تاریخ لرستان؛ روزگار پهلوی: از کودتای 1299 تا نهضت ملی شدن صنعت نفت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ماخذ' به 'مأخذ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
كتاب، پس از مقدمه و يادداشت، در سه بخش تنظيم شده است. بخش اول از كودتاى 1299ش تا سلطنت رضا شاه 1299- 1304ش، شامل شش فصل، بخش دوم، لرستان در زمان رضا شاه در هشت فصل، بخش سوم، لرستان از تبعيد رضا شاه تا ملى شدن صنعت نفت در پنج فصل مىباشد، در پايان كتاب | كتاب، پس از مقدمه و يادداشت، در سه بخش تنظيم شده است. بخش اول از كودتاى 1299ش تا سلطنت رضا شاه 1299- 1304ش، شامل شش فصل، بخش دوم، لرستان در زمان رضا شاه در هشت فصل، بخش سوم، لرستان از تبعيد رضا شاه تا ملى شدن صنعت نفت در پنج فصل مىباشد، در پايان كتاب يادداشتهایى از اين سه بخش كتاب ذكر شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
اثر معجزى به سبب اين كه نویسنده در متن حوادث قرار داشته و آن چه را نوشته يا خود تجربه كرده و يا بىواسطه از قهرمانان آن، شنيده است، ارزش و اهميت فراوانى دارد. دست كم در اين كتاب نخستين روايت جامعه لرستان از درون درباره عملكرد دودمان پهلوى، به ويژه پهلوى اول يافت مىشود. | اثر معجزى به سبب اين كه نویسنده در متن حوادث قرار داشته و آن چه را نوشته يا خود تجربه كرده و يا بىواسطه از قهرمانان آن، شنيده است، ارزش و اهميت فراوانى دارد. دست كم در اين كتاب نخستين روايت جامعه لرستان از درون درباره عملكرد دودمان پهلوى، به ويژه پهلوى اول يافت مىشود. | ||
همچنان كه در جلد نخست به جاى تاريخ مردم، حاكمان قاجار لرستان موضوع فصلهاى كتاب هستند، جلد دوم، نيز با طرحى مشابه در حقيقت تاريخ حاكمان پهلوى در سرزمين ياد شده است. با اين حال در جلد دوم، به وضع مردم و قهرمانان آنها، و نيز قضاوتهاى درون جامعه لرستان درباره دولت و نظاميان توجه بيشترى شده است. تا جايى كه بايد آن را به عنوان يك روايت درونى كامل پذيرفت و در كنار نوشتههاى رزمآرا، اميراحمدى، اسناد شاه بختى و ديگر گزارشهاى پراكنده مطبوعات در بازآفرينى و نقد تاريخ لرستان در روزگار پهلوى از آن استفاده نمود. اين نگرش و اختلاف شريفالدوله و اميراحمدى، همان گونه كه از زبان اميراحمدى جارى شده، در اثر معجزى نيز نقش بسته است و به خواننده تلقين مىشود. واقعيت اين است كه مسئله لرستان نه آن چنان پيچيده و شوم بود كه ادعا شده و نه | همچنان كه در جلد نخست به جاى تاريخ مردم، حاكمان قاجار لرستان موضوع فصلهاى كتاب هستند، جلد دوم، نيز با طرحى مشابه در حقيقت تاريخ حاكمان پهلوى در سرزمين ياد شده است. با اين حال در جلد دوم، به وضع مردم و قهرمانان آنها، و نيز قضاوتهاى درون جامعه لرستان درباره دولت و نظاميان توجه بيشترى شده است. تا جايى كه بايد آن را به عنوان يك روايت درونى كامل پذيرفت و در كنار نوشتههاى رزمآرا، اميراحمدى، اسناد شاه بختى و ديگر گزارشهاى پراكنده مطبوعات در بازآفرينى و نقد تاريخ لرستان در روزگار پهلوى از آن استفاده نمود. اين نگرش و اختلاف شريفالدوله و اميراحمدى، همان گونه كه از زبان اميراحمدى جارى شده، در اثر معجزى نيز نقش بسته است و به خواننده تلقين مىشود. واقعيت اين است كه مسئله لرستان نه آن چنان پيچيده و شوم بود كه ادعا شده و نه آنهایى كه در لرستان مقاومت كردند و خواهان حفظ وضع موجود بودند، قهرمانان مردمدارى بودن كه امروزه قابل دفاع باشند. همچنان كه سركوبى چند آشوبگر و يا اعدام چند خان سودجو و نا آگاه به منافع ملى را نبايد، پيروزى چشمگيرى براى اميراحمدى و ارتش رضاخان دانست، اقدام ارتش را نيز نبايد گناهى بزرگ و نابخشودنى قلمداد كرد. در واقع نبايد تنها به وجه خونين و خشونت بار قضيه پرداخت و ديگر پى آمدهاى نيك و بد آن را از نظر دور داشت. | ||
برجستهترين سركرده لرها در روزگار مشروطه، نظرعلىخان امرايى بود كه كوركورانه و از روى احساس پيرو سالارالدوله شده بود و چون انگشترى در دستان او مىچرخيد. از اين رو بايد گفت وجود رابطه ميان سركردگان لر و انگليسىها به دلايل بسيار افسانهاى ساخته اميراحمدى و دربار پهلوى بوده است. بزرگنمايى خطر لرستان و قدرت افسانهاى لرها، تنها توجيهى براى خشونت ارتش در لرستان و درخشان جلوه دادن كارنامه ارتش جوان در برقرارى امنيت كشور بود. به گونهاى كه در كتاب حاضر اشاره شده است و در اسناد بر جاى مانده از روزگار پهلوى اول نيز مشاهده مىشود. قدرت افسانهاى لرها رويايى بيش نبود و بيشتر خوانين حاضر به همكارى با دولت بودند. تنها بيرانوندها همكارى خود را منوط به رسميت يافتن مالكيتشان بر املاك سيلاخور مىدانستند و به سبب پافشارى بر اين خواسته نيز تاوان سنگينى پرداختند. با اين حال در مركز، قدرت و خطر خوانين لر از سوى سردمداران ارتش جوان صد چندان وانمود و تبليغ مىشد. حتى گروه نظاميان مستقر در منطقه به فرماندهى اميراحمدى، سرسختانه در برابر مصلحتانديشى سیاسیون مقاومت میكردند، زيرا آنها با فتح لرستان بهانه تبليغى ارزشمندى براى استقرار قدرت پهلوى به دست مىآورند. بنابراین بايد مسئله حضور انگليسىها و نيز اختلاف نظرهاى اميراحمدى و شريفالدوله را با ديدى فراتر از اين نگريست. | برجستهترين سركرده لرها در روزگار مشروطه، نظرعلىخان امرايى بود كه كوركورانه و از روى احساس پيرو سالارالدوله شده بود و چون انگشترى در دستان او مىچرخيد. از اين رو بايد گفت وجود رابطه ميان سركردگان لر و انگليسىها به دلايل بسيار افسانهاى ساخته اميراحمدى و دربار پهلوى بوده است. بزرگنمايى خطر لرستان و قدرت افسانهاى لرها، تنها توجيهى براى خشونت ارتش در لرستان و درخشان جلوه دادن كارنامه ارتش جوان در برقرارى امنيت كشور بود. به گونهاى كه در كتاب حاضر اشاره شده است و در اسناد بر جاى مانده از روزگار پهلوى اول نيز مشاهده مىشود. قدرت افسانهاى لرها رويايى بيش نبود و بيشتر خوانين حاضر به همكارى با دولت بودند. تنها بيرانوندها همكارى خود را منوط به رسميت يافتن مالكيتشان بر املاك سيلاخور مىدانستند و به سبب پافشارى بر اين خواسته نيز تاوان سنگينى پرداختند. با اين حال در مركز، قدرت و خطر خوانين لر از سوى سردمداران ارتش جوان صد چندان وانمود و تبليغ مىشد. حتى گروه نظاميان مستقر در منطقه به فرماندهى اميراحمدى، سرسختانه در برابر مصلحتانديشى سیاسیون مقاومت میكردند، زيرا آنها با فتح لرستان بهانه تبليغى ارزشمندى براى استقرار قدرت پهلوى به دست مىآورند. بنابراین بايد مسئله حضور انگليسىها و نيز اختلاف نظرهاى اميراحمدى و شريفالدوله را با ديدى فراتر از اين نگريست. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
سازمان دهى كتاب كه توسط مصحح فرهيخته صورت گرفته است، در كليت بخشها مناسب است؛ ولى در فصلها پارهاى ايرادات جزيى به چشم مىخورد، به عنوان نمونه بهتر بود، برخى فصلها؛ از جمله فصل اول و دوم بخش اول در هم ادغام مىشد. و يا در مورد رابطه عنوانها با مطالب زير آن در برخى موارد، هماهنگى وجود ندارد: مطالب گروه ايلى «بالاگريوه» در زير عنوان «الشترودلفان» آمده است. | سازمان دهى كتاب كه توسط مصحح فرهيخته صورت گرفته است، در كليت بخشها مناسب است؛ ولى در فصلها پارهاى ايرادات جزيى به چشم مىخورد، به عنوان نمونه بهتر بود، برخى فصلها؛ از جمله فصل اول و دوم بخش اول در هم ادغام مىشد. و يا در مورد رابطه عنوانها با مطالب زير آن در برخى موارد، هماهنگى وجود ندارد: مطالب گروه ايلى «بالاگريوه» در زير عنوان «الشترودلفان» آمده است. | ||
وسواس و تلاش مصحح گرامى در ارائه متنى قابل قبول به خوبى پيداست و | وسواس و تلاش مصحح گرامى در ارائه متنى قابل قبول به خوبى پيداست و يادداشتهایى هم كه در پايان كتاب آمده، چشمگير و راهگشا بوده و شايسته تقدير است. با اين حال در پارهاى موارد سهو و غلطهاى تايپى انگشت شمار در كتاب ديده مىشود. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |