الرد علی مسائل موسی جار الله: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (')
    جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
    خط ۵۵: خط ۵۵:
    وى، به عنوان يكى از اهل تسنن، در نامه‌اى سرگشاده به علماى نجف، برخى از مسايل اختلافى بين شيعه و سنى را مطرح نموده و از دانشمندان شيعه جواب آنها را درخواست مى‌نمايد.
    وى، به عنوان يكى از اهل تسنن، در نامه‌اى سرگشاده به علماى نجف، برخى از مسايل اختلافى بين شيعه و سنى را مطرح نموده و از دانشمندان شيعه جواب آنها را درخواست مى‌نمايد.


    در آن نوشته، مسايلى را به عنوان اعتقادات شيعى ذكر كرده كه برخى از آنها كذب محض است (مانند قول به تحريف قرآن)؛ و برخى نيز در اثر تفسير نادرست، مورد سوء استفاده قرار گرفته است. مسايل مطرح شده عبارتند از: تكفير و لعن صحابه، تحريف قرآن، انكار احاديث عامه، تأويل قرآن، تقيّه، متعه (ازدواج موقت)، اختلاف بين [[امام على (ع)]] و عده‌اى از صحابه، مسئله عول، مسئله نسيئ، حجة الوداع.
    در آن نوشته، مسايلى را به عنوان اعتقادات شيعى ذكر كرده كه برخى از آنها كذب محض است (مانند قول به تحريف قرآن)؛ و برخى نيز در اثر تفسير نادرست، مورد سوء استفاده قرار گرفته است. مسايل مطرح شده عبارتند از: تكفير و لعن صحابه، تحريف قرآن، انكار احاديث عامه، تأويل قرآن، تقيّه، متعه (ازدواج موقت)، اختلاف بين [[امام على(ع)]] و عده‌اى از صحابه، مسئله عول، مسئله نسيئ، حجة الوداع.


    مؤلف در پاسخ موسى جار الله، أولا خطاها و اشتباه‌هاى وى را متذكر مى‌شود و سپس بيان مى‌كند كه اشكال كننده قصدى جز توهين به شيعه و افترا بر اماميه نداشته است؛ زيرا ادعاهايى كه وى مطرح كرده، يا از اساس غلط است و شيعه چنين عقايدى ندارد؛ و يا آن جور كه وى ادعا كرده، نيست.
    مؤلف در پاسخ موسى جار الله، أولا خطاها و اشتباه‌هاى وى را متذكر مى‌شود و سپس بيان مى‌كند كه اشكال كننده قصدى جز توهين به شيعه و افترا بر اماميه نداشته است؛ زيرا ادعاهايى كه وى مطرح كرده، يا از اساس غلط است و شيعه چنين عقايدى ندارد؛ و يا آن جور كه وى ادعا كرده، نيست.
    خط ۷۱: خط ۷۱:
    در خاتمه نيز به بيان فضيلت و برترى علويون از بنى هاشم و مناقب آنها مى‌پردازد.
    در خاتمه نيز به بيان فضيلت و برترى علويون از بنى هاشم و مناقب آنها مى‌پردازد.


    مؤلف از قول غزالى نقل كرده است كه نمى‌توان به قطع و يقين قتل امام حسين (ع) را به يزيد نسبت داد و چون چنين است نبايد وى را لعن كرد.
    مؤلف از قول غزالى نقل كرده است كه نمى‌توان به قطع و يقين قتل امام حسين(ع) را به يزيد نسبت داد و چون چنين است نبايد وى را لعن كرد.


    وى در جواب پاسخ مى‌دهد كه چگونه يك انديشمند مسلمان مى‌تواند يكى از مسلمات تاريخى را ناديده بگيرد و چشمش را بر روى حقايق ببندد.
    وى در جواب پاسخ مى‌دهد كه چگونه يك انديشمند مسلمان مى‌تواند يكى از مسلمات تاريخى را ناديده بگيرد و چشمش را بر روى حقايق ببندد.
    خط ۷۷: خط ۷۷:
    وى در پايان مى‌گويد: يزيد همه اسباب لعن را در خود جمع كرده است و لذا واجب است از وى برائت جوييم و لعن وى نيز جايز است.
    وى در پايان مى‌گويد: يزيد همه اسباب لعن را در خود جمع كرده است و لذا واجب است از وى برائت جوييم و لعن وى نيز جايز است.


    يزيد اولاً، امام حسين (ع) و مؤمنان بسيارى را از روى عمد به قتل رسانده است و كسى كه از روى عمد مؤمنى را به قتل برساند توبه‌اش قبول نيست.
    يزيد اولاً، امام حسين(ع) و مؤمنان بسيارى را از روى عمد به قتل رسانده است و كسى كه از روى عمد مؤمنى را به قتل برساند توبه‌اش قبول نيست.


    ثانياً، وى در زمين فساد بزرگى به پا كرده، پس وى مفسد فى الارض است.
    ثانياً، وى در زمين فساد بزرگى به پا كرده، پس وى مفسد فى الارض است.