۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ميتوان' به 'میتوان') |
جز (جایگزینی متن - 'ميشود' به 'میشود') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
پيغمبر اكرم(ص) بعد از دريافت وحى و حفظ آن، در آموزش آن به اصحاب با صبر كافى عمل ميكردند تا اينكه اصحاب آنرا بهتر فرا گيرند و به كاتبان وحى نيز دستور مىداد تا املا كنند، اگر هر جا از قرآن براى فهم بهتر نياز به بيان بود با قول و عمل و تقرير آن را بيان ميفرمود تا نكتهى ابهامى در آن نباشد و اين مكتب در تفسير، بدليل حديث ثقلين به ائمه اطهار نيز به ارث رسيده است و باليقين معلوم است كه مفسران بعد از پيغمبر ائمه معصومين(ع) ميباشند. | پيغمبر اكرم(ص) بعد از دريافت وحى و حفظ آن، در آموزش آن به اصحاب با صبر كافى عمل ميكردند تا اينكه اصحاب آنرا بهتر فرا گيرند و به كاتبان وحى نيز دستور مىداد تا املا كنند، اگر هر جا از قرآن براى فهم بهتر نياز به بيان بود با قول و عمل و تقرير آن را بيان ميفرمود تا نكتهى ابهامى در آن نباشد و اين مكتب در تفسير، بدليل حديث ثقلين به ائمه اطهار نيز به ارث رسيده است و باليقين معلوم است كه مفسران بعد از پيغمبر ائمه معصومين(ع) ميباشند. | ||
قول ائمه(ع) بر اثبات حقانيت خويش و دليل وراثت علم پيغمبر با استفاده از قرآن مطرح | قول ائمه(ع) بر اثبات حقانيت خويش و دليل وراثت علم پيغمبر با استفاده از قرآن مطرح میشود و تفسير برخى از آيات از زبان ائمه(ع) بيان و نتيجه گيرى میشود كه براى فهم قرآن بايد به ائمه(ع) كه باب مدينة العلم و وارث علم پيغمبر هستند مراجعه كرد. | ||
دوم: صحابه | دوم: صحابه | ||
راجع به نظر شيعه در مورد تفسير صحابه، مشخصات تفسير در عهد صحابه و وثاقت برخى از مفسرين صحابه مانند [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، عبدالله بن مسعود و ابى بن كعب بحث | راجع به نظر شيعه در مورد تفسير صحابه، مشخصات تفسير در عهد صحابه و وثاقت برخى از مفسرين صحابه مانند [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، عبدالله بن مسعود و ابى بن كعب بحث میشود. | ||
سوم: تابعين | سوم: تابعين | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
ابتدا براى فهم كلام الله بر قرآن اعتماد ميكردند سپس بر رواياتى كه صحابه از رسول خدا(ص) نقل كرده بودند آنگاه به آنچه صحابيان موقوفا در تفسير گفته بودند و در ادامه بر گفتههاى اهل كتاب اگر معارضى در كتاب و سنت نداشت رجوع ميكردند و در آخر نظر خودشان نيز ضميمهى آن ميشد و در نظرات خود از قياس و مسائلى از اين قبيل بدليل دور شدن از صراط مستقيم امامت استفاده ميكردند. | ابتدا براى فهم كلام الله بر قرآن اعتماد ميكردند سپس بر رواياتى كه صحابه از رسول خدا(ص) نقل كرده بودند آنگاه به آنچه صحابيان موقوفا در تفسير گفته بودند و در ادامه بر گفتههاى اهل كتاب اگر معارضى در كتاب و سنت نداشت رجوع ميكردند و در آخر نظر خودشان نيز ضميمهى آن ميشد و در نظرات خود از قياس و مسائلى از اين قبيل بدليل دور شدن از صراط مستقيم امامت استفاده ميكردند. | ||
مدارس تفسيرى صدر اسلام و شاگردان آن مدارس نيز مورد بحث واقع | مدارس تفسيرى صدر اسلام و شاگردان آن مدارس نيز مورد بحث واقع میشود. | ||
5 مميزهى تفسير تابعين مطرح | 5 مميزهى تفسير تابعين مطرح میشود كه يكى از آنها ورود اسرائيليات در تفسير بود و دليل آن نو مسلمانانى بود كه از دين يهود و مسيحيت به اسلام گرويده بودند و عقايد و افكار خود را در تفسير قرآن جاى دادند. | ||
چهارم: گسترش اختلاف در تفسير | چهارم: گسترش اختلاف در تفسير | ||
عوامل گسترش اختلاف در تفسير بيان | عوامل گسترش اختلاف در تفسير بيان میشود كه وجه مشترك همه آنها ظهور راى در برابر نص ميباشد، 8 قسم از آنها توضيح داده میشوند كه عبارتند از: | ||
#حذف اسناد | #حذف اسناد | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
پنجم: تدوين تفسير | پنجم: تدوين تفسير | ||
تا زمان عمر بن عبدالعزيز هيچ كس اجازه كتابت حديث را نداشت تا اينكه در سال 99ق او فرمان كتابت حديث را صادر كرد. دلايل تدوين حديث با استفاده از قول پيغمبر(ص) و دلائل نهى از آن مطرح و بيان ميگردد كه نخستين دوران تدوين تفسير همزمان با تدوين حديث آغاز | تا زمان عمر بن عبدالعزيز هيچ كس اجازه كتابت حديث را نداشت تا اينكه در سال 99ق او فرمان كتابت حديث را صادر كرد. دلايل تدوين حديث با استفاده از قول پيغمبر(ص) و دلائل نهى از آن مطرح و بيان ميگردد كه نخستين دوران تدوين تفسير همزمان با تدوين حديث آغاز میشود، زيرا در آغاز، تفسير را بعنوان بخشى از حديث تدوين ميكردند و گروهى مانند سفيان بن عيينه، وكيع بن جراح، شعبة بن حجاج، اسحق بن راهويه و ابان بن تغلب كه عالمان حديث بودند براى تدوين و فراهم كردن احاديث به سفررفته، احاديث تفسيرى را در بابى جداگانه فراهم ميساختند. | ||
در مرحله بعدى تفسير از حديث جدا شد و به صورت كتابهايى مستقل درآمد مانند فراء نحوى مشهور كه متوفى 207ق ميباشد و ديگران كه كتابهايى در تفسير نوشتهاند. | در مرحله بعدى تفسير از حديث جدا شد و به صورت كتابهايى مستقل درآمد مانند فراء نحوى مشهور كه متوفى 207ق ميباشد و ديگران كه كتابهايى در تفسير نوشتهاند. | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
نظرات انديشمندان در اين ميان نيز متفاوت است مثل معتزليان جديد كه قائل هستند به اينكه اسلام داراى عاليترين اصول پيشرفتهاى عقلى و عملى و اجتماعى است. و اينكه قوانين بايد هماهنگ نمو و پيشرفت باشند، كه هرگز متوقف نخواهد شد و حديث مصدريست كه جاودان بودن آن سنگ راه آزادى و پيشرفت و تكامل است و در اين راستا به دلائل عقلى و نقلى خود پرداختهاند و مشكلاتى كه در اسلام وارد شده را توجيه ميكنند. در اين ميان سيد احمد خان مؤلف كتاب «الغاء اساس بردگى بوسيله پيغمبر اسلام» كه آيات قرآنى را در آن طورى تفسير كرده كه مغاير نظر خود نباشد. | نظرات انديشمندان در اين ميان نيز متفاوت است مثل معتزليان جديد كه قائل هستند به اينكه اسلام داراى عاليترين اصول پيشرفتهاى عقلى و عملى و اجتماعى است. و اينكه قوانين بايد هماهنگ نمو و پيشرفت باشند، كه هرگز متوقف نخواهد شد و حديث مصدريست كه جاودان بودن آن سنگ راه آزادى و پيشرفت و تكامل است و در اين راستا به دلائل عقلى و نقلى خود پرداختهاند و مشكلاتى كه در اسلام وارد شده را توجيه ميكنند. در اين ميان سيد احمد خان مؤلف كتاب «الغاء اساس بردگى بوسيله پيغمبر اسلام» كه آيات قرآنى را در آن طورى تفسير كرده كه مغاير نظر خود نباشد. | ||
لازم به ذكر است از سيد تفسيرى بر جاى نمانده بجز محمد عبده كه بزرگترين شاگرد مكتب سيد بود از او تفسيرى بر جاى مانده كه به آن پرداخته | لازم به ذكر است از سيد تفسيرى بر جاى نمانده بجز محمد عبده كه بزرگترين شاگرد مكتب سيد بود از او تفسيرى بر جاى مانده كه به آن پرداخته میشود و در اين بخش به خصوصيات اين تفسير بعلاوه تفسير بعضى از آيات را ذكر میكند و در پايان مميزات تفسير مكتب علمى و اجتماعى را بيان میكند. | ||
دوازدهم: مكتب جستجو گردان و نوآوران | دوازدهم: مكتب جستجو گردان و نوآوران |
ویرایش