موقف الزيدية و أهل السنة من العقيدة الإسماعيلية و فلسفتها: تفاوت میان نسخه‌ها

    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR23135J1.jpg | عنوان =‏موقف الزيدية و أهل السنة من العق...» ایجاد کرد)
     
    (لینک درون متنی)
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}  
    }}  
    '''موقف الزيدية و أهل السنة من العقيدة الإسماعيلية و فلسفتها'''، تألیف کمال‎الدین نورالدین مرجونی در اصل پایان‎نامه دکترا با عنوان «جهود الزيدية في الرد علی الباطنية» بوده که در دانشگاه قاهره به راهنمایی «محمد سید جلیند» دفاع شده است. در این اثر اعتقادات و افکار اسماعیلیه باطنیه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.  
    '''موقف الزيدية و أهل السنة من العقيدة الإسماعيلية و فلسفتها'''، تألیف [[مرجوني، کمال‌الدين نورالدين|کمال‎الدین نورالدین مرجونی]] در اصل پایان‎نامه دکترا با عنوان «جهود الزيدية في الرد علی الباطنية» بوده که در دانشگاه قاهره به راهنمایی «محمد سید جلیند» دفاع شده است. در این اثر اعتقادات و افکار اسماعیلیه باطنیه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.  


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب، مشتمل بر یک مقدمه تحقیقی، یک تمهید در دو مبحث، سه باب و یک خاتمه است. هریک از ابواب کتاب نیز خود مشتمل بر فصولی است.  
    کتاب، مشتمل بر یک مقدمه تحقیقی، یک تمهید در دو مبحث، سه باب و یک خاتمه است. هریک از ابواب کتاب نیز خود مشتمل بر فصولی است.
     
    نویسنده در هر مبحث ابتدا آرای باطنیه را در هر مسئله و اختلافات پیرامون آن و سپس دیدگاه زیدیه را در آن مسئله ذکر کرده است. در خلال ارائه مسئله گاه نظر خود را با تحلیل و نقد بیان کرده است؛ اما غالباً دیدگاهش را در نهایت بحث و پس از ارائه اشکال زیدیه بر باطنیه آورده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص14</ref>‏.  
    نویسنده در هر مبحث ابتدا آرای باطنیه را در هر مسئله و اختلافات پیرامون آن و سپس دیدگاه زیدیه را در آن مسئله ذکر کرده است. در خلال ارائه مسئله گاه نظر خود را با تحلیل و نقد بیان کرده است؛ اما غالباً دیدگاهش را در نهایت بحث و پس از ارائه اشکال زیدیه بر باطنیه آورده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص14</ref>‏.  


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه کتاب چنین می‎خوانیم: فرقه‎های شیعه در جزئیات و تفاصیل اعتقادات با یکدیگر اختلاف‎هایی دارند، اما همه آنها بر این متفقند که علی(ع) نسبت به امامت و قیام به این امر در امت مستحق‎ترین است. فرقه زیدیه و امامیه و اسماعیلیه به‎لحاظ گستردگی و تعداد بزرگ‎ترین فرقه‎ها هستند. بااین‎حال گروهی گروه دیگر را تکذیب می‎کنند و بااینکه مابین آنها تناقضاتی در اعتقادات و به‎ویژه در امامت وجود دارد، برخی، برخی دیگر را گمراه می‎خوانند. در این بین شیعه اسماعیلیه به جهت اینکه از سوی دیگر مسلمانان متهم به اسلام ظاهری هستند مورد حملات شدید قرار گرفته‎اند. به همین جهت اهل سنت، اسماعیلیه را از جمله مذاهب خارج از اسلام می‎دانند. زیدیه نیز همین اعتقاد را دارند و می‎گویند: اسماعیلیان در ظاهر اسلام را رعایت می‎کنند، اما در باطن کافر هستند و به هیچ‎یک از شرایع پایبند نیستند<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>‏.
    در مقدمه کتاب چنین می‎خوانیم: فرقه‎های شیعه در جزئیات و تفاصیل اعتقادات با یکدیگر اختلاف‎هایی دارند، اما همه آنها بر این متفقند که [[امام على(ع)|علی(ع)]] نسبت به امامت و قیام به این امر در امت مستحق‎ترین است. فرقه زیدیه و امامیه و اسماعیلیه به‎لحاظ گستردگی و تعداد بزرگ‎ترین فرقه‎ها هستند. بااین‎حال گروهی گروه دیگر را تکذیب می‎کنند و بااینکه مابین آنها تناقضاتی در اعتقادات و به‎ویژه در امامت وجود دارد، برخی، برخی دیگر را گمراه می‎خوانند. در این بین شیعه اسماعیلیه به جهت اینکه از سوی دیگر مسلمانان متهم به اسلام ظاهری هستند مورد حملات شدید قرار گرفته‎اند. به همین جهت اهل سنت، اسماعیلیه را از جمله مذاهب خارج از اسلام می‎دانند. زیدیه نیز همین اعتقاد را دارند و می‎گویند: اسماعیلیان در ظاهر اسلام را رعایت می‎کنند، اما در باطن کافر هستند و به هیچ‎یک از شرایع پایبند نیستند<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>‏.


    انتشار اسماعیلیه باطنیه در جاهای متعددی از یمن و اختلاط آنها با زیدی‎ها که اکثریت را تشکیل داده‎اند، سبب شده که نقش سیاسی مهمی به هنگام سیطره قوای اجنبی در یمن و در همه اعصار داشته باشند<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>‏.  
    انتشار اسماعیلیه باطنیه در جاهای متعددی از یمن و اختلاط آنها با زیدی‎ها که اکثریت را تشکیل داده‎اند، سبب شده که نقش سیاسی مهمی به هنگام سیطره قوای اجنبی در یمن و در همه اعصار داشته باشند<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>‏.  


    در ادامه مقدمه به دیدگاه استاد جعفر سبحانی به‎عنوان یکی از اعلام شیعه امامیه معاصر یاد شده که سیمای درگیری‎ها و دشمنی‎های بین زیدیه و اسماعیلیه را به‎اختصار بیان کرده و توضیح داده که زیدیه و اسماعیلیه از فرق شیعه هستند که بینشان اتفاقات و اختلافاتی وجود دارد. هر دو گروه متفقند که رهبری جامعه اسلامی پس از رحلت نبی اکرم(ص) به بیعت و اختیار نبوده، بلکه به نص رسول(ص) بر یکی از آحاد جامعه بوده و متفقند بر اینکه نص بر علی(ع) و فرزندانش حسن و حسین(ع) صادر شده است؛ به‎جز اینکه زیدیه قائل است به اینکه استمرار امامت پس از امام حسین(ع) به خروج و دعوت صورت می‎گیرد و در ابتدا این قاعده با خروج امام زید، سپس پسرش یحیی و... تمثل یافت. اما اساعیلیه قائل به استمرار نص الهی پس از حسین(ع) بر امامت زین‎العابدین و امام باقر و امام صادق و پس از او فرزندش اسماعیل است که در نزد آنها مهدی امت است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>‏.  
    در ادامه مقدمه به دیدگاه استاد [[سبحانی تبریزی، جعفر|جعفر سبحانی]] به‎عنوان یکی از اعلام شیعه امامیه معاصر یاد شده که سیمای درگیری‎ها و دشمنی‎های بین زیدیه و اسماعیلیه را به‎اختصار بیان کرده و توضیح داده که زیدیه و اسماعیلیه از فرق شیعه هستند که بینشان اتفاقات و اختلافاتی وجود دارد. هر دو گروه متفقند که رهبری جامعه اسلامی پس از رحلت نبی اکرم(ص) به بیعت و اختیار نبوده، بلکه به نص رسول(ص) بر یکی از آحاد جامعه بوده و متفقند بر اینکه نص بر [[امام على(ع)|علی(ع)]] و فرزندانش حسن و حسین(ع) صادر شده است؛ به‎جز اینکه زیدیه قائل است به اینکه استمرار امامت پس از امام حسین(ع) به خروج و دعوت صورت می‎گیرد و در ابتدا این قاعده با خروج امام زید، سپس پسرش یحیی و... تمثل یافت. اما اساعیلیه قائل به استمرار نص الهی پس از حسین(ع) بر امامت [[امام سجاد(ع)|زین‎العابدین]] و امام باقر و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق]] و پس از او فرزندش اسماعیل است که در نزد آنها مهدی امت است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>‏.  


    در تمهید کتاب در ضمن دو مبحث ابتدا فرقه زیدیه معرفی و سپس از فرق یا مذاهب آن سخن رفته است. در مبحث دوم نیز باطنیه و مهم‎ترین فرق آن معرفی شده است. سپس اهداف باطنیه و مهارت‎های آنها در دعوت به شیوه‎های مختلف مطرح شده است. نویسنده همچنین تأکید کرده است که فرقه مورد بحث در این کتاب، اسماعیلیه باطنیه است، نه دیگر فرق باطنیه مانند: قرامطه، اخوان‎الصفا، نصیریه و دروزیه<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏.
    در تمهید کتاب در ضمن دو مبحث ابتدا فرقه زیدیه معرفی و سپس از فرق یا مذاهب آن سخن رفته است. در مبحث دوم نیز باطنیه و مهم‎ترین فرق آن معرفی شده است. سپس اهداف باطنیه و مهارت‎های آنها در دعوت به شیوه‎های مختلف مطرح شده است. نویسنده همچنین تأکید کرده است که فرقه مورد بحث در این کتاب، اسماعیلیه باطنیه است، نه دیگر فرق باطنیه مانند: قرامطه، اخوان‎الصفا، نصیریه و دروزیه<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏.
    خط ۴۳: خط ۴۴:
    در باب دوم کتاب موضع زیدیه در مورد اعتقادات باطنیه در رابطه با توحید و اسما و صفات الهی ذکر شده است. سپس موضع آنان نسبت به دیدگاه باطنیه درباره موضوعات خلقت عالم و نبوت و سمعیات تبیین شده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏.  
    در باب دوم کتاب موضع زیدیه در مورد اعتقادات باطنیه در رابطه با توحید و اسما و صفات الهی ذکر شده است. سپس موضع آنان نسبت به دیدگاه باطنیه درباره موضوعات خلقت عالم و نبوت و سمعیات تبیین شده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏.  


    زیدیه – به‎جز حمیدان بن یحیی (656ق) - ‎معتقدند که امام علی(ع) به نص خفی به امامت رسیده و امام حسن و امام حسین(ع) به نص جلی به امامت رسیده‎اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎429</ref>‏.  
    زیدیه – به‎جز حمیدان بن یحیی (656ق) - ‎معتقدند که [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] به نص خفی به امامت رسیده و امام حسن و امام حسین(ع) به نص جلی به امامت رسیده‎اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎429</ref>‏.  


    در بخشی از باب دوم، به مناقشه ابن تیمیه در برخی از آثارش در رابطه با دیدگاه باطنیه اشاره شده که از توصیف خداوند به نفی و اثبات خودداری می‎ورزند. از نظر ابن تیمیه، باطنیه با این دیدگاه، قانون منطقی بدیهی که همان قانون عدم تناقض است را نفی می‎کنند. ابوسلیمان سجستانی باطنی در کتابش «الأقاليد الملكوتية» آن‎چنان‎که ابن تیمیه در کتابش «شرح العقيدة الإصفهانية» نقل کرده، چنین می‎گوید: ما بین نقیضین منتاقضین جمع نمی‎کنیم، تا بگوییم خداوند زنده است و زنده نیست؛ بلکه دو نقیض را برمی‎داریم و می‎گوییم: او نه موصوف است و نه لاموصوف<ref>ر.ک: همان، ص‎209</ref>‏.  
    در بخشی از باب دوم، به مناقشه ابن تیمیه در برخی از آثارش در رابطه با دیدگاه باطنیه اشاره شده که از توصیف خداوند به نفی و اثبات خودداری می‎ورزند. از نظر ابن تیمیه، باطنیه با این دیدگاه، قانون منطقی بدیهی که همان قانون عدم تناقض است را نفی می‎کنند. ابوسلیمان سجستانی باطنی در کتابش «الأقاليد الملكوتية» آن‎چنان‎که ابن تیمیه در کتابش «شرح العقيدة الإصفهانية» نقل کرده، چنین می‎گوید: ما بین نقیضین منتاقضین جمع نمی‎کنیم، تا بگوییم خداوند زنده است و زنده نیست؛ بلکه دو نقیض را برمی‎داریم و می‎گوییم: او نه موصوف است و نه لاموصوف<ref>ر.ک: همان، ص‎209</ref>‏.  
    خط ۶۰: خط ۶۱:


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references/>
    <references />


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==