تاریخ ایران: از رضا شاه تا انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'تشيع و مشروطيت در ایران و نقش ایرانيان مقيم عراق' به 'تشيع و مشروطيت در ايران و نقش ايرانيان مقيم عراق') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
# بیاعتنایی تحقیرآمیز شاه به فرهنگ مذهبی و سنتی<ref>ر.ک: همان، ص48-117</ref>. | # بیاعتنایی تحقیرآمیز شاه به فرهنگ مذهبی و سنتی<ref>ر.ک: همان، ص48-117</ref>. | ||
بخش دوم کتاب در باب سیاست خارجی ایران است. در حدود صد سال گذشته یکی از جنبههای مهم روابط خارجی ایران مداخله بیگانگان در امور داخلی و خارجی کشور بوده که از سوی ایرانیان با واکنشهای متفاوتی روبهرو شده است و از نظر نگارنده سه عامل عمده نقش | بخش دوم کتاب در باب سیاست خارجی ایران است. در حدود صد سال گذشته یکی از جنبههای مهم روابط خارجی ایران مداخله بیگانگان در امور داخلی و خارجی کشور بوده که از سوی ایرانیان با واکنشهای متفاوتی روبهرو شده است و از نظر نگارنده سه عامل عمده نقش تعیینکنندهای در این امر داشته است: | ||
# افزایش اهمیت استراتژیک اقتصادی ایران بهعنوان یک تولیدکننده نفت در | # افزایش اهمیت استراتژیک اقتصادی ایران بهعنوان یک تولیدکننده نفت در منطقهای که قدرتهای بزرگ بر سر آن با هم رقابت داشتهاند. | ||
# ویژگیهای ملی ایران بهعنوان یک کشور عمدتاً شیعه، اما از لحاظ اجتماعی | # ویژگیهای ملی ایران بهعنوان یک کشور عمدتاً شیعه، اما از لحاظ اجتماعی جامعهای ناهمگون. | ||
# نیاز فرمانروایان ایران به اطمینان خاطر از ادامه حکومت خویش و فرمانروایی کارآمد بر ایران در چنین اوضاع و احوالی. | # نیاز فرمانروایان ایران به اطمینان خاطر از ادامه حکومت خویش و فرمانروایی کارآمد بر ایران در چنین اوضاع و احوالی. | ||
بنا به باور نویسنده، رضا شاه در درجه نخست، سربازی خودساخته بود که در مورد سیاست خارجی از وضع آشفته کشور و موقعیت تحقیرآمیز ایران بهعنوان بازیچه رقابت میان روس و انگلیس رنج میبرد. او میخواست ایران را از سقوط نجات دهد و هویت ملیاش را به آن برگرداند. او بر ایجاد موازنه در هدایت روابط خارجی، ایجاد وحدت ملی، ثبات و تجدد با وجود یک رهبر متمرکز تأکید میورزید. او اعتقاد داشت که فقط ایرانیان میتوانند امور خود را اداره کنند و از آسیب بیگانگان که معلول ضعف داخلی بود بپرهیزند. | بنا به باور نویسنده، رضا شاه در درجه نخست، سربازی خودساخته بود که در مورد سیاست خارجی از وضع آشفته کشور و موقعیت تحقیرآمیز ایران بهعنوان بازیچه رقابت میان روس و انگلیس رنج میبرد. او میخواست ایران را از سقوط نجات دهد و هویت ملیاش را به آن برگرداند. او بر ایجاد موازنه در هدایت روابط خارجی، ایجاد وحدت ملی، ثبات و تجدد با وجود یک رهبر متمرکز تأکید میورزید. او اعتقاد داشت که فقط ایرانیان میتوانند امور خود را اداره کنند و از آسیب بیگانگان که معلول ضعف داخلی بود بپرهیزند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
بخش سوم کتاب، در باب تحولات اقتصادی و اجتماعی ایران است، که در دو فصل توسعه اقتصادی و صنعت نفت ایران ارائه گردیده است. | بخش سوم کتاب، در باب تحولات اقتصادی و اجتماعی ایران است، که در دو فصل توسعه اقتصادی و صنعت نفت ایران ارائه گردیده است. | ||
خارجیانی که پیش از سال 1291 به ایران سفر | خارجیانی که پیش از سال 1291 به ایران سفر کردهاند، اوضاع اقتصادی این کشور را رو به انحطاط توصیف کردهاند و حتی در سال 1934 ارزیابی اروپاییان از اقتصاد ایران این بود که این کشور از اقتصاد جدید بهکلی دور مانده است. در پی به قدرت رسیدن رضا خان بهعنوان فرمانده کل قوا و وزیر جنگ، کشور بهسرعت به این نتیجه رسید که برای پیشرفت اقتصادی نیاز به استخدام برخی کارشناسان اقتصادی آمریکا برای تغییر و اصلاحات اقتصادی دارد که از جمله آن اقدامات اصلاح وضع کلی آشفته و ناکارآمد نظام مالیاتی بود. | ||
در زمان محمدرضا شاه اوضاع اقتصادی کمی رو به بهبودی میرفت و درآمد کارگزاران اقتصادی رو به افزایش بود؛ شاه در مهار مخالفت سیاسی با حکومت خود کاملا موفقیت داشت. اما پس از افزایش ناگهانی درآمد نفت از سال 1352 پیوندهای میان خطمشیهای اقتصادی و سیاسی حکومت رو به سستی نهاد، تااینکه در سالهای 1356 و 1357 بهکلی گسسته شد. قابل توجه است که رژیم شاه درست طی همین دو سال سقوط کرد. البته نیروهای قدرتمند دیگری نیز در ایجاد این وضع مؤثر بودند، اما همبستگی نزدیکی میان وضع بد اقتصادی و ناآرامی سیاسی طی سالهای 1356 و 1357 وجود داشت<ref>ر.ک: همان، ص153-190</ref>. | در زمان محمدرضا شاه اوضاع اقتصادی کمی رو به بهبودی میرفت و درآمد کارگزاران اقتصادی رو به افزایش بود؛ شاه در مهار مخالفت سیاسی با حکومت خود کاملا موفقیت داشت. اما پس از افزایش ناگهانی درآمد نفت از سال 1352 پیوندهای میان خطمشیهای اقتصادی و سیاسی حکومت رو به سستی نهاد، تااینکه در سالهای 1356 و 1357 بهکلی گسسته شد. قابل توجه است که رژیم شاه درست طی همین دو سال سقوط کرد. البته نیروهای قدرتمند دیگری نیز در ایجاد این وضع مؤثر بودند، اما همبستگی نزدیکی میان وضع بد اقتصادی و ناآرامی سیاسی طی سالهای 1356 و 1357 وجود داشت<ref>ر.ک: همان، ص153-190</ref>. | ||
صنعت نفت ایران، بهویژه بهعنوان منبع ارز خارجی و عاملی برای توسعه صنعتی، نقش | صنعت نفت ایران، بهویژه بهعنوان منبع ارز خارجی و عاملی برای توسعه صنعتی، نقش برجستهای در اقتصاد ایران نوین بازی کرده است. مهمترین سهم صنعت نفت در اقتصاد ملی در اواخر دهه 1340و بهخصوص در سالهای 1346 تا 1353، یعنی هنگامی بود که ایران رهبری تولید خاورمیانه را به دست داشت. نگارنده در این بخش به دوره اعطای امتیازهای نفتی و ویژگیها و آثار هریک از آنها اشاره و هریک را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد و سپس در مورد ملی شدن صنعت نفت و تشکیل کنسرسیوم نفتی و تأثیر آن بر روابط خارجی ایران، سخن به میان آورده و این موضوع را به شرح و تفصیل مینشیند<ref>ر.ک: همان، ص192-350</ref>. | ||
بخش نهایی کتاب در باب زندگی دینی و فرهنگی مردم ایران است که نگارنده ابتدا به تحلیل و بررسی نیروهای مذهبی در سدههای گوناگون پرداخته و سپس در مورد تفریحات عمومی، تحولات اجتماعی، مطبوعات و انواع هنرهای ایرانیان در سدههای گوناگون مطالب خود را مطرح میکند<ref>ر.ک: همان، ص350-581</ref>. | بخش نهایی کتاب در باب زندگی دینی و فرهنگی مردم ایران است که نگارنده ابتدا به تحلیل و بررسی نیروهای مذهبی در سدههای گوناگون پرداخته و سپس در مورد تفریحات عمومی، تحولات اجتماعی، مطبوعات و انواع هنرهای ایرانیان در سدههای گوناگون مطالب خود را مطرح میکند<ref>ر.ک: همان، ص350-581</ref>. |