۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[باغانی، علیاصغر]] ( | [[باغانی، علیاصغر]] (نویسنده) | ||
[[دانشگاه شهید بهشتی. دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری]] ( | [[دانشگاه شهید بهشتی. دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
كتاب در دو جلد، مشتمل بر پيشگفتار، يك مقدمه مفصل، چهار فصل و يك خاتمه تنظيم شده است. عناوين فصول كتاب به ترتيب عبارت است از: 1. در بيان ريشههاى انقلاب؛ 2. در ماهيت انقلاب اسلامى؛ 3. عوامل پيشرفت و گسترش انقلاب؛ 4. موانع و آفات انقلاب. خاتمه نيز در بيان دستاوردهاى انقلاب اسلامى است. | كتاب در دو جلد، مشتمل بر پيشگفتار، يك مقدمه مفصل، چهار فصل و يك خاتمه تنظيم شده است. عناوين فصول كتاب به ترتيب عبارت است از: 1. در بيان ريشههاى انقلاب؛ 2. در ماهيت انقلاب اسلامى؛ 3. عوامل پيشرفت و گسترش انقلاب؛ 4. موانع و آفات انقلاب. خاتمه نيز در بيان دستاوردهاى انقلاب اسلامى است. | ||
از آنجا كه تنها جلد اول كتاب در دسترس بود، در اين نوشتار تنها به مباحث اين جلد پرداخته شده است. در انتهاى كتاب، | از آنجا كه تنها جلد اول كتاب در دسترس بود، در اين نوشتار تنها به مباحث اين جلد پرداخته شده است. در انتهاى كتاب، نویسنده كتاب وعده داده است كه باقى مباحث را در جلد دوم مطرح خواهد كرد.<ref>متن كتاب، ص249</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
فصل اول، مشتمل بر بيان علل و انگيزهها در شكلگيرى انقلاب اسلامى: انگيزه دينى، انگيزه سياسى، انگيزه اقتصادى و اجتماعى، مرورى بر تلاش و فعالیتهای سيدجمالالدين اسدآبادى، قضيه تنباكو و رهبرى روحانیت شيعه، اوضاع نابسامان ایران در قرن اخير و بسته شدن معاهدات و قراردادهاى ذلتبار و اسارتآور بهوسيله قاجاريه و دودمان ننگين پهلوى، مسئله كاپيتالاسيون، كودتاى 1299 و روى كار آمدن رضاخان ميرپنج، قضيه نفت و ملى شدن آن، كودتاى 28 مرداد 1332 و بازگشت محمدرضاى خائن، قضيه انجمنهاى ايالتى و ولايتى در 1341 و شروع مبارزات [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) عليه رژيم، كشتار 15 خرداد، زندانى شدن امام و قضيه تبعيد امام به تركيه است.<ref>همان، صفحه آخر</ref> | فصل اول، مشتمل بر بيان علل و انگيزهها در شكلگيرى انقلاب اسلامى: انگيزه دينى، انگيزه سياسى، انگيزه اقتصادى و اجتماعى، مرورى بر تلاش و فعالیتهای سيدجمالالدين اسدآبادى، قضيه تنباكو و رهبرى روحانیت شيعه، اوضاع نابسامان ایران در قرن اخير و بسته شدن معاهدات و قراردادهاى ذلتبار و اسارتآور بهوسيله قاجاريه و دودمان ننگين پهلوى، مسئله كاپيتالاسيون، كودتاى 1299 و روى كار آمدن رضاخان ميرپنج، قضيه نفت و ملى شدن آن، كودتاى 28 مرداد 1332 و بازگشت محمدرضاى خائن، قضيه انجمنهاى ايالتى و ولايتى در 1341 و شروع مبارزات [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) عليه رژيم، كشتار 15 خرداد، زندانى شدن امام و قضيه تبعيد امام به تركيه است.<ref>همان، صفحه آخر</ref> | ||
نویسنده در ابتداى اين فصل، عنوان كتاب را اينگونه توضيح مىدهد: «منظور از ريشههاى انقلاب، علل و انگيزههايى است كه باعث به حركت درآمدن مردم گرديد و آنها را به طغيان و عصيان عليه حاكميت موجود وادار كرد تا انقلاب، محقق و پيروز گرديد» .<ref>متن كتاب، ص67</ref> | |||
وى معتقد است كه در رأس همه انگيزهها، بهخطرافتادن دين و مبانى احكام دين مردم بود كه بر اثر جريحهدار شدن عواطف دينى و احساس خطر جدى مردم بر دين و حاكميت دينى، مردم را به طغيان و عصيان واداشت.<ref>همان، ص68</ref> | وى معتقد است كه در رأس همه انگيزهها، بهخطرافتادن دين و مبانى احكام دين مردم بود كه بر اثر جريحهدار شدن عواطف دينى و احساس خطر جدى مردم بر دين و حاكميت دينى، مردم را به طغيان و عصيان واداشت.<ref>همان، ص68</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
فصل دوم، در ماهيت انقلاب اسلامى و اينكه از همه انقلابهاى جهان جدا و ممتاز است. گفتار امام در اين زمينه، گفتار [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، شرح وصيتنامه مسائل وحدت حوزه و دانشگاه، مسائل تعليم و تربيت، مسائل پاكسازى دانشگاهها از شرق و غربزدگى و... است. | فصل دوم، در ماهيت انقلاب اسلامى و اينكه از همه انقلابهاى جهان جدا و ممتاز است. گفتار امام در اين زمينه، گفتار [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، شرح وصيتنامه مسائل وحدت حوزه و دانشگاه، مسائل تعليم و تربيت، مسائل پاكسازى دانشگاهها از شرق و غربزدگى و... است. | ||
نویسنده در ابتداى اين فصل به همهجانبه بودن انقلاب اسلامى اشاره كرده، مىنويسد: «انقلاب اسلامى ما همهجانبه است؛ لذا غير از همه انقلابهاست. [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] منشأ انقلابها را يكى از سه چيز مىداند: يا اقتصادى و يا آزادىخواهى و انسانى و يا ايدئولوژيك و دينى؛ براى اولى مثال به انقلاب اكتبر مىتوان زد و براى دومى انقلاب كبير فرانسه را مىتوان مثال زد و براى سومى انقلاب انبياء، انقلاب اسلام بهوسيله پيامبر(ص) و انقلاب اسلامى ما را مىتوان مثال آورد».<ref>همان، ص128</ref> | |||
[[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) نيز در بخشى از وصيتنامه مىفرمايند: «اين ملت با اين وضعيت يكپارچه قيام كنند و در سرتاسر كشور با ايده واحد و فرياد «الله أكبر» و فداكارىهاى حيرتآور و معجزهآسا تمام قدرتهاى داخل و خارج را كنار زده و خود مقدرات كشور را به دست گيرند. بنابراین شك نبايد كرد كه انقلاب اسلامى ایران از همه انقلابها جداست؛ هم در پيدايش و هم در كيفيت مبارزه و هم در انگيزه انقلاب و قيام. ترديد نيست كه اين يك تحفه الهى و هديه غيبى بوده كه از جانب خداوند منان بر اين ملت مظلوم غارتزده عنايت شده است».<ref>همان، ص129</ref> | [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) نيز در بخشى از وصيتنامه مىفرمايند: «اين ملت با اين وضعيت يكپارچه قيام كنند و در سرتاسر كشور با ايده واحد و فرياد «الله أكبر» و فداكارىهاى حيرتآور و معجزهآسا تمام قدرتهاى داخل و خارج را كنار زده و خود مقدرات كشور را به دست گيرند. بنابراین شك نبايد كرد كه انقلاب اسلامى ایران از همه انقلابها جداست؛ هم در پيدايش و هم در كيفيت مبارزه و هم در انگيزه انقلاب و قيام. ترديد نيست كه اين يك تحفه الهى و هديه غيبى بوده كه از جانب خداوند منان بر اين ملت مظلوم غارتزده عنايت شده است».<ref>همان، ص129</ref> |
ویرایش