جغرافیای تاریخی بلخ و جیحون و مضافات بلخ: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
    جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ')
    خط ۵۲: خط ۵۲:




    چنانچه مولف در مقدمه اشاره مى‌دارد، هدف وى از اين تألیف نخست شناخت بخشى از مرزهاى خراسان بزرگ مى‌باشد. ديگر آنكه همسايگان خود را بشناسيم، زيرا ايرانيان فراوانى كه بخش اعظمى از فرهنگ و قوميت ما را دارا مى‌باشند، در اين نواحى زندگى مى‌كردند و مى‌كنند.
    چنانچه مؤلف  در مقدمه اشاره مى‌دارد، هدف وى از اين تألیف نخست شناخت بخشى از مرزهاى خراسان بزرگ مى‌باشد. ديگر آنكه همسايگان خود را بشناسيم، زيرا ايرانيان فراوانى كه بخش اعظمى از فرهنگ و قوميت ما را دارا مى‌باشند، در اين نواحى زندگى مى‌كردند و مى‌كنند.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    خط ۶۱: خط ۶۱:
    مسافت شهر بلخ از مركز ولايت مزار شريف بيست و دو كيلومتر و از كابل ششصد و چهل و سه كيلومتر و ارتفاع آن از سطح دريا يك هزار و يك صد و هشتاد و پنج متر است. نخستين بانى اين شهر را بنابر روايات، بن بلاخ بن سامان بن سلام بن حام بن نوح گفته‌اند. برخى بناى آن را به منوچهر بن ايرج بن فريدوم پيشدادى و برخى به جمشيد و گروهى به گشتاب نسبت مى دهند كه جهت بناى آن ده سال صرف وقت نمود.
    مسافت شهر بلخ از مركز ولايت مزار شريف بيست و دو كيلومتر و از كابل ششصد و چهل و سه كيلومتر و ارتفاع آن از سطح دريا يك هزار و يك صد و هشتاد و پنج متر است. نخستين بانى اين شهر را بنابر روايات، بن بلاخ بن سامان بن سلام بن حام بن نوح گفته‌اند. برخى بناى آن را به منوچهر بن ايرج بن فريدوم پيشدادى و برخى به جمشيد و گروهى به گشتاب نسبت مى دهند كه جهت بناى آن ده سال صرف وقت نمود.


    بنا به گزارش مولف، بلخ داراى بيرق‌هاى بلند كه زيباترين و آبادترين شهرهاى دنيا به شمار مى‌رفت، بنابر آزمندى جهانگير خان و در اثر تهاجم و حملات پى در پى، بيست و دوبار اشغال و تخريب شده است، در قلمرو ماد باختريش آخرين حد كشور ايران محسوب مى‌شد، و در دوره هخامنشى و غلبه يونانيان، باختر در قلمرو سلوكيان در آمد و سپس حكومتى مستقل شد.
    بنا به گزارش مؤلف ، بلخ داراى بيرق‌هاى بلند كه زيباترين و آبادترين شهرهاى دنيا به شمار مى‌رفت، بنابر آزمندى جهانگير خان و در اثر تهاجم و حملات پى در پى، بيست و دوبار اشغال و تخريب شده است، در قلمرو ماد باختريش آخرين حد كشور ايران محسوب مى‌شد، و در دوره هخامنشى و غلبه يونانيان، باختر در قلمرو سلوكيان در آمد و سپس حكومتى مستقل شد.


    لشكركشى قتيبه به بلخ در زمان حجاج بن يوسف بود و چنانچه از تواريخ عيان مى‌گردد، قتيبه اولين كسى است كه در ناحيه بلخ امنيت كامل برقرار نمود، و مردم را به دين اسلام فرا خواند.
    لشكركشى قتيبه به بلخ در زمان حجاج بن يوسف بود و چنانچه از تواريخ عيان مى‌گردد، قتيبه اولين كسى است كه در ناحيه بلخ امنيت كامل برقرار نمود، و مردم را به دين اسلام فرا خواند.
    خط ۶۸: خط ۶۸:




    در ابتدا با مقدمه‌اى از مولف و سپس گفتارى از وى پيرامون تاريخچه و موقعيت جغرافيايى و حكومتى بلخ در دوران تاريخ، شروع مى‌گردد. بعد از آن از مهاجرت آريايى‌ها به اين سرزمين و شاهان اوليه بلخ سخن به ميان مى‌آورد. در ادامه از موقعيت جغرافيايى آمودريا كه همان جيحون باشد و سرچشمه و رودهاى و نهرهاى آن مطالبى را ارائه مى‌دهد. سپس از موقعيت جغرافى بلخ و ساختمان و ساختار بلخ در دوره اسلامى و همچنين از دروازه‌ها و گذرها و محلات شهر بلخ سخن مى‌گشايد. همچنين از راه‌هاى تجارى، بازرگانى كه از بلخ عبور مى‌كرده و كالاها و صادرات بلخ سخن مى‌گويد. در فصلى از ضرب سكه در دورده اسلامى در بلخ اشاره مى‌كند كه عمر اولين بار مسكوكاتى را به پيروى از شك، صورت و وزن دراهم ساسانى ضرب كرد، و بر آن لااله‌الاالله وحده و محمد رسول‌الله نوشت.
    در ابتدا با مقدمه‌اى از مؤلف  و سپس گفتارى از وى پيرامون تاريخچه و موقعيت جغرافيايى و حكومتى بلخ در دوران تاريخ، شروع مى‌گردد. بعد از آن از مهاجرت آريايى‌ها به اين سرزمين و شاهان اوليه بلخ سخن به ميان مى‌آورد. در ادامه از موقعيت جغرافيايى آمودريا كه همان جيحون باشد و سرچشمه و رودهاى و نهرهاى آن مطالبى را ارائه مى‌دهد. سپس از موقعيت جغرافى بلخ و ساختمان و ساختار بلخ در دوره اسلامى و همچنين از دروازه‌ها و گذرها و محلات شهر بلخ سخن مى‌گشايد. همچنين از راه‌هاى تجارى، بازرگانى كه از بلخ عبور مى‌كرده و كالاها و صادرات بلخ سخن مى‌گويد. در فصلى از ضرب سكه در دورده اسلامى در بلخ اشاره مى‌كند كه عمر اولين بار مسكوكاتى را به پيروى از شك، صورت و وزن دراهم ساسانى ضرب كرد، و بر آن لااله‌الاالله وحده و محمد رسول‌الله نوشت.


    همچنين وى در ابوابى درباره طبقات و جامعه اين شهر و لباس بلخيان مى‌گويد. در بخشى از كتاب به ذكر مساجد بلخ و مزارهاى مشهور بلخ اشاره مى‌نمايد. در ادامه از مدارس بلخ؛ مانند مدرسه زندان و مدرسه خليليه سخن مى‌گويد.
    همچنين وى در ابوابى درباره طبقات و جامعه اين شهر و لباس بلخيان مى‌گويد. در بخشى از كتاب به ذكر مساجد بلخ و مزارهاى مشهور بلخ اشاره مى‌نمايد. در ادامه از مدارس بلخ؛ مانند مدرسه زندان و مدرسه خليليه سخن مى‌گويد.


    مولف بخش نسبتا مفصلى را در اين كتاب تحت عنوان (نگاهى به شعراى معروف بلخ) به ذكر نام و شرح حال اين شعرا و ذكر اشعار معروف آنان مى‌پردازد. در بخش ديگرى از اين مجموعه نگاهى دارد به شهرها، قراء، قصبه‌ها و مضافات بلخ. در پايان كتاب نيز منابع و مآخذ مطالب كتاب ذكر گرديده است و در آخر به پيوست‌هاى كتاب اشاره شده است.
    مؤلف  بخش نسبتا مفصلى را در اين كتاب تحت عنوان (نگاهى به شعراى معروف بلخ) به ذكر نام و شرح حال اين شعرا و ذكر اشعار معروف آنان مى‌پردازد. در بخش ديگرى از اين مجموعه نگاهى دارد به شهرها، قراء، قصبه‌ها و مضافات بلخ. در پايان كتاب نيز منابع و مآخذ مطالب كتاب ذكر گرديده است و در آخر به پيوست‌هاى كتاب اشاره شده است.


    == وضعيت ==
    == وضعيت ==