اصفهانی، سید ابوالحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
    جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
    خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
       
       


    انگليسها به بهانه حفظ پايگاههاى خود در عراق به اين كشور اسلامى لشكركشى كردند و آن را اشغال نمودند. رشيد عالى نخست وزير عراق به ايران گريخت و سپس به مصر رفت. همراه با حمله انگليسى‌ها به عراق و فرار رشيد عالى، اميرعبدالله دائى‌فيصل و نورى سعيد از افسران عراق كه به اردن پناهنده شده بودند با قواى‌امدادى انگليس، به عراق آمدند و دوباره دولت دستورى خود را در عراق تشكيل دادند و در اين موقع انتخابات فرمايشى راه انداختند و آن در سال 1341 هجرى قمرى بود.  
    انگليسها به بهانه حفظ پايگاههاى خود در عراق به اين كشور اسلامى لشكركشى كردند و آن را اشغال نمودند. رشيد عالى نخست وزير عراق به ایران گريخت و سپس به مصر رفت. همراه با حمله انگليسى‌ها به عراق و فرار رشيد عالى، اميرعبدالله دائى‌فيصل و نورى سعيد از افسران عراق كه به اردن پناهنده شده بودند با قواى‌امدادى انگليس، به عراق آمدند و دوباره دولت دستورى خود را در عراق تشكيل دادند و در اين موقع انتخابات فرمايشى راه انداختند و آن در سال 1341 هجرى قمرى بود.  


    اين انتخابات توسط علماء و فقهاء شيعه تحريم گرديد. مرحوم [[نائینی، محمدحسین|آیت‌الله نائينى]] و آیت‌الله اصفهانى، دو مرجع‌بزرگوار و عاليقدر آن روز، فعاليتهاى مرحوم آیت‌الله خالصى را مورد تاييد قرار دادند و اين امر زمينه‌هاى قيام مردم را فراهم مى‌ساخت كه مرحوم آیت‌الله اصفهانى و [[نائینی، محمدحسین|آیت‌الله نائينى]] و سيد‌‎هبة‌الدين شهرستانى به ايران تبعيد گرديدند. آن روز بيش از یک سال از تاسيس حوزه علميه قم نمى‌گذشت و حوزه علميه نخستين گامهاى خود را برمى‌داشت و آیت‌الله حائرى مؤسس عاليقدر حوزه، خود بامشكلاتى رو به رو بود كه خبر تبعيد شدن آيات عظام نجف به قم رسيد‌ ‎و مردم ايران آماده استقبال باشكوه از آنان شدند و استقبال بى‌سابقه‌اى از آنان به عمل آمد. پس از ورود به قم، آیت‌الله حائرى حوزه درس خود را در اختيار آن مرجع عاليقدر و حضرت‌[[نائینی، محمدحسین|آیت‌الله نائينى]] قرار دادند و آنان فضلاء و طلاب حوزه نوپاى قم را از فيوض علمى‌خويش بهره‌مند ساختند. هنگام مهاجرت اعلاميه‌اى را صادر فرمودند كه متن آن را در زير مى‌آوريم كه نشانه‌اى از عمق اعتقاد قلبى اين مرجع عاليقدر در راه احياء حقوق ملت مسلمان مى‌باشد. اعلاميه‌اى كه امروز نيز مى‌تواند الهام بخش و حركت آفرين باشد.  
    اين انتخابات توسط علماء و فقهاء شيعه تحريم گرديد. مرحوم [[نائینی، محمدحسین|آیت‌الله نائينى]] و آیت‌الله اصفهانى، دو مرجع‌بزرگوار و عاليقدر آن روز، فعاليتهاى مرحوم آیت‌الله خالصى را مورد تاييد قرار دادند و اين امر زمينه‌هاى قيام مردم را فراهم مى‌ساخت كه مرحوم آیت‌الله اصفهانى و [[نائینی، محمدحسین|آیت‌الله نائينى]] و سيد‌‎هبة‌الدين شهرستانى به ایران تبعيد گرديدند. آن روز بيش از یک سال از تاسيس حوزه علميه قم نمى‌گذشت و حوزه علميه نخستين گامهاى خود را برمى‌داشت و آیت‌الله حائرى مؤسس عاليقدر حوزه، خود بامشكلاتى رو به رو بود كه خبر تبعيد شدن آيات عظام نجف به قم رسيد‌ ‎و مردم ایران آماده استقبال باشكوه از آنان شدند و استقبال بى‌سابقه‌اى از آنان به عمل آمد. پس از ورود به قم، آیت‌الله حائرى حوزه درس خود را در اختيار آن مرجع عاليقدر و حضرت‌[[نائینی، محمدحسین|آیت‌الله نائينى]] قرار دادند و آنان فضلاء و طلاب حوزه نوپاى قم را از فيوض علمى‌خويش بهره‌مند ساختند. هنگام مهاجرت اعلاميه‌اى را صادر فرمودند كه متن آن را در زير مى‌آوريم كه نشانه‌اى از عمق اعتقاد قلبى اين مرجع عاليقدر در راه احياء حقوق ملت مسلمان مى‌باشد. اعلاميه‌اى كه امروز نيز مى‌تواند الهام بخش و حركت آفرين باشد.  


    === متن فتواى آیت‌الله اصفهانى ===  
    === متن فتواى آیت‌الله اصفهانى ===  
    خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:




    آیت‌الله سيد‌‎ابوالحسن اصفهانى تا واپسين سال حيات خويش در نجف اشرف ماندگار بود. او در اواخر عمر خويش دچار ضعف مزاج گرديد و به بيماريهاى گوناگونى مبتلا شد. ايشان در آن سالها در فصل تابستان برای در امان ماندن از گرماى زياد شهر نجف به كاظمين و سامرا مى رفت، در آنجا گر چه در ظاهر در استراحت به سر می‌برد، ولى در عمل اينچنين نبود. او به تنهايى در آنجا به نامه‌هاى زيادى كه از سوى مسلمانان و دوستدارانش به منظور كسب نظرات فقهى و رهنمودهاى علمى وى برایش ارسال مى شد، پاسخ مى داد و با تنى خسته و كوفته سر بر بالين مى گذارد. چند صباحى پيش از اينكه دار فانى را وداع گويد وضعيت مزاجى وى رو به وخامت گذاشت. به او پيشنهاد كردند كه محلى ديگر را كه داراى هوايى مناسب است، برگزيند. او ايران را انتخاب كرد اما خيلى زود از سفر به ايران منصرف شد و سفر به بعلبك لبنان را برگزيد پس از مدت زمان كوتاهى كه ايشان در بعلبك بود بسيارى از بزرگان و دانشمندان جبل عامل، بعلبك، بيروت، دمشق و ديگر نقاط لبنان و سوريه با وى ديدار كردند. پس از اينكه وضعيت مزاجى وى تا اندازه‌اى بهبود يافت، روزى در اثر سانحه‌اى به زمين خورد و پس از بازگشت به كاظمين در شب نهم ذيحجه 1365ق در 81 سالگى دارفانى را وداع گفت.
    آیت‌الله سيد‌‎ابوالحسن اصفهانى تا واپسين سال حيات خويش در نجف اشرف ماندگار بود. او در اواخر عمر خويش دچار ضعف مزاج گرديد و به بيماريهاى گوناگونى مبتلا شد. ايشان در آن سالها در فصل تابستان برای در امان ماندن از گرماى زياد شهر نجف به كاظمين و سامرا مى رفت، در آنجا گر چه در ظاهر در استراحت به سر می‌برد، ولى در عمل اينچنين نبود. او به تنهايى در آنجا به نامه‌هاى زيادى كه از سوى مسلمانان و دوستدارانش به منظور كسب نظرات فقهى و رهنمودهاى علمى وى برایش ارسال مى شد، پاسخ مى داد و با تنى خسته و كوفته سر بر بالين مى گذارد. چند صباحى پيش از اينكه دار فانى را وداع گويد وضعيت مزاجى وى رو به وخامت گذاشت. به او پيشنهاد كردند كه محلى ديگر را كه داراى هوايى مناسب است، برگزيند. او ایران را انتخاب كرد اما خيلى زود از سفر به ایران منصرف شد و سفر به بعلبك لبنان را برگزيد پس از مدت زمان كوتاهى كه ايشان در بعلبك بود بسيارى از بزرگان و دانشمندان جبل عامل، بعلبك، بيروت، دمشق و ديگر نقاط لبنان و سوريه با وى ديدار كردند. پس از اينكه وضعيت مزاجى وى تا اندازه‌اى بهبود يافت، روزى در اثر سانحه‌اى به زمين خورد و پس از بازگشت به كاظمين در شب نهم ذيحجه 1365ق در 81 سالگى دارفانى را وداع گفت.


    پیکر شريف آیت‌الله اصفهانى پس از حمل از كاظمين به نجف و تشييعى كم سابقه در صحن مطهر اميرالمؤمنين‌ عليه‌السلام كنار قبر فرزند شهيدش سيد‌‎محمدحسن و آرامگاه آیت‌الله خراسانى به خاک سپرده شد.
    پیکر شريف آیت‌الله اصفهانى پس از حمل از كاظمين به نجف و تشييعى كم سابقه در صحن مطهر اميرالمؤمنين‌ عليه‌السلام كنار قبر فرزند شهيدش سيد‌‎محمدحسن و آرامگاه آیت‌الله خراسانى به خاک سپرده شد.