انسان‌شناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

    ({{کاربردهای دیگر|انسان‌شناسی (ابهام زدایی)}})
    جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'ه‌ها')
    خط ۳۲: خط ۳۲:
    در این کتاب، انسان، از چهار جنبه فلسفى، علمى، عرفانى و قرآنی در چهار فصل مجزا بررسى می‌شود. در فصل اول انسان از منظر فلسفى، بر اساس عقل و استدلال مورد شناسایى قرار مى‌گیرد و نظرات فلاسفه‌اى چون [[سقراط]]، [[افلاطون]]، [[ارسطو]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و در آخر علامه [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن‌زاده آملى]] در مورد انسان مورد بررسى قرار مى‌گیرد. انسان‌شناسى فلسفى به مسائلى چند مى‌پردازد که از جملۀ آنان تعامل نفس و جسم، اصالت نفس، مبدأ پیدایش نفس و ویژگیهاى نفس است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-8</ref>
    در این کتاب، انسان، از چهار جنبه فلسفى، علمى، عرفانى و قرآنی در چهار فصل مجزا بررسى می‌شود. در فصل اول انسان از منظر فلسفى، بر اساس عقل و استدلال مورد شناسایى قرار مى‌گیرد و نظرات فلاسفه‌اى چون [[سقراط]]، [[افلاطون]]، [[ارسطو]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و در آخر علامه [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن‌زاده آملى]] در مورد انسان مورد بررسى قرار مى‌گیرد. انسان‌شناسى فلسفى به مسائلى چند مى‌پردازد که از جملۀ آنان تعامل نفس و جسم، اصالت نفس، مبدأ پیدایش نفس و ویژگیهاى نفس است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-8</ref>


    در فصل دوّم، انسان از دیدگاه مکاتب علمى مورد مطالعه قرار مى‌گیرد و به گونه‌هاى مختلف انسان‌شناسى با آموزه هاى علمى توجه مى‌شود. از مهمترین مکاتبى که در مغرب‌زمین این مقوله را بررسى کرده‌اند مکاتب پوزیتیویسم، فنومنولژیسم، اگزیستانسیالیسم و اومانیسم مى‌باشد. در مکتب اومانیسم انسان، محور تأملات است و مؤلفه‌هاى این مکتب و نقد این مؤلفه‌ها به طور اجمالى در این اثر بررسى شده است.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>
    در فصل دوّم، انسان از دیدگاه مکاتب علمى مورد مطالعه قرار مى‌گیرد و به گونه‌هاى مختلف انسان‌شناسى با آموزه‌هاى علمى توجه مى‌شود. از مهمترین مکاتبى که در مغرب‌زمین این مقوله را بررسى کرده‌اند مکاتب پوزیتیویسم، فنومنولژیسم، اگزیستانسیالیسم و اومانیسم مى‌باشد. در مکتب اومانیسم انسان، محور تأملات است و مؤلفه‌هاى این مکتب و نقد این مؤلفه‌ها به طور اجمالى در این اثر بررسى شده است.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>


    در فصل سوم نظرات چند مکتب عرفانى آورده شده است. انسان در مکتب عرفان مظهر اسماء و صفات الهى است. مقام وصول به حق، مقام انسان کامل است که واسطه فیض بین حق تعالى و عالم است. همچنین در این بخش از مسائل و ارکان سیر و سلوک سخن به میان مى‌آید و مراتب ذکر، لزوم وجود پیر و رابطه پیر و مرید توضیح داده مى‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>
    در فصل سوم نظرات چند مکتب عرفانى آورده شده است. انسان در مکتب عرفان مظهر اسماء و صفات الهى است. مقام وصول به حق، مقام انسان کامل است که واسطه فیض بین حق تعالى و عالم است. همچنین در این بخش از مسائل و ارکان سیر و سلوک سخن به میان مى‌آید و مراتب ذکر، لزوم وجود پیر و رابطه پیر و مرید توضیح داده مى‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>