۱۴۶٬۱۸۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
بخش اول: تعریف معرفت حقیقی و امکان آن: این بخش به دو فصل اصلی تقسیم میشود که به ماهیت معرفت حقیقی و امکان دستیابی به آن میپردازد: | بخش اول: تعریف معرفت حقیقی و امکان آن: این بخش به دو فصل اصلی تقسیم میشود که به ماهیت معرفت حقیقی و امکان دستیابی به آن میپردازد: | ||
فصل اول: تعریف معرفت حقیقی: در این فصل، معرفت حقیقی و ویژگیهای آن بهعنوان شناختی مطابق با واقع و همراه با یقین صادق تعریف میشود. | فصل اول: تعریف معرفت حقیقی: در این فصل، معرفت حقیقی و ویژگیهای آن بهعنوان شناختی مطابق با واقع و همراه با یقین صادق تعریف میشود. | ||
همچنین، انواع یقین (منطقی، غیرمنطقی، حضوری و حصولی) و مراتب آن (علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین) ویژگیهای هر یک توضیح داده شده و دیدگاههای فلاسفه مسلمان دراینخصوص موردبحث قرار میگیرد | همچنین، انواع یقین (منطقی، غیرمنطقی، حضوری و حصولی) و مراتب آن (علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین) ویژگیهای هر یک توضیح داده شده و دیدگاههای فلاسفه مسلمان دراینخصوص موردبحث قرار میگیرد | ||
پس از بیان تعاریف فلاسفه مسلمان و خصوصیات آن به تعریف نفسالامر و دیدگاههای مختلف درباره آن و سپس نتیجهگیری میپردازد<ref>متن کتاب، ص65-101</ref>. | پس از بیان تعاریف فلاسفه مسلمان و خصوصیات آن به تعریف نفسالامر و دیدگاههای مختلف درباره آن و سپس نتیجهگیری میپردازد<ref>متن کتاب، ص65-101</ref>. | ||
| خط ۴۸: | خط ۵۰: | ||
بخش دوم: مطابقت: این بخش به مفهوم مطابقت در معرفت میپردازد و آن را در دو نوع اصلی علم حضوری و علم حصولی بررسی میکند: | بخش دوم: مطابقت: این بخش به مفهوم مطابقت در معرفت میپردازد و آن را در دو نوع اصلی علم حضوری و علم حصولی بررسی میکند: | ||
فصل اول: علم حضوری: این فصل به تعریف و بررسی علم حضوری میپردازد که نوعی از شناخت است که در آن عالم و معلوم متحد هستند و معلوم بیواسطه نزد عالم حاضر است. مثالهایی از علم حضوری شامل علم نفس به ذات خود، علم نفس به حالات خود (مانند شادی، غم) و علم نفس به افعال خود (مانند اراده) مطرح میشود. دیدگاههای فیلسوفان و اندیشمندان اسلامی مانند ابن سینا، غزالی، شیخ | |||
فصل اول: علم حضوری: این فصل به تعریف و بررسی علم حضوری میپردازد که نوعی از شناخت است که در آن عالم و معلوم متحد هستند و معلوم بیواسطه نزد عالم حاضر است. مثالهایی از علم حضوری شامل علم نفس به ذات خود، علم نفس به حالات خود (مانند شادی، غم) و علم نفس به افعال خود (مانند اراده) مطرح میشود. دیدگاههای فیلسوفان و اندیشمندان اسلامی مانند [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|محقق طوسی]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، [[سبزواری، هادی|ملا هادی سبزواری]]، [[زنوزی، علی بن عبدالله|مدرس زنوزی]]، [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]]، [[مطهری، مرتضی|شهید مطهری]] و مصباح یزدی در مورد علم حضوری، ملاک، متعلق و حقیقت آن و جایگاه آن در معرفتشناسی نیز تبیین میگردد. این بخش بر فطریبودن علم حضوری و عدم نیاز به تعریف یا واسطه تأکید دارد<ref>همان، ص159-217</ref>. | |||
فصل دوم: علم حصولی (تصور و تصدیق): این فصل به علم حصولی میپردازد که شناختی باواسطه است و به تصور (دریافت مفاهیم) و تصدیق (حکمکردن) تقسیم میشود. انواع تصورات (کلی (ماهوی، فلسفی، منطقی)، جزئی (حسی، خیالی، وهمی)) و اقسام تصدیقات (بدیهیات، نظریات) بررسی میشود. همچنین، کیفیت دستیابی ذهن به مفاهیم کلی و معلومات ثانویه فلسفی و نیز بحث اصالت حس یا عقل در تصورات و تصدیقات موردبحث و تحلیل قرار میگیرد. در این بخش، دیدگاههای مختلف فلاسفه غربی در مورد ارزش شناخت (عقلگرایی، تجربهگرایی، پراگماتیسم، انسجامگرای) نیز بررسی شده و با دیدگاههای اسلامی مقایسه میگردد<ref>همان، ص219-351 | فصل دوم: علم حصولی (تصور و تصدیق): این فصل به علم حصولی میپردازد که شناختی باواسطه است و به تصور (دریافت مفاهیم) و تصدیق (حکمکردن) تقسیم میشود. انواع تصورات (کلی (ماهوی، فلسفی، منطقی)، جزئی (حسی، خیالی، وهمی)) و اقسام تصدیقات (بدیهیات، نظریات) بررسی میشود. همچنین، کیفیت دستیابی ذهن به مفاهیم کلی و معلومات ثانویه فلسفی و نیز بحث اصالت حس یا عقل در تصورات و تصدیقات موردبحث و تحلیل قرار میگیرد. در این بخش، دیدگاههای مختلف فلاسفه غربی در مورد ارزش شناخت (عقلگرایی، تجربهگرایی، پراگماتیسم، انسجامگرای) نیز بررسی شده و با دیدگاههای اسلامی مقایسه میگردد<ref>همان، ص219-351 | ||