باقلانی، محمد بن طیب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل'
جز (جایگزینی متن - 'ارسطو' به 'ارسطو')
جز (جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل')
خط ۸۹: خط ۸۹:
باقلاّنى در جامع منصورى بغداد تدريس مى‌كرد(ابن عماد، ج 3،ص 169)و در محلۀ كرخ بغداد منزل داشت(باقلاّنى، 1947،ص 2)و در زمان حيات خود از شهرت و نفوذ فراوانى برخوردار بود.اما ظاهرا به دليل توجه بى‌اندازه به علم كلام، چندان مطلوب و مقبول اهل حديث نبود،چنانكه ابو حامد احمد بن محمد اسفراينى،بزرگترين فقيه شافعى بغداد(متوفى 18 شوال 406)،با او مخالف بود تا آنجا كه مى‌گويند باقلاّنى از ترس ابو حامد اسفراينى روپوشيده به حمام مى‌رفت(ابن تيميّه، ج 5،ص 32)و نيز ابن تيميّه(همانجا)نقل كرده است كه ابو حامد اسفراينى در ايامى كه به نماز جمعه مى‌رفت به رباط
باقلاّنى در جامع منصورى بغداد تدريس مى‌كرد(ابن عماد، ج 3،ص 169)و در محلۀ كرخ بغداد منزل داشت(باقلاّنى، 1947،ص 2)و در زمان حيات خود از شهرت و نفوذ فراوانى برخوردار بود.اما ظاهرا به دليل توجه بى‌اندازه به علم كلام، چندان مطلوب و مقبول اهل حديث نبود،چنانكه ابو حامد احمد بن محمد اسفراينى،بزرگترين فقيه شافعى بغداد(متوفى 18 شوال 406)،با او مخالف بود تا آنجا كه مى‌گويند باقلاّنى از ترس ابو حامد اسفراينى روپوشيده به حمام مى‌رفت(ابن تيميّه، ج 5،ص 32)و نيز ابن تيميّه(همانجا)نقل كرده است كه ابو حامد اسفراينى در ايامى كه به نماز جمعه مى‌رفت به رباط
«روزى»،محاذى جامع منصورى،داخل مى‌شد و خطاب به مردم مى‌گفت:«بر من گواهى دهيد كه مى‌گويم قرآن كلام اللّه
«روزى»،محاذى جامع منصورى،داخل مى‌شد و خطاب به مردم مى‌گفت:«بر من گواهى دهيد كه مى‌گويم قرآن كلام اللّه
است و غير مخلوق است بدان سان كه احمد بن حنبل گفته است نه بدان سان كه باقلاّنى مى‌گويد!»و چون در اين باره گفتگو كردند،گفت:اين براى آن است كه همه جا منتشر شود كه من از عقايد اشاعره و مذهب ابو بكر باقلاّنى در اين باب برى هستم.
است و غير مخلوق است بدان سان كه [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] گفته است نه بدان سان كه باقلاّنى مى‌گويد!»و چون در اين باره گفتگو كردند،گفت:اين براى آن است كه همه جا منتشر شود كه من از عقايد اشاعره و مذهب ابو بكر باقلاّنى در اين باب برى هستم.


ابن تيميّه توضيح كافى دربارۀ مذهب باقلاّنى و كيفيت قدم كلام اللّه نمى‌دهد و مى‌گويد:«و لبسطه موضع آخر»(همانجا).
ابن تيميّه توضيح كافى دربارۀ مذهب باقلاّنى و كيفيت قدم كلام اللّه نمى‌دهد و مى‌گويد:«و لبسطه موضع آخر»(همانجا).
خط ۹۶: خط ۹۶:


به عقيدۀ او آنچه در بيان اعجاز قرآن از مردم خواسته شده است كه مثل آن را اگر بتوانند بياورند نظم قرآن است زيرا«كلام قديم» مثل ندارد و اين حروف و كلمات منظّم قرآنى«عبارت و حكايت و دلالت»از آن كلام قديم مى‌كند.اين كلام قديم همان است كه اشاعره به آن«كلام نفسى»گفته‌اند و الفاظ را عبارات و
به عقيدۀ او آنچه در بيان اعجاز قرآن از مردم خواسته شده است كه مثل آن را اگر بتوانند بياورند نظم قرآن است زيرا«كلام قديم» مثل ندارد و اين حروف و كلمات منظّم قرآنى«عبارت و حكايت و دلالت»از آن كلام قديم مى‌كند.اين كلام قديم همان است كه اشاعره به آن«كلام نفسى»گفته‌اند و الفاظ را عبارات و
دلايل آن دانسته‌اند و اين خلاف مذهب احمد بن حنبل است كه حتى الفاظ و كلماتى را كه در مصاحف نوشته شده و مردم بر زبان جارى مى‌كنند قديم مى‌داند.به همين جهت بوده است كه امام ابو حامد اسفراينى از باقلاّنى بيزارى مى‌جسته است.
دلايل آن دانسته‌اند و اين خلاف مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] است كه حتى الفاظ و كلماتى را كه در مصاحف نوشته شده و مردم بر زبان جارى مى‌كنند قديم مى‌داند.به همين جهت بوده است كه امام ابو حامد اسفراينى از باقلاّنى بيزارى مى‌جسته است.


ابو حيّان توحيدى نيز،كه معاصر باقلاّنى بوده،او را سخت نكوهش كرده است.ابو عبد اللّه العارض،وزير ديلمى،در يكى از شبهاى انس،دربارۀ اهل كلام مى‌پرسد و عقيدۀ او را دربارۀ باقلاّنى مى‌خواهد.ابو حيان مى‌گويد:باقلاّنى مى‌پندارد كه سنّت را يارى مى‌دهد و معتزله را مجاب مى‌كند و حديث رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نشر مى‌دهد،اما او به مذهب خرّميان و طريقه‌هاى ملحدان است(ج 1،ص 143).اين گفتۀ ابو حيان
ابو حيّان توحيدى نيز،كه معاصر باقلاّنى بوده،او را سخت نكوهش كرده است.ابو عبد اللّه العارض،وزير ديلمى،در يكى از شبهاى انس،دربارۀ اهل كلام مى‌پرسد و عقيدۀ او را دربارۀ باقلاّنى مى‌خواهد.ابو حيان مى‌گويد:باقلاّنى مى‌پندارد كه سنّت را يارى مى‌دهد و معتزله را مجاب مى‌كند و حديث رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نشر مى‌دهد،اما او به مذهب خرّميان و طريقه‌هاى ملحدان است(ج 1،ص 143).اين گفتۀ ابو حيان
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش