است و نه با واقعیت جغرافیایی مطابقت دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.
به نظر می‌رسد که در بعضی موارد نیز دور بودن ابوالمفاخر از اردوگاه شاهی سبب شده است که او در گزارش اردوکشی‌ها و رعایت تقدم و تأخر اماکن جغرافیایی در مسیرها نیز دچار اشتباهاتی شود؛ مثلا زمانی که خلاصة السیر از حرکت شاه صفی از مسیر رشت به لاهیجان و از مسیر کناره به سوی مازندران خبر می‌دهد، ابوالمفاخر مسیر حرکت را از لاهیجان به رشت و بعد به سوی مازندران و آن هم از مسیر کناره خبر می‌دهد که نه منطقی است و نه با واقعیت جغرافیایی مطابقت دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.


از نکات قابل توجه دیگر این کتاب، تأکیدی است که نویسنده در توجیه صلح شاه صفی و واگذاری سرزمین عتبات عالیات به عثمانی دارد؛ اگرچه او نه تنها صلح نامه را ذکر نکرده، بلکه از مفاد و مضمون آن نیز خبری نمی دهد، ولی تلاش دارد تا پذیرش صلح فی مابین ایران و عثمانی را با توجه به واقعیات موجود منطقی جلوه دهد. اما در ادامه نشان می‌دهد بسیاری از قزلباشانی که در قلعه بودند کشته شده بودند و گروهی که راه فرار در پیش گرفتند، در رود غرق شده بودند و گروهی نیز در حال فرار و بی قوت و غذا طعمه درندگان شده بودند. مضاف بر اینکه بسیاری از اسب‌ها نیز تلف گشتند و بزرگان عاقبت‌اندیش نیز از درگاه شاه صفوی تقاضای صلح داشتند. بنابراین سارو خان تالش را به عنوان سفیر نزد وزیر اعظم عثمانی فرستادند<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>.
از نکات قابل توجه دیگر این کتاب، تأکیدی است که نویسنده در توجیه صلح شاه صفی و واگذاری سرزمین عتبات عالیات به عثمانی دارد؛ اگرچه او نه تنها صلح نامه را ذکر نکرده، بلکه از مفاد و مضمون آن نیز خبری نمی‌دهد، ولی تلاش دارد تا پذیرش صلح فی مابین ایران و عثمانی را با توجه به واقعیات موجود منطقی جلوه دهد. اما در ادامه نشان می‌دهد بسیاری از قزلباشانی که در قلعه بودند کشته شده بودند و گروهی که راه فرار در پیش گرفتند، در رود غرق شده بودند و گروهی نیز در حال فرار و بی قوت و غذا طعمه درندگان شده بودند. مضاف بر اینکه بسیاری از اسب‌ها نیز تلف گشتند و بزرگان عاقبت‌اندیش نیز از درگاه شاه صفوی تقاضای صلح داشتند. بنابراین سارو خان تالش را به عنوان سفیر نزد وزیر اعظم عثمانی فرستادند<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>.


== وضعیت کتاب ==
== وضعیت کتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش