تاریخ تفسیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'ميتوان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - 'ميشوند' به 'می‌شوند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ميتوان' به 'می‌توان')
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
اين گروه كه به فرقه‌ى سياسى بيشتر شباهت داشته تا فرقه‌اى مذهبى بعد از امامت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امامت را حق اسماعيل فرزند ارشد او ميدانستند و براى بدست گرفتن قدرت عقايد خود را بهانه كرده و مخفيانه تبليغ ميكردند و تفسير قرآن تابع اراده رهبرانشان بود و چنين ميگفتند كه مراد از كلام خدا ظواهر قرآن نيست بلكه بواطن و اسرار آن است و از افاده معناى لغوى مغزول بودند.
اين گروه كه به فرقه‌ى سياسى بيشتر شباهت داشته تا فرقه‌اى مذهبى بعد از امامت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امامت را حق اسماعيل فرزند ارشد او ميدانستند و براى بدست گرفتن قدرت عقايد خود را بهانه كرده و مخفيانه تبليغ ميكردند و تفسير قرآن تابع اراده رهبرانشان بود و چنين ميگفتند كه مراد از كلام خدا ظواهر قرآن نيست بلكه بواطن و اسرار آن است و از افاده معناى لغوى مغزول بودند.


مؤلف در ادامه بعضى از تفاسير آيات از نظر اين گروه را بيان می‌كند سپس چگونگى تشكيل اين فرقه بيان می‌كند در ادامه نيز برخى از احكامى فقهى كه به ميل خود تفسير ميكردند و همچنين به بيان پيدايش مكاتب صوفيه، بهائيه، بابيه و قرمطيه از دل باطنيه و وجه شباهت آنها با باطنيه می‌پردازد و در نهايت ميتوان چنين گفت كه نظر آنها دور شدن هر چه بيشتر از دين ميباشد.
مؤلف در ادامه بعضى از تفاسير آيات از نظر اين گروه را بيان می‌كند سپس چگونگى تشكيل اين فرقه بيان می‌كند در ادامه نيز برخى از احكامى فقهى كه به ميل خود تفسير ميكردند و همچنين به بيان پيدايش مكاتب صوفيه، بهائيه، بابيه و قرمطيه از دل باطنيه و وجه شباهت آنها با باطنيه می‌پردازد و در نهايت می‌توان چنين گفت كه نظر آنها دور شدن هر چه بيشتر از دين ميباشد.


اخوان الصفا:  
اخوان الصفا:  
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
اين مكتب كه در قرآن چهارم هجرى بر مبانى باطنيان تاسيس يافت با ترجمه اصطلاحات فلسفى و نيز وضع اصطلاحات جديد ذهن مسلمانان را به امورى بيهوده مشغول كرده بودند و قصد داشتند معارف اسلامى را در قالب فلسفه يونان يا هند بريزند و مبانى دينى را با آراء فلسفى هماهنگ سازد و چون اين كار امكان نداشت از تاويلات ناراوا استمداد ميكردند.
اين مكتب كه در قرآن چهارم هجرى بر مبانى باطنيان تاسيس يافت با ترجمه اصطلاحات فلسفى و نيز وضع اصطلاحات جديد ذهن مسلمانان را به امورى بيهوده مشغول كرده بودند و قصد داشتند معارف اسلامى را در قالب فلسفه يونان يا هند بريزند و مبانى دينى را با آراء فلسفى هماهنگ سازد و چون اين كار امكان نداشت از تاويلات ناراوا استمداد ميكردند.


ايده آنان در مقابل قرآن چنين است: قرآن عبارت از رموزى است براى حايقى دور از افهام عامه كه پيغمبر اسرار آن به خواص امت گفته و براى عوام از آنها با الفاظ مشترك و معانى قابل تاويل اشاره كرده است و در واقع از اين ايده ميتوان فهميد كه اين همان ايده باطنيان است كه ميگفتند كه ظواهر قرآن مراد نيست.
ايده آنان در مقابل قرآن چنين است: قرآن عبارت از رموزى است براى حايقى دور از افهام عامه كه پيغمبر اسرار آن به خواص امت گفته و براى عوام از آنها با الفاظ مشترك و معانى قابل تاويل اشاره كرده است و در واقع از اين ايده می‌توان فهميد كه اين همان ايده باطنيان است كه ميگفتند كه ظواهر قرآن مراد نيست.


مؤلف در ادامه به روش كار اين مكتب در برابر تفسير آيات و ديدگاهشان نسبت به مكاتب ديگر و برخى از تفاسير آيات را از ديد اين مكتب بيان می‌كند.
مؤلف در ادامه به روش كار اين مكتب در برابر تفسير آيات و ديدگاهشان نسبت به مكاتب ديگر و برخى از تفاسير آيات را از ديد اين مكتب بيان می‌كند.
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
دهم: مكتب فلاسفه  
دهم: مكتب فلاسفه  


در اين بخش ميخوانيم: برخى از دانشمندان اسلامى هستند كه آراء تفسيرى ايشان به هيچ يك از مكاتبى كه ذكر شده نميتوان منسوب كرد هم از آنجهت كه ندرتا متعرض تفسير شده‌اند و گاها آراء فلسفى خود را ميخواستند به قرآن مستند سازند در اين ميان ميتوان به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] اشاره كرد.
در اين بخش ميخوانيم: برخى از دانشمندان اسلامى هستند كه آراء تفسيرى ايشان به هيچ يك از مكاتبى كه ذكر شده نمی‌توان منسوب كرد هم از آنجهت كه ندرتا متعرض تفسير شده‌اند و گاها آراء فلسفى خود را ميخواستند به قرآن مستند سازند در اين ميان می‌توان به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] اشاره كرد.


مؤلف در اين بخش به نظرات اين دانشمندان در برابر برخى از الفاظ و آيات قرآنى مانند وحى، '''«يحمل عرش ربلك يومئذ ثمانية»'''، '''«عليها تسعة عشر»''' و... را بيان می‌كند.
مؤلف در اين بخش به نظرات اين دانشمندان در برابر برخى از الفاظ و آيات قرآنى مانند وحى، '''«يحمل عرش ربلك يومئذ ثمانية»'''، '''«عليها تسعة عشر»''' و... را بيان می‌كند.
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
يازدهم: مكتب علمى و اجتماعى در روشنايى تمدن جديد  
يازدهم: مكتب علمى و اجتماعى در روشنايى تمدن جديد  


در اينكه اسلام چندين قرن مشعلدار تمدن و علم و آبادى جهان بوده شكى نيست اما در حدود يك قرن و نيم اين مسئله مورد بحث است كه آيا اسلام سنگ راه تمدن و آبادى جهان است؟ آيا ميتوان مبانى اسلام و روح تمدن و تقدم هماهنگى برقرار نمود؟
در اينكه اسلام چندين قرن مشعلدار تمدن و علم و آبادى جهان بوده شكى نيست اما در حدود يك قرن و نيم اين مسئله مورد بحث است كه آيا اسلام سنگ راه تمدن و آبادى جهان است؟ آيا می‌توان مبانى اسلام و روح تمدن و تقدم هماهنگى برقرار نمود؟


از آنجا كه قدرتمندان و سرمايه داران براى تسلط به منابع عظيم طبيعى و ثروتهاى جهان و بازارهاى كالا با مشكلاتى همچون دينداران مواجه بودند بزرگترين دشمن خود را دين مى‌ديدند و آنها سعى ميكردند با ايجاد انشعاب در وحدت ملى بوسيله فرقه‌هاى مذهبى به مقصود خود برسند.شايد اولين جايى كه مسلمانان در مقابل اين سلطه بپا خواستند سرزمين هندوستان بود و باعث عدم تسلط بريتانيا بر هند شود. و در اين ميان قدرتمندان خاموش ننشته‌اند بلكه با شبهاتى از اين قبيل كه اسلام سنگ راه تمدن و آبادى جهان است به مبارزه با دينداران بپا خواسته است.
از آنجا كه قدرتمندان و سرمايه داران براى تسلط به منابع عظيم طبيعى و ثروتهاى جهان و بازارهاى كالا با مشكلاتى همچون دينداران مواجه بودند بزرگترين دشمن خود را دين مى‌ديدند و آنها سعى ميكردند با ايجاد انشعاب در وحدت ملى بوسيله فرقه‌هاى مذهبى به مقصود خود برسند.شايد اولين جايى كه مسلمانان در مقابل اين سلطه بپا خواستند سرزمين هندوستان بود و باعث عدم تسلط بريتانيا بر هند شود. و در اين ميان قدرتمندان خاموش ننشته‌اند بلكه با شبهاتى از اين قبيل كه اسلام سنگ راه تمدن و آبادى جهان است به مبارزه با دينداران بپا خواسته است.
خط ۱۶۶: خط ۱۶۶:
دوازدهم: مكتب جستجو گردان و نوآوران  
دوازدهم: مكتب جستجو گردان و نوآوران  


مكتب جستجو گردان با استناد به اين دو آيه '''«ما فرطنا في الكتاب من شىء»''' و '''«ولا رطب و لا يابس الا في كتاب مبين»''' اين مطلب را ذكر ميكنند همه علوم را ميتوان از قرآن استخراج نمود و غافل از اينكه قرآن براى هدايت بشر در اعتقاد بمبدأ و روابط خالف و مخلوق و راهبرى براى سعادت ابدى آمده است نه تعيين فرمولهاى علمى كه خداوند كشف آن را برعهده فكر متسلسل و متكامل بشر قرار داده است.
مكتب جستجو گردان با استناد به اين دو آيه '''«ما فرطنا في الكتاب من شىء»''' و '''«ولا رطب و لا يابس الا في كتاب مبين»''' اين مطلب را ذكر ميكنند همه علوم را می‌توان از قرآن استخراج نمود و غافل از اينكه قرآن براى هدايت بشر در اعتقاد بمبدأ و روابط خالف و مخلوق و راهبرى براى سعادت ابدى آمده است نه تعيين فرمولهاى علمى كه خداوند كشف آن را برعهده فكر متسلسل و متكامل بشر قرار داده است.


وهدفشان از اين تفكر اين است كه با رجوع به قرآن ساده لوحان و جاهلان و غرض‌ورزان براى حل پديده‌اى و نيافتن آن مطلب مورد نظرشان اعتقادشان را متزلزل سازند.
وهدفشان از اين تفكر اين است كه با رجوع به قرآن ساده لوحان و جاهلان و غرض‌ورزان براى حل پديده‌اى و نيافتن آن مطلب مورد نظرشان اعتقادشان را متزلزل سازند.
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
در اين امر نيز كتابهاى زيادى نوشته شده است كه مؤلف تعدادى از آنها را ميشمرد سپس به ذكر چند آيه از قرآن و تفسير آن از اين ديدگاه می‌پردازد.
در اين امر نيز كتابهاى زيادى نوشته شده است كه مؤلف تعدادى از آنها را ميشمرد سپس به ذكر چند آيه از قرآن و تفسير آن از اين ديدگاه می‌پردازد.


و در پايان نيز مطالب ارزشمندى در باب ورود يا عدم ورود برخى از علوم در تفسير و همچنين توضيح درباره عالمانى كه مسائل حقيقى و قانونى تفسير را با بعضى تاويلات قرآن مخلوط كرده‌اند و در نهايت آيا ميتوان در مسائل اختلافى بين مسلمانان بخاطر اتحاد وارد نشد مطالبى را ذكر كرده است.
و در پايان نيز مطالب ارزشمندى در باب ورود يا عدم ورود برخى از علوم در تفسير و همچنين توضيح درباره عالمانى كه مسائل حقيقى و قانونى تفسير را با بعضى تاويلات قرآن مخلوط كرده‌اند و در نهايت آيا می‌توان در مسائل اختلافى بين مسلمانان بخاطر اتحاد وارد نشد مطالبى را ذكر كرده است.


سيزدهم: نمونه تفاسير مهم  
سيزدهم: نمونه تفاسير مهم  
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
در مورد مؤلف ين هر كدام از تفاسير ابتدا مختصرى از احوال او بيان شده سپس به آن دوازده آيه با تفاسيرشان پرداخته شده است.
در مورد مؤلف ين هر كدام از تفاسير ابتدا مختصرى از احوال او بيان شده سپس به آن دوازده آيه با تفاسيرشان پرداخته شده است.


از ميان تفاسير شيعه به تفسير [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان طبرسى]]، [[منهج الصادقين في إلزام المخالفين|منهج الصادقين]] مولى فتح الله، برهان بحرانى و نور الثقلين حويزى، كاشف مغنيه و [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]] طباطبائى ميتوان اشاره كرد.
از ميان تفاسير شيعه به تفسير [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان طبرسى]]، [[منهج الصادقين في إلزام المخالفين|منهج الصادقين]] مولى فتح الله، برهان بحرانى و نور الثقلين حويزى، كاشف مغنيه و [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]] طباطبائى می‌توان اشاره كرد.


و تفاسير اهل تسنن از اين قبيلند: جامع البيان طبرى، كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، جامع الاحكام قرطبى، بحر المحيط ابوحيان يا روح المعانى الوسى، المنار يا تفسير المراغى، في ظلال القران [[سید قطب]].  
و تفاسير اهل تسنن از اين قبيلند: جامع البيان طبرى، كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، جامع الاحكام قرطبى، بحر المحيط ابوحيان يا روح المعانى الوسى، المنار يا تفسير المراغى، في ظلال القران [[سید قطب]].  
خط ۱۹۲: خط ۱۹۲:
قرآن خزانه بى پايانى است كه الى الابد سهم و بهره هر عالم جستجوگر ومخلص را در خود ذخير دارد و هر چه از آن بهره گيرد كمبودى در آن راه نمييابد در اين امر علماى اسلام بايد سه نوع تفسير براى بهمرمند كردن مخاطبان قرآن از اين خزانه بى‌پايان بنويسند:
قرآن خزانه بى پايانى است كه الى الابد سهم و بهره هر عالم جستجوگر ومخلص را در خود ذخير دارد و هر چه از آن بهره گيرد كمبودى در آن راه نمييابد در اين امر علماى اسلام بايد سه نوع تفسير براى بهمرمند كردن مخاطبان قرآن از اين خزانه بى‌پايان بنويسند:


#تفسير علمى و قانونى كه به طور مستقصى حاوى مسائل لغوى صرفى و اشتقاقى نحوى، بيانى، كلامى، اصولى، فقهى، و تفاسير ماثور، اسباب نزول باشد و چون نميتوان آن را تفسيرى كامل ناميد مؤلف آن را تفسير متكامل ناميده است يعنى در راه تكامل.
#تفسير علمى و قانونى كه به طور مستقصى حاوى مسائل لغوى صرفى و اشتقاقى نحوى، بيانى، كلامى، اصولى، فقهى، و تفاسير ماثور، اسباب نزول باشد و چون نمی‌توان آن را تفسيرى كامل ناميد مؤلف آن را تفسير متكامل ناميده است يعنى در راه تكامل.
#تفسير ساده و همه فهم براى هر زبانى
#تفسير ساده و همه فهم براى هر زبانى
#تفسيرى از جنبه‌هاى تدبرى در محدوده قانونى كه تدبر در هر درجه‌اى مخالف ظواهر قرآن نباشد.
#تفسيرى از جنبه‌هاى تدبرى در محدوده قانونى كه تدبر در هر درجه‌اى مخالف ظواهر قرآن نباشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش