الحلقة الضائعة من تاريخ جبل عامل من الفتح الإسلامي حتی السيطرة العثمانية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
#:ابتدا نسب قبيله "عاملة" و چگونگی مهاجرت اين قبيله از يمن مورد بررسی قرار گرفته است. حدود جبل عامل و موقعيت جغرافیایی آن ابتدا از منابع مختلف نقل شده و سپس جمعبندي شده است. دين رايج در بين اعراب بتپرستي بوده است؛ اما [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] از نصراني بودن اين قبيله و مخالفت آنها با مشركين عرب خبر داده است. در منابع به اسامي شعرايي؛ مانند: دويد عاملي(312م323/ق) ذكر شده است كه از شعري كه ابنعساكر به او نسبت داده است، اعتقادش به خداي يگانه معلوم مىشود. | #:ابتدا نسب قبيله "عاملة" و چگونگی مهاجرت اين قبيله از يمن مورد بررسی قرار گرفته است. حدود جبل عامل و موقعيت جغرافیایی آن ابتدا از منابع مختلف نقل شده و سپس جمعبندي شده است. دين رايج در بين اعراب بتپرستي بوده است؛ اما [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] از نصراني بودن اين قبيله و مخالفت آنها با مشركين عرب خبر داده است. در منابع به اسامي شعرايي؛ مانند: دويد عاملي(312م323/ق) ذكر شده است كه از شعري كه ابنعساكر به او نسبت داده است، اعتقادش به خداي يگانه معلوم مىشود. | ||
#صدر اسلام(1-40ق): | #صدر اسلام(1-40ق): | ||
#: | #:اولین ذكري كه از عامله در عصر نبوي شده است، در سال هشتم هجری است كه با ديگر قبايل عرب در جنوب شام اجتماع كرده بودند و پيامبر سريهاي را به رهبري عمرو بن العاص ارسال نمود و جمع آنها را متفرق نمود. در سال بعد غزوه تبوك و در سال 11 هجری كه پيامبر دچار بيماري شده بودند، سريه اسامه بن زيد به سرزمين روم شكل گرفت. نویسنده وقايع اين سريه و اعتراض عدهاي به پيامبر(ص) را به درستي نقل كرده و چنين مىآورد كه پيامبر(ص) بر منبر رفت و در پاسخ به اين نافرماني فرمود كه:" پيش از اين در امير كردن پدر او نيز همين طعن را زديد". با وفات پيامبر(ص) لشكر اسامه به مدينه بازگشت و مردم با فراموش كردن تأكيدات پيامبر درباره علي(ع) با ابوبكر بيعت كردند. پس از آن كه ابوبكر خليفه گرديد، گروهي از جمله عمر پيشنهاد عزل اسامه را دادند كه در نتيجه ابوبكر چنان عصباني شد كه محاسن عمر را گرفت و گفت:"مادرت به عزايت بنشيند اي پسر خطاب، او را رسولالله نصب كرده است و تو امر مىكني كه بركنارش كنم". اسامه در اين سريه با پيروزي و گرفتن غنائم بازگشت. | ||
#:نویسنده در ادامه با كمال حريت اين سؤال را مطرح مىكند كه: به چه دليل اسامه از رهبري اين لشكر عزل شد؟ او در ادامه مىآورد: ابوبكر پس از مدتي به درخواست عمر در عزل اسامه تمكين كرد و اميري لشكر را به يزيد بن ابيسفيان در حالي كه برادرش معاويه نيز همراهش بود، سپرد. | #:نویسنده در ادامه با كمال حريت اين سؤال را مطرح مىكند كه: به چه دليل اسامه از رهبري اين لشكر عزل شد؟ او در ادامه مىآورد: ابوبكر پس از مدتي به درخواست عمر در عزل اسامه تمكين كرد و اميري لشكر را به يزيد بن ابيسفيان در حالي كه برادرش معاويه نيز همراهش بود، سپرد. | ||
#:در سال 15 هجری تمام شهرها و روستاهای جبل عامل تحت سيطره اسلام در آمده بود، عمر بن خطاب، يزيد بن ابيسفيان را حاكم اين مناطق نمود و پس از هلاكت او معاويه را بر ولايت دمشق و خراج آن منصوب كرد كه در تا سال 21ق والي تمامي شام مشتمل بر اردن و فلسطين گرديد. | #:در سال 15 هجری تمام شهرها و روستاهای جبل عامل تحت سيطره اسلام در آمده بود، عمر بن خطاب، يزيد بن ابيسفيان را حاكم اين مناطق نمود و پس از هلاكت او معاويه را بر ولايت دمشق و خراج آن منصوب كرد كه در تا سال 21ق والي تمامي شام مشتمل بر اردن و فلسطين گرديد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
#:در ابتداي عصر فاطمي، تشيع به روشنترين صورت در سرزمين جبل عامل و فلسطين و اردن بروز يافته بود، به گونهای كه هنگامى كه"البشاري المقدسي" مابين سالهای 375 و 380ق. از جبل عامل گذر مىكند، به اين نكته تصريح مىكند كه مذهب اين سرزمين و اطراف آن تشيع است. نویسنده بر اين نكته تأكيد مىكند كه ممكن نيست، تشيع در سالهای معدودي ايجاد شده باشد و ريشههای آن به زمان فتح اسلامی باز مىگردد كه اصحاب امام علي(ع) بر نشر دوستي آن حضرت و فرزندان پس از او اقدام كردند. در بخش هفتم از اين فصل عباراتي از سفرنامه حكيم ناصر خسرو قبادياني كه در سال 438ق. جبل عامل را ديده و مشاهداتش در صور و صيدا و طبريه و طرابلس را ذكر كرده است. او میگويد: «ساكنان طرابلس همگي شيعه هستند، و شيعه مساجد زيبايي در تمامي بلاد بنا نموده است». | #:در ابتداي عصر فاطمي، تشيع به روشنترين صورت در سرزمين جبل عامل و فلسطين و اردن بروز يافته بود، به گونهای كه هنگامى كه"البشاري المقدسي" مابين سالهای 375 و 380ق. از جبل عامل گذر مىكند، به اين نكته تصريح مىكند كه مذهب اين سرزمين و اطراف آن تشيع است. نویسنده بر اين نكته تأكيد مىكند كه ممكن نيست، تشيع در سالهای معدودي ايجاد شده باشد و ريشههای آن به زمان فتح اسلامی باز مىگردد كه اصحاب امام علي(ع) بر نشر دوستي آن حضرت و فرزندان پس از او اقدام كردند. در بخش هفتم از اين فصل عباراتي از سفرنامه حكيم ناصر خسرو قبادياني كه در سال 438ق. جبل عامل را ديده و مشاهداتش در صور و صيدا و طبريه و طرابلس را ذكر كرده است. او میگويد: «ساكنان طرابلس همگي شيعه هستند، و شيعه مساجد زيبايي در تمامي بلاد بنا نموده است». | ||
#عصر صليبي(518-690ق): | #عصر صليبي(518-690ق): | ||
#:صليبيون در ربيعالاول سال 518ق. به شهر صور رسيدند. پس از محاصره آن، آب شرب را بر مردم قطع كردند. محاصره تا | #:صليبيون در ربيعالاول سال 518ق. به شهر صور رسيدند. پس از محاصره آن، آب شرب را بر مردم قطع كردند. محاصره تا جماديالأولی به طول انجاميد و با سقوط صور، ساحل ممتد از طرابلس تا عسقلان به دست صليبيون افتاد و تا سال 583ق. در تصرف آنها بود. در اين سال بود كه صلاحالدين ايوبي - كه اصفهاني مورخ مشهور متوفي 597ق. از ملازمين او در جنگهایش بود - توانست اين مناطق را از تصرف صليبيون خارج كند. تعصبات مذهبی او سبب شد كه قضات شيعه را بر كنار و به جاي آنها قضات شافعي را نصب كند. روز عاشورا را مانند بنياميه عيد قرار داد و از اذان "حي علي خير العمل" را برداشت. | ||
#عصر مملوكي(690-922ق.): | #عصر مملوكي(690-922ق.): | ||
#:در ابتدا اين فصل چگونگی هجوم مغول به فرماندهي قازان بن أرغون به بلاد شام و لشكركشي شاهان عليه شيعه كسروان ذكر شده است. بخش پنجم اين فصل به شرح حال [[شهيد اول]] محمد بن مكي العاملي(786ق.) و شاگردان و تأليفات و شهادت او اختصاص يافته است. در فصل يازدهم، شرح حال شيخ ابراهيم كفعمي(ت905ق.) نویسنده "جنة الأمان الواقية و جنة الايمان الباقية" معروف به مصباح الكفعمي و در پایان نيز سيطره عثماني بر جبل عامل و أعلام ديگر اين عصر آمده است. | #:در ابتدا اين فصل چگونگی هجوم مغول به فرماندهي قازان بن أرغون به بلاد شام و لشكركشي شاهان عليه شيعه كسروان ذكر شده است. بخش پنجم اين فصل به شرح حال [[شهيد اول]] محمد بن مكي العاملي(786ق.) و شاگردان و تأليفات و شهادت او اختصاص يافته است. در فصل يازدهم، شرح حال شيخ ابراهيم كفعمي(ت905ق.) نویسنده "جنة الأمان الواقية و جنة الايمان الباقية" معروف به مصباح الكفعمي و در پایان نيز سيطره عثماني بر جبل عامل و أعلام ديگر اين عصر آمده است. |