لمعات نوری در شرح افاضات منطقی شیخ اشراق: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'اسلامي' به 'اسلامى')
    جز (جایگزینی متن - 'نصر، حسین' به 'نصر، سید حسین')
    خط ۴۴: خط ۴۴:
    او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول می‌کند: «مجلد اول به زیست‌نامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» پرداخته‌ام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص داده‌ام، که با عنایت و فضل الهی به‌زودی در معرض دید قرار خواهد گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-1</ref>.
    او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول می‌کند: «مجلد اول به زیست‌نامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» پرداخته‌ام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص داده‌ام، که با عنایت و فضل الهی به‌زودی در معرض دید قرار خواهد گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-1</ref>.


    نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، زیست‌نامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و می‌نویسد: «گرچه شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی و سیره و تراجم و تاریخ فلسفه آمده است، اما حکیم شهرزوری که خود از اعاظم حکما است، مانند مریدی که خود از حالات درونی مراد و استاد خودش خبر دارد، چهره معنوی و صوری او را به قلم آورده و به گفته [[نصر، حسین|استاد حسین نصر]]، شاید بهترین شرح حیات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] همان کتاب شهرزوری باشد و شاید در تاریخ رجال اسلامی بی‌نظیر باشد»؛ لذا شرح حال او را عیناً نقل می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.
    نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، زیست‌نامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و می‌نویسد: «گرچه شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی و سیره و تراجم و تاریخ فلسفه آمده است، اما حکیم شهرزوری که خود از اعاظم حکما است، مانند مریدی که خود از حالات درونی مراد و استاد خودش خبر دارد، چهره معنوی و صوری او را به قلم آورده و به گفته [[نصر، سید حسین|استاد حسین نصر]]، شاید بهترین شرح حیات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] همان کتاب شهرزوری باشد و شاید در تاریخ رجال اسلامی بی‌نظیر باشد»؛ لذا شرح حال او را عیناً نقل می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.


    ترجمه متن حکیم شهرزوری، به قلم مقصودعلی تبریزی است و از مجموعه مصنفات [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص16، پاورقی 2</ref>.
    ترجمه متن حکیم شهرزوری، به قلم مقصودعلی تبریزی است و از مجموعه مصنفات [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص16، پاورقی 2</ref>.
    خط ۶۲: خط ۶۲:
    # برای فهم حکمت متعالیه حکیم عظیم‌الشأن ملاصدرا که آمیزه‌ای از مکاتب مختلف فلسفی، از جمله حکمت اشراق است، فهم این مکتب و حکمت ذوقی و الهی لازم است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.
    # برای فهم حکمت متعالیه حکیم عظیم‌الشأن ملاصدرا که آمیزه‌ای از مکاتب مختلف فلسفی، از جمله حکمت اشراق است، فهم این مکتب و حکمت ذوقی و الهی لازم است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.


    دانشمندان مختلف، از کتاب‌های [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] طبقه‌بندی‌های مختلفی به‌دست داده‌اند. [[ماسینیون، لویی|ماسینیون]]، [[کربن، هانری|هانری کربن]] و [[نصر، حسین|سید حسین نصر]]، از جمله این افراد هستند؛ مثلاً کربن تقسیمی چهارگانه و نصر با اختلاف اندکی پنج دسته و طبقه برای کتاب‌های [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] ارائه می‌دهند<ref>ر.ک: همان، ص‎45 و 47</ref>.
    دانشمندان مختلف، از کتاب‌های [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] طبقه‌بندی‌های مختلفی به‌دست داده‌اند. [[ماسینیون، لویی|ماسینیون]]، [[کربن، هانری|هانری کربن]] و [[نصر، سید حسین|سید حسین نصر]]، از جمله این افراد هستند؛ مثلاً کربن تقسیمی چهارگانه و نصر با اختلاف اندکی پنج دسته و طبقه برای کتاب‌های [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] ارائه می‌دهند<ref>ر.ک: همان، ص‎45 و 47</ref>.


    در انتهای مباحث بخش اول کتاب، آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] به‌اجمال مورد بررسی قرار گرفته است. در بخشی از این بررسی‌ها چنین می‌خوانیم: «از مباحث مختلف در این کتاب [تلویحات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]] و کتب دیگر شیخ اشراق چنین به ‎دست می‌آید که شیخ معتقد است طالب حق باید نخست در حکمت بحثی می‌پرداخته و سپس به حکمت ذوقی بپردازد؛ لذا برای شاگردان و پیروان خود ابتدا به تعلیم حکمت بحثی می‌پرداخته و سپس آنها را وارد مباحث اشراقی می‌کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>.
    در انتهای مباحث بخش اول کتاب، آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] به‌اجمال مورد بررسی قرار گرفته است. در بخشی از این بررسی‌ها چنین می‌خوانیم: «از مباحث مختلف در این کتاب [تلویحات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]] و کتب دیگر شیخ اشراق چنین به ‎دست می‌آید که شیخ معتقد است طالب حق باید نخست در حکمت بحثی می‌پرداخته و سپس به حکمت ذوقی بپردازد؛ لذا برای شاگردان و پیروان خود ابتدا به تعلیم حکمت بحثی می‌پرداخته و سپس آنها را وارد مباحث اشراقی می‌کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>.