لمعات نوری در شرح افاضات منطقی شیخ اشراق: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ن‎گ' به 'ن‌گ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'ت‎ن' به 'ت‌ن')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخوان همراه نور =22378
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۷: خط ۳۸:


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف و دو بخش است: در بخش اول با نام زیست‎نامه [[سهروردی، یحیی بن حبش|حکیم سهروردی]]، منزلت علمی و آثار او مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم با عنوان منطق در منظر شیخ اشراق، در ضمن سه مقاله، بخش منطق کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» شرح شده و دیدگاه‌های منطقی او مطرح شده است.  
    کتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف و دو بخش است: در بخش اول با نام زیست‌نامه [[سهروردی، یحیی بن حبش|حکیم سهروردی]]، منزلت علمی و آثار او مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم با عنوان منطق در منظر شیخ اشراق، در ضمن سه مقاله، بخش منطق کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» شرح شده و دیدگاه‌های منطقی او مطرح شده است.  


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    نویسنده در مقدمه اثر، سبب نگارش کتاب را این‌گونه توصیف می‌کند: «سالیان متمادی، شخصیت عظیم عرفانی و فلسفی حکیم عارف [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و آثار و سیره علمی و عملی او آتشی بر جانم افکنده بود و عطشی در دل خود احساس می‌کردم و خواهان آشنایی هرچه بیشتر با مکتب الهی او – که آمیزه‌ای از حکمت ذوقی و استدلالی بود - ‎شده بودم و در این عرصه، کتابی که به‌تنهایی روح مرا آرامش دهد و عطش مرا برطرف کند، نیافتم و از طرفی دیدم این حکیم بزرگ و مقتول در راه عقیده، همانند بسیاری از بزرگان دیگر آن‌گونه که سزاوار است معرفی نشده‌اند؛ هرچند خود را شایسته هیچ‎گونه شرح و توصیفی بر مقام شیخ نمی‌دیدم، اما از باب «ما لا يدرك كله لا يترك كله» و با بضاعت مزجات خود به معرفی شیخ بزرگ در دو مجلد پرداختم».
    نویسنده در مقدمه اثر، سبب نگارش کتاب را این‌گونه توصیف می‌کند: «سالیان متمادی، شخصیت عظیم عرفانی و فلسفی حکیم عارف [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و آثار و سیره علمی و عملی او آتشی بر جانم افکنده بود و عطشی در دل خود احساس می‌کردم و خواهان آشنایی هرچه بیشتر با مکتب الهی او – که آمیزه‌ای از حکمت ذوقی و استدلالی بود - ‎شده بودم و در این عرصه، کتابی که به‌تنهایی روح مرا آرامش دهد و عطش مرا برطرف کند، نیافتم و از طرفی دیدم این حکیم بزرگ و مقتول در راه عقیده، همانند بسیاری از بزرگان دیگر آن‌گونه که سزاوار است معرفی نشده‌اند؛ هرچند خود را شایسته هیچ‎گونه شرح و توصیفی بر مقام شیخ نمی‌دیدم، اما از باب «ما لا يدرك كله لا يترك كله» و با بضاعت مزجات خود به معرفی شیخ بزرگ در دو مجلد پرداختم».
    او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول می‌کند: «مجلد اول به زیست‎نامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» پرداخته‌ام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص داده‌ام، که با عنایت و فضل الهی به‌زودی در معرض دید قرار خواهد گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-1</ref>.
    او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول می‌کند: «مجلد اول به زیست‌نامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» پرداخته‌ام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص داده‌ام، که با عنایت و فضل الهی به‌زودی در معرض دید قرار خواهد گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-1</ref>.


    نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، زیست‎نامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و می‌نویسد: «گرچه شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی و سیره و تراجم و تاریخ فلسفه آمده است، اما حکیم شهرزوری که خود از اعاظم حکما است، مانند مریدی که خود از حالات درونی مراد و استاد خودش خبر دارد، چهره معنوی و صوری او را به قلم آورده و به گفته [[نصر، حسین|استاد حسین نصر]]، شاید بهترین شرح حیات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] همان کتاب شهرزوری باشد و شاید در تاریخ رجال اسلامی بی‌نظیر باشد»؛ لذا شرح حال او را عیناً نقل می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.
    نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، زیست‌نامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و می‌نویسد: «گرچه شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی و سیره و تراجم و تاریخ فلسفه آمده است، اما حکیم شهرزوری که خود از اعاظم حکما است، مانند مریدی که خود از حالات درونی مراد و استاد خودش خبر دارد، چهره معنوی و صوری او را به قلم آورده و به گفته [[نصر، حسین|استاد حسین نصر]]، شاید بهترین شرح حیات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] همان کتاب شهرزوری باشد و شاید در تاریخ رجال اسلامی بی‌نظیر باشد»؛ لذا شرح حال او را عیناً نقل می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.


    ترجمه متن حکیم شهرزوری، به قلم مقصودعلی تبریزی است و از مجموعه مصنفات [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص16، پاورقی 2</ref>.
    ترجمه متن حکیم شهرزوری، به قلم مقصودعلی تبریزی است و از مجموعه مصنفات [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص16، پاورقی 2</ref>.