سؤالات السلمي للدارقطني: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
مهم‌ترین و برجسته‌ترین تخصص [[سلمی، محمد بن حسین|دارقطنی]] در دانش حدیث است. او در زمان خودآگاه‌ترین فرد به حدیث بود. البته وی در تعامل با حدیث تمام توجه خود را به بحث اسناد و راویان معطوف ساخته و به مباحث فقه‌الحدیثی اهتمامی نداشته است. او در این زمینه به چنان مقامی دست یافت که داوری‌هایش درباره نااستواری برخی اسناد صحیحین به‌عنوان استثنایی بر اجماع اهل‌سنت بر صحت روایات این دو کتاب تلقی شده است. بیشترین آثار او، همچون اثر حاضر، در همین زمینه تدوین‌ یافته است و سؤالات شاگردان برجسته‌اش، عموما به همین موضوع اختصاص دارد. این پرسش و پاسخ‌ها مانند کتاب حاضر، بر اساس نام پرسشگر شهرت یافته است. محور اصلی این اثر، جرح‌وتعدیل راویان است و از منابع مهم محدثان بعدی در تألیف آثار خود در جرح‌وتعدیل بوده است<ref>ر.ک: نفیسی،شادی، ج16، ص755-756</ref>.
مهم‌ترین و برجسته‌ترین تخصص [[سلمی، محمد بن حسین|دارقطنی]] در دانش حدیث است. او در زمان خودآگاه‌ترین فرد به حدیث بود. البته وی در تعامل با حدیث تمام توجه خود را به بحث اسناد و راویان معطوف ساخته و به مباحث فقه‌الحدیثی اهتمامی نداشته است. او در این زمینه به چنان مقامی دست یافت که داوری‌هایش درباره نااستواری برخی اسناد صحیحین به‌عنوان استثنایی بر اجماع اهل‌سنت بر صحت روایات این دو کتاب تلقی شده است. بیشترین آثار او، همچون اثر حاضر، در همین زمینه تدوین‌ یافته است و سؤالات شاگردان برجسته‌اش، عموما به همین موضوع اختصاص دارد. این پرسش و پاسخ‌ها مانند کتاب حاضر، بر اساس نام پرسشگر شهرت یافته است. محور اصلی این اثر، جرح‌وتعدیل راویان است و از منابع مهم محدثان بعدی در تألیف آثار خود در جرح‌وتعدیل بوده است<ref>ر.ک: نفیسی،شادی، ج16، ص755-756</ref>.


علما و نویسندگان بزرگی، تحت اسامی و عناوین مختلف، از این کتاب نام برده‌اند که این امر، نشان‌دهنده اهمیت و ارزش آن نزد ایشان می‌باشد. [[هروی، عبیدالله بن عبدالله|ابوالفضل عبیدالله بن عبدالله هروی]] در «[[معجم مشتبه أسامي المحدثين|المعجم في مشتبه أسامي المحدثين]]» تحت عنوان «السؤالات مما جمعه الشيخ أبوعبدالرحمن محمد بن الحسين السلمي الصوفي النيسابورط من ألفاظ الحافظ أبي الحسن علي بن عمر الدارقطني» از آن نام برده و [[سزگین، فؤاد|سزگین فؤاد]] (1342- 1439ق) با نام «السؤلات مما جمعه أبوعبدالحرمن محمد بن الحسين السلمي من ألفاظ الدارقطني». [[ابن قیسرانی، محمد بن طاهر|ابن قیسرانی]](448-507ق) در «[[أطراف الغرائب و الأفراد]]»، [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] در «[[سير أعلام النبلاء]]»، [[زرکشی، محمد بن عبدالله|بدرالدین زرکشی]] در «[[النكت علی مقدمة ابن الصلاح|النکت علی مقدمة ابن الصلاح]]»، [[ابن ملقن، عمر بن علی|ابن ملقن]] در «[[البدر المنير]]» و حسن بن لیث بن حاجب در «[[لسان الميزان (7 جلد)|لسان الميزان]]»<ref>مقدمه محقق،ص50-52</ref>.
علما و نویسندگان بزرگی، تحت اسامی و عناوین مختلف، از این کتاب نام برده‌اند که این امر، نشان‌دهنده اهمیت و ارزش آن نزد ایشان می‌باشد. [[هروی، عبیدالله بن عبدالله|ابوالفضل عبیدالله بن عبدالله هروی]] در «[[معجم مشتبه أسامي المحدثين|المعجم في مشتبه أسامي المحدثين]]» تحت عنوان «السؤالات مما جمعه الشيخ أبوعبدالرحمن محمد بن الحسين السلمي الصوفي النيسابورط من ألفاظ الحافظ أبي الحسن علي بن عمر الدارقطني» از آن نام برده و [[سزگین، فؤاد|سزگین فؤاد]] (1342- 1439ق) با نام «السؤلات مما جمعه أبوعبدالحرمن محمد بن الحسين السلمي من ألفاظ الدارقطني». [[ابن قیسرانی، محمد بن طاهر|ابن قیسرانی]](448-507ق) در «[[أطراف الغرائب و الأفراد]]»، [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] در «[[سير أعلام النبلاء]]»، [[زرکشی، محمد بن عبدالله|بدرالدین زرکشی]] در «[[النكت علی مقدمة ابن الصلاح|النکت علی مقدمة ابن الصلاح]]»، [[ابن ملقن، عمر بن علی|ابن ملقن]] در «[[البدر المنير]]» و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|حافظ ابن حجر]] در «[[لسان الميزان (7 جلد)|لسان الميزان]]»<ref>مقدمه محقق،ص50-52</ref>.


در این کتاب، مجموعا به 478 سؤال پیرامون جرح و تعدیل راویان، پاسخ داده شده است<ref>متن کتاب،ص366</ref>.
در این کتاب، مجموعا به 478 سؤال پیرامون جرح و تعدیل راویان، پاسخ داده شده است<ref>متن کتاب،ص366</ref>.


سؤالات بر اساس نام راویان، به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده است، به گونه‌ای که نخستین راوی، ابویعلی موصلی<ref>متن کتاب،ص86</ref> و آخرین نفر، [[یحیی بن معین]] می‌باشد<ref>همان،ص336</ref>.در پایان نیز در بابی جداگانه، اسامی افرادی که بر اساس کنیه معروف هستند، ذکر گردیده است<ref>همان،ص337</ref>.
سؤالات بر اساس نام راویان، به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده است، به گونه‌ای که نخستین راوی، [[ابویعلی، احمد بن علی|ابویعلی موصلی]]<ref>متن کتاب،ص86</ref> و آخرین نفر، [[یحیی بن معین]] می‌باشد<ref>همان،ص336</ref>.در پایان نیز در بابی جداگانه، اسامی افرادی که بر اساس کنیه معروف هستند، ذکر گردیده است<ref>همان،ص337</ref>.


==پانویس==
==پانویس==