پیشینه و پیرنگ معرفت‌شناسی اسلامی

پیشینه و پیرنگ معرفت‌شناسی اسلامی، به قلم حسن معلمی (متولد 1338ش) متخصص در زمینه معرفت‌شناسی و تدوین متون درسی در مرکز جهانی علوم اسلامی به بررسی جامع و تحلیلی مباحث معرفت‌شناسی از دیدگاه اسلامی و با نگاهی به سیر تاریخی آن در فلسفه غرب می‌پردازد و به تعریف معرفت حقیقی و امکان آن و همچنین بحث مطابقت در شناخت می‌پردازد.

پیشینه و پیرنگ معرفت شناسی اسلامی
پیشینه و پیرنگ معرفت‌شناسی اسلامی
پدیدآورانمعلمی، حسن (نويسنده)
ناشرپژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1386ش
چاپ1
شابک978-964-2982-02-8
موضوعشناخت (فلسفه اسلامی) - شناخت (فلسفه) - تاریخ
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‎‏/‎‏ع‎‏85‎‏ ‎‏م‎‏6 55 ‏BBR‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اهمیت کتاب

  1. نگاهی عام به مباحث معرفت‌شناسی اسلامی و اقدام نمودن به تحلیل، نقد و جمع‌بندی آن‌ها جهت پی‌بردن به نقاط ضعف و قوت در مباحث معرفت‌شناسی اسلامی تا زمینه‌های پی‌ریزی یک معرفت‌شناسی جامع و مستحکم فراهم گردد؛[۱].

انگیزه نگارش

انگیزه نویسنده از تألیف این اثر، پرداختن به یک پژوهش جامع، دقیق، و تحلیلی در زمینه معرفت‌شناسی است. باتوجه‌به پراکندگی مباحث معرفت‌شناسی در کتب فلسفی و لزوم پاسخ‌گویی به شبهات اساسی و بنیادی در این حوزه، این کتاب با هدف تبیین صحیح باورهای دینی و دفاع معقول از آن‌ها در برابر حوادث فکری و تردیدهای زمانه نگاشته شده است. [۲].

ساختار

کتاب شامل یک پیشگفتار، چکیده، مقدمه، و دو بخش اصلی است که بخش اول به "تعریف معرفت حقیقی و امکان آن" و بخش دوم به "مطابقت" می‌پردازد و هر یک از این بخش‌ها فصول و زیر فصول متعددی را در بر می‌گیرد.

گزارش محتوا

پیشگفتار: این بخش بر اهمیت پرداختن به مباحث فکری و فرهنگی معاصر تأکید دارد و ضرورت پژوهش‌های بنیادین در حوزه فرهنگ دینی را بیان می‌کند. هدف، تبیین درست اصول و مبانی اندیشه دینی و دفاع عقلانی از آن‌ها در برابر چالش‌های فکری است. این پیشگفتار همچنین به معرفی مؤسسه پژوهشی فرهنگ و اندیشه اسلامی و فعالیت‌های آن در زمینه معرفت‌شناسی می‌پردازد[۳].

مقدمه: این بخش پس از مباحث تعریف علم به‌ضرورت علم معرفت‌شناسی می‌پردازد و آن را به‌عنوان علمی بنیادی برای شناخت حقیقت و ارزیابی ادراکات انسان معرفی می‌کند. همچنین، رابطه معرفت‌شناسی با علوم دیگر از جمله منطق، فلسفه (هستی‌شناسی)، علوم‌تجربی، عرفان، و دین‌شناسی و کلام، موردبحث قرار می‌گیرد. در ادامه، کتاب به تمایز معرفت‌شناسی از علوم مشابه مانند منطق، هستی‌شناسی علم و روان‌شناسی ذهن و علم می‌پردازد. در نهایت، مقدمه به سیر تاریخی معرفت‌شناسی در فلسفه غرب (یونان باستان، قرون‌وسطی، فلسفه جدید) و فلسفه اسلامی می‌پردازد تا بستر تاریخی مباحث اصلی فراهم شود[۴].

بخش اول: تعریف معرفت حقیقی و امکان آن: این بخش به دو فصل اصلی تقسیم می‌شود که به ماهیت معرفت حقیقی و امکان دست‌یابی به آن می‌پردازد: فصل اول: تعریف معرفت حقیقی: در این فصل، معرفت حقیقی و ویژگی‌های آن به‌عنوان شناختی مطابق با واقع و همراه با یقین صادق تعریف می‌شود. همچنین، انواع یقین (منطقی، غیرمنطقی، حضوری و حصولی) و مراتب آن (علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین) ویژگی‌های هر یک توضیح داده شده و دیدگاه‌های فلاسفه مسلمان دراین‌خصوص موردبحث قرار می‌گیرد پس از بیان تعاریف فلاسفه مسلمان و خصوصیات آن به تعریف نفس‌الامر و دیدگاه‌های مختلف درباره آن و سپس نتیجه‌گیری می‌پردازد[۵].

فصل دوم: امکان معرفت حقیقی: این فصل به چالش شکاکیت در برابر امکان معرفت حقیقی می‌پردازد. انواع شک (منطقی، غیرمنطقی، دستوری و غیردستوری) موردبررسی قرار می‌گیرد. سپس، سیر تاریخی شکاکیت در غرب، از یونان باستان (مانند سوفسطائیان و پیرهون) تا رنسانس و فلاسفه جدید مانند دکارت، بارکلی، هیوم و کانت و همچنین شکاکیت معاصر (مانند نظریه مغز در لوله آزمایشگاه) مطرح شده و به هر یک از این شبهات پاسخ‌های تحلیلی و مستدل داده می‌شود تا امکان حصول معرفت حقیقی اثبات گردد[۶].

بخش دوم: مطابقت: این بخش به مفهوم مطابقت در معرفت می‌پردازد و آن را در دو نوع اصلی علم حضوری و علم حصولی بررسی می‌کند: فصل اول: علم حضوری: این فصل به تعریف و بررسی علم حضوری می‌پردازد که نوعی از شناخت است که در آن عالم و معلوم متحد هستند و معلوم بی‌واسطه نزد عالم حاضر است. مثال‌هایی از علم حضوری شامل علم نفس به ذات خود، علم نفس به حالات خود (مانند شادی، غم) و علم نفس به افعال خود (مانند اراده) مطرح می‌شود. دیدگاه‌های فیلسوفان و اندیشمندان اسلامی مانند ابن سینا، غزالی، شیخ اشراق، محقق طوسی، ملاصدرا، ملا هادی سبزواری، مدرس زنوزی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و مصباح یزدی در مورد علم حضوری، ملاک، متعلق و حقیقت آن و جایگاه آن در معرفت‌شناسی نیز تبیین می‌گردد. این بخش بر فطری‌بودن علم حضوری و عدم نیاز به تعریف یا واسطه تأکید دارد[۷].

فصل دوم: علم حصولی (تصور و تصدیق): این فصل به علم حصولی می‌پردازد که شناختی باواسطه است و به تصور (دریافت مفاهیم) و تصدیق (حکم‌کردن) تقسیم می‌شود. انواع تصورات (کلی (ماهوی، فلسفی، منطقی)، جزئی (حسی، خیالی، وهمی)) و اقسام تصدیقات (بدیهیات، نظریات) بررسی می‌شود. همچنین، کیفیت دستیابی ذهن به مفاهیم کلی و معلومات ثانویه فلسفی و نیز بحث اصالت حس یا عقل در تصورات و تصدیقات موردبحث و تحلیل قرار می‌گیرد. در این بخش، دیدگاه‌های مختلف فلاسفه غربی در مورد ارزش شناخت (عقل‌گرایی، تجربه‌گرایی، پراگماتیسم، انسجام‌گرای) نیز بررسی شده و با دیدگاه‌های اسلامی مقایسه می‌گردد[۸].

پانویس

  1. پیشگفتار، ص12-13
  2. چکیده، ص15-16
  3. پیشگفتار، ص11-13
  4. مقدمه، ص17-62
  5. متن کتاب، ص65-101
  6. همان، ص103-156
  7. همان، ص159-217
  8. همان، ص219-351

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.


وابسته‌ها