هزار و يک شب «الف ليلة و ليلة»: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سه‌گانه')
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | تعداد جلد =5
    | تعداد جلد =5
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15270
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15270
    | کتابخوان همراه نور =11858
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۴۴: خط ۴۵:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    افزون بر نكته‌هاى مفرح و شوخى‌هاى دل‌نشين كه مقصود نخستين از سامان‌دهى اين كتاب به شمار مى‌روند. حكايت‌هاى آن در بردارنده آموزه‌هاى اخلاقى‌اند و آيين‌هاى ملل گوناگون را بازگو مى‌كنند و از اين‌رو، هم آموزه‌هاى بد در آن‌ها مى‌توان يافت و هم آموزه‌هاى نيكو. هر يك از حكايت‌هاى كتاب يادگار ملت و اثر انديشه گروهى از مردم است. هر حكايتى خود پى‌آمد پسنديده يا ناپسند اخلاقى دارد؛ اما با خواندن همه حكايت‌ها و افسانه‌ها به مبادى اخلاقى ويژه‌اى مى‌توان دست يافت.
    افزون بر نكته‌هاى مفرح و شوخى‌هاى دل‌نشين كه مقصود نخستين از سامان‌دهى اين كتاب به شمار مى‌روند. حكايت‌هاى آن در بردارنده آموزه‌هاى اخلاقى‌اند و آيين‌هاى ملل گوناگون را بازگو مى‌كنند و از اين‌رو، هم آموزه‌هاى بد در آن‌ها مى‌توان يافت و هم آموزه‌هاى نيكو. هر يك از حكايت‌هاى كتاب يادگار ملت و اثر انديشه گروهى از مردم است. هر حكايتى خود پى‌آمد پسنديده يا ناپسند اخلاقى دارد؛ اما با خواندن همه حكايت‌ها و افسه‌گانه‌ها به مبادى اخلاقى ويژه‌اى مى‌توان دست يافت.


    براى نمونه، تقبيح زنان و بدگمانى درباره آنان را از بدآموزى‌هاى اين اثر مى‌توان برشمرد؛ چنان‌كه زمينه اين آموزه كه بر مكر و خيانت زنان دو شاهزاده داستان (شاه‌زمان و شهريار) استوار است، در بيش‌تر داستان‌هايش ديده و در همه آنها بازگو مى‌شود و خواننده را از كيد و فريب‌كارى زن پرهيز مى‌دهد. اين بدآموزى‌ها يادگار دوران كهن و زاييده نخستين انديشه‌هاى بشر است؛ اما بعدها كه در تمدن اسلامى قصه‌هايى به داستان‌هاى اين كتاب پيوست، اثرى از زنان پاک‌دامن و نيكوكار نيز در آن‌ها پيدا شد؛ چنان‌كه در حكايت زن نيكوكار و بريدن دست او يا حكايت‌هاى غرامى منقول از بنى‌عذره يا زنان صالح بنى‌اسرائيل و... نمايان است. اين زنان خود الگوى تقوا و درست‌كارى بودند؛ اما به هر روى در سنجش با زنان فريب‌كار اين كتاب اندك و كم‌شمارند. حتى برخى از داستان‌ها از چارچوب ادب و عفاف نيز بيرون مى‌روند و از اين‌رو، موجب منع انتشار اصل كتاب، در پاره‌اى از كشورها شده‌اند.
    براى نمونه، تقبيح زنان و بدگمانى درباره آنان را از بدآموزى‌هاى اين اثر مى‌توان برشمرد؛ چنان‌كه زمينه اين آموزه كه بر مكر و خيانت زنان دو شاهزاده داستان (شاه‌زمان و شهريار) استوار است، در بيش‌تر داستان‌هايش ديده و در همه آنها بازگو مى‌شود و خواننده را از كيد و فريب‌كارى زن پرهيز مى‌دهد. اين بدآموزى‌ها يادگار دوران كهن و زاييده نخستين انديشه‌هاى بشر است؛ اما بعدها كه در تمدن اسلامى قصه‌هايى به داستان‌هاى اين كتاب پيوست، اثرى از زنان پاک‌دامن و نيكوكار نيز در آن‌ها پيدا شد؛ چنان‌كه در حكايت زن نيكوكار و بريدن دست او يا حكايت‌هاى غرامى منقول از بنى‌عذره يا زنان صالح بنى‌اسرائيل و... نمايان است. اين زنان خود الگوى تقوا و درست‌كارى بودند؛ اما به هر روى در سنجش با زنان فريب‌كار اين كتاب اندك و كم‌شمارند. حتى برخى از داستان‌ها از چارچوب ادب و عفاف نيز بيرون مى‌روند و از اين‌رو، موجب منع انتشار اصل كتاب، در پاره‌اى از كشورها شده‌اند.
    خط ۵۷: خط ۵۸:


    ==وضعيت كتاب==
    ==وضعيت كتاب==
    بر پايه نوشته‌ها و پژوهش‌هاى خاورشناسان، اين كتاب نخست در دوره‌اى پيش از پادشاهان فارس (هخامنشيان) در هندوستان پديد آمد و بعدها در روزگارى پيش از اسكندر به ايران آمد و به فارسى ترجمه و «هزار افسانه» ناميده شد. آن‌گاه در سده سوم هجرى در نهضت ترجمه همچون ديگر كتاب‌هاى علمى و ادبى بيگانه، از پهلوى به عربى درآمد و دير زمانى در دست اهل فضل و ادب بغداد گشت تا اين‌كه حكايت‌ها و قصه‌هايى از آثار ادبى عربان نخستين و متمدن نيز بر آن افزوده شد و در عصر متوكل عباسى كه ارباب دانش كتاب‌ها را به ديگر سرزمين‌هاى اسلامى مى‌بردند، به مصر رفت و به دست نقالان و قصه‌سرايان افتاد. افسانه‌هاى بسيارى از بافته‌هاى مصريان و شمارى از منابع يهود در اين دوران بر آن افزوده شد و سرانجام در سده دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) آن را در قالب الف ليله و ليله گرد آوردند و آنطوان گلان آن را به فرانسه ترجمه كرد و به اروپاييان شناساند.
    بر پايه نوشته‌ها و پژوهش‌هاى خاورشناسان، اين كتاب نخست در دوره‌اى پيش از پادشاهان فارس (هخامنشيان) در هندوستان پديد آمد و بعدها در روزگارى پيش از اسكندر به ايران آمد و به فارسى ترجمه و «هزار افسه‌گانه» ناميده شد. آن‌گاه در سده سوم هجرى در نهضت ترجمه همچون ديگر كتاب‌هاى علمى و ادبى بيگانه، از پهلوى به عربى درآمد و دير زمانى در دست اهل فضل و ادب بغداد گشت تا اين‌كه حكايت‌ها و قصه‌هايى از آثار ادبى عربان نخستين و متمدن نيز بر آن افزوده شد و در عصر متوكل عباسى كه ارباب دانش كتاب‌ها را به ديگر سرزمين‌هاى اسلامى مى‌بردند، به مصر رفت و به دست نقالان و قصه‌سرايان افتاد. افسه‌گانه‌هاى بسيارى از بافته‌هاى مصريان و شمارى از منابع يهود در اين دوران بر آن افزوده شد و سرانجام در سده دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) آن را در قالب الف ليله و ليله گرد آوردند و آنطوان گلان آن را به فرانسه ترجمه كرد و به اروپاييان شناساند.


    تأثير فراوان افسانه‌هاى سحّار و قلم فريباى اين كتاب به اندازه‌اى بود كه پس از ترجمه آن به زبان‌هاى اروپايى (سده هجدهم ميلادى)، انقلابى بزرگ در تاريخ ادبيات آن سامان پديد آورد و از اين‌رو، اروپاييان با شتاب آن را در سراسر مغرب زمين گستراندند و بر آوازه‌اش افزودند؛ چنان‌كه بعدها به موضوع تفنن‌هاى ادبى اديبان و نويسندگان باختر بدل گشت و هزاران تمثيل و حكايت و شعر از آن وام شد. موضوع‌هاى اين منبع شرقى اكنون نيز در صحنه‌هاى نمايشى (سينما و تئاتر) اروپا و امريكا، رخ مى‌نمايد و خود موضوع تفريح و تعليم و تربيت مليون‌ها بيننده است. حكايت‌هاى كهن هندى از ديد سبک، همانندى فراوانى با حكايات اين كتاب دارند و افزون بر اين، آوردن قصه‌اى در دل داستانى ديگر از ويژگى‌هاى داستان‌سرايان هندى است و از اين‌رو، ادعاى هندى تبار بودن هزار و يك شب، پذيرفتنى مى‌نمايد.
    تأثير فراوان افسه‌گانه‌هاى سحّار و قلم فريباى اين كتاب به اندازه‌اى بود كه پس از ترجمه آن به زبان‌هاى اروپايى (سده هجدهم ميلادى)، انقلابى بزرگ در تاريخ ادبيات آن سامان پديد آورد و از اين‌رو، اروپاييان با شتاب آن را در سراسر مغرب زمين گستراندند و بر آوازه‌اش افزودند؛ چنان‌كه بعدها به موضوع تفنن‌هاى ادبى اديبان و نويسندگان باختر بدل گشت و هزاران تمثيل و حكايت و شعر از آن وام شد. موضوع‌هاى اين منبع شرقى اكنون نيز در صحنه‌هاى نمايشى (سينما و تئاتر) اروپا و امريكا، رخ مى‌نمايد و خود موضوع تفريح و تعليم و تربيت مليون‌ها بيننده است. حكايت‌هاى كهن هندى از ديد سبک، همانندى فراوانى با حكايات اين كتاب دارند و افزون بر اين، آوردن قصه‌اى در دل داستانى ديگر از ويژگى‌هاى داستان‌سرايان هندى است و از اين‌رو، ادعاى هندى تبار بودن هزار و يك شب، پذيرفتنى مى‌نمايد.


    گفتنى است اين كتاب هزار و يك داستان ندارد، بلكه شماره هزار در نام آن بر فراوانى داستان‌هايش دلالت مى‌كند و افزون بر اين، بر پايه روايت خودش بايد هزار شب بر شهرزاد بگذرد تا سه كودك از شوى خود به دست آورد و علاقه پدرى مانع كشتن مادر آنان شود. شايد اين نام را گردآورده مصرى اثر بدان داده باشد. به هر روى بر پايه دعوى ژيلد ميستر عربان از عددهاى تام)rond(بيزارند و آن‌ها را نحس مى‌دانند و از اين‌رو، نام كتاب را به «هزار و يك شب» تغيير دادند.
    گفتنى است اين كتاب هزار و يك داستان ندارد، بلكه شماره هزار در نام آن بر فراوانى داستان‌هايش دلالت مى‌كند و افزون بر اين، بر پايه روايت خودش بايد هزار شب بر شهرزاد بگذرد تا سه كودك از شوى خود به دست آورد و علاقه پدرى مانع كشتن مادر آنان شود. شايد اين نام را گردآورده مصرى اثر بدان داده باشد. به هر روى بر پايه دعوى ژيلد ميستر عربان از عددهاى تام)rond(بيزارند و آن‌ها را نحس مى‌دانند و از اين‌رو، نام كتاب را به «هزار و يك شب» تغيير دادند.