المحاسن و الأضداد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی')
    جز (جایگزینی متن - 'ایراني' به 'ایرانی')
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =3505
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =3505
    | کتابخوان همراه نور =02520
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۴۲: خط ۴۳:
    پس از اين مقدمه، مؤلف در 79 باب كه گاه هر يك از حد يكى دو صفحه تجاوز نمى‌كند، به ذكر محاسن و مساو‌‍ئ (خوبى‌ها و بدى‌ها) برخى اشياء، صفات، اخلاق و آداب و سنن، پرداخته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2427 همان]</ref>
    پس از اين مقدمه، مؤلف در 79 باب كه گاه هر يك از حد يكى دو صفحه تجاوز نمى‌كند، به ذكر محاسن و مساو‌‍ئ (خوبى‌ها و بدى‌ها) برخى اشياء، صفات، اخلاق و آداب و سنن، پرداخته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2427 همان]</ref>


    نخستين باب به ذكر محاسن كتاب و كتابت اختصاص دارد؛ مؤلف در آغاز اين باب، به پيشينه نگارش و كتابت نزد ایرانيان پرداخته و ضمن آن، به سنگ‌نوشته‌ها و كتيبه‌هاى برخى بناهاى معروف، اشاره كرده است؛ سپس رواياتى درباره ارزش و فضيلت كتاب و كتاب‌خوانى از قول برخى بزرگان نقل نموده است. آخرين بخش كتاب نيز همان‌گونه كه در مقدمه آمده، به محاسن و مساو‌‍ئ مرگ اختصاص يافته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2427 همان]</ref>
    نخستين باب به ذكر محاسن كتاب و كتابت اختصاص دارد؛ مؤلف در آغاز اين باب، به پيشينه نگارش و كتابت نزد ایرانیان پرداخته و ضمن آن، به سنگ‌نوشته‌ها و كتيبه‌هاى برخى بناهاى معروف، اشاره كرده است؛ سپس رواياتى درباره ارزش و فضيلت كتاب و كتاب‌خوانى از قول برخى بزرگان نقل نموده است. آخرين بخش كتاب نيز همان‌گونه كه در مقدمه آمده، به محاسن و مساو‌‍ئ مرگ اختصاص يافته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2427 همان]</ref>


    از جمله مباحث مطرح شده در كتاب، عبارتند از: محاسن حفظ زبان؛ كتمان سر؛ مشورت؛ شكر؛ راست‌گويى؛ عفو؛ وفاى به عهد؛ سخاوت؛ بخل؛ شجاعت؛ حب وطن؛ طلب رزق؛ مواعظ و زهد.
    از جمله مباحث مطرح شده در كتاب، عبارتند از: محاسن حفظ زبان؛ كتمان سر؛ مشورت؛ شكر؛ راست‌گويى؛ عفو؛ وفاى به عهد؛ سخاوت؛ بخل؛ شجاعت؛ حب وطن؛ طلب رزق؛ مواعظ و زهد.
    خط ۴۸: خط ۴۹:
    از جمله ويژگى‌هاى كتاب، آن است كه يكى از گزارش‌هاى كهن و جالب توجه درباره جشن نوروز، از طريق آن، در فصل محاسن نوروز و مهرگان بر جاى مانده است. بر اساس روايت بازمانده در اين فصل، در مراسم جشن نوروز كه در دربار ساسانيان برگزار مى‌شد، خوانى مى‌گستردند و در آن چند عدد نان كه از گياهان و دانه‌هاى گوناگون پخته بودند، قرار مى‌دادند. اين نان‌ها از دانه‌هاى گندم، جو، ارزن، ذرت، نخود، عدس، برنج، كنجد، باقلا و لوبيا بود. مقدارى از اين دانه‌ها را نيز در سينى مى‌ريختند. افزون بر اينها، در آن خوان، هفت شاخه‌ى تر از درخت‌هایى كه به آنها تبرک مى‌جستند، قرار مى‌دادند، مانند: درختان بيد، زيتون، به و انار. اين شاخه‌ها را گاه يك‌يك، گاه دودو و گاه سه‌سه بريده، هر شاخه را به نام يكى از كوره‌ها (شهرستان‌ها)ى كشور مى‌ناميدند و بر هر شاخه، كلماتى چون افزود، افزايد، افزون، پروار، فراخى و فراهى (در متن اصلى: ابزود، ابزائد، ابزون، بروار، فراخى و فراهیه) نوشته شده بود. همچنين هفت كاسه سپيد، پر از سكه‌هاى سيمين و يك سكه زرّين كه همگى ضرب سال نو بودند، به همراه يك دسته اسپند در خوان مى‌نهادند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22844/191 زرين‌كوب، روزبه، ص191- 192]</ref>
    از جمله ويژگى‌هاى كتاب، آن است كه يكى از گزارش‌هاى كهن و جالب توجه درباره جشن نوروز، از طريق آن، در فصل محاسن نوروز و مهرگان بر جاى مانده است. بر اساس روايت بازمانده در اين فصل، در مراسم جشن نوروز كه در دربار ساسانيان برگزار مى‌شد، خوانى مى‌گستردند و در آن چند عدد نان كه از گياهان و دانه‌هاى گوناگون پخته بودند، قرار مى‌دادند. اين نان‌ها از دانه‌هاى گندم، جو، ارزن، ذرت، نخود، عدس، برنج، كنجد، باقلا و لوبيا بود. مقدارى از اين دانه‌ها را نيز در سينى مى‌ريختند. افزون بر اينها، در آن خوان، هفت شاخه‌ى تر از درخت‌هایى كه به آنها تبرک مى‌جستند، قرار مى‌دادند، مانند: درختان بيد، زيتون، به و انار. اين شاخه‌ها را گاه يك‌يك، گاه دودو و گاه سه‌سه بريده، هر شاخه را به نام يكى از كوره‌ها (شهرستان‌ها)ى كشور مى‌ناميدند و بر هر شاخه، كلماتى چون افزود، افزايد، افزون، پروار، فراخى و فراهى (در متن اصلى: ابزود، ابزائد، ابزون، بروار، فراخى و فراهیه) نوشته شده بود. همچنين هفت كاسه سپيد، پر از سكه‌هاى سيمين و يك سكه زرّين كه همگى ضرب سال نو بودند، به همراه يك دسته اسپند در خوان مى‌نهادند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22844/191 زرين‌كوب، روزبه، ص191- 192]</ref>


    همچنين به اين نكته اشاره شده است كه در مراسم جشن نوروز، سينى‌اى زرّين يا سيمين كه در آن شكر سفيد و نارگيل پوست كنده و جام‌هاى سيمين يا زرّين بود، مى‌آوردند. نخستين چيزى كه خورده مى‌شد، شير تازه به همراه خرماى تازه بود. سپس مقدارى شير با نارگيل مى‌نوشيدند و پس از آن، شيرينى‌هاى ديگر خورده مى‌شد. ایرانيان در اين روز با نوشيدن شير خالص تازه و خوردن پنير تازه بدانها تبرّك مى‌جستند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22844/192 همان، ص192]</ref>
    همچنين به اين نكته اشاره شده است كه در مراسم جشن نوروز، سينى‌اى زرّين يا سيمين كه در آن شكر سفيد و نارگيل پوست كنده و جام‌هاى سيمين يا زرّين بود، مى‌آوردند. نخستين چيزى كه خورده مى‌شد، شير تازه به همراه خرماى تازه بود. سپس مقدارى شير با نارگيل مى‌نوشيدند و پس از آن، شيرينى‌هاى ديگر خورده مى‌شد. ایرانیان در اين روز با نوشيدن شير خالص تازه و خوردن پنير تازه بدانها تبرّك مى‌جستند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22844/192 همان، ص192]</ref>


    در اين فصل به اين نكته نيز اشاره شده است كه ایرانيان بيست‌وپنج روز مانده به نوروز، در حياط كاخ شاهى دوازده ستون از خشت مى‌ساختند و بر بالاى هر ستون، دانه‌هایى چون گندم، جو، برنج، عدس، باقلا، ارزن، ذرت، لوبيا، نخود، كنجد و ماش مى‌كاشتند. در روز ششم نوروز نيز با خواندن سرود و ترانه، اين گياهان را درو می‌كردند و دانه‌هاى آنها را در مجلس جشن مى‌افشاندند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22844/192 همان]</ref>
    در اين فصل به اين نكته نيز اشاره شده است كه ایرانیان بيست‌وپنج روز مانده به نوروز، در حياط كاخ شاهى دوازده ستون از خشت مى‌ساختند و بر بالاى هر ستون، دانه‌هایى چون گندم، جو، برنج، عدس، باقلا، ارزن، ذرت، لوبيا، نخود، كنجد و ماش مى‌كاشتند. در روز ششم نوروز نيز با خواندن سرود و ترانه، اين گياهان را درو می‌كردند و دانه‌هاى آنها را در مجلس جشن مى‌افشاندند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22844/192 همان]</ref>


    نكته مهمى كه پيرامون كتاب بايد خاطرنشان نمود، آن است كه اين اثر، بارها به نام جاحظ به چاپ رسيده است، اما شواهد و قراين فراوانى وجود دارد كه ثابت مى‌كند اين كتاب، از آن جاحظ نيست. گفتنى است تمام چاپ‌هاى كتاب، تنها بر اساس يك نسخه صورت گرفته است و اين خود تا اندازه بسيارى از اعتبار كتاب مى‌كاهد. شواهد و دلايلى كه در انتساب نادرست كتاب به جاحظ ارائه شده است، عبارتند از:
    نكته مهمى كه پيرامون كتاب بايد خاطرنشان نمود، آن است كه اين اثر، بارها به نام جاحظ به چاپ رسيده است، اما شواهد و قراين فراوانى وجود دارد كه ثابت مى‌كند اين كتاب، از آن جاحظ نيست. گفتنى است تمام چاپ‌هاى كتاب، تنها بر اساس يك نسخه صورت گرفته است و اين خود تا اندازه بسيارى از اعتبار كتاب مى‌كاهد. شواهد و دلايلى كه در انتساب نادرست كتاب به جاحظ ارائه شده است، عبارتند از: