۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'جزایری، سید نعمتالله' به 'جزایری، نعمتالله بن عبدالله') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''لغت محلی شوشتر''' تألیف مؤلفی ناشناخته در سدۀ سیزدهم هجری، این کتاب فرهنگی است ویژۀ واژههای شوشتری، اما تمام واژههای آن، واژههای گویش شوشتری نیست، بلکه مؤلف واژههایی از زبان فارسی را نیز ضبط و معانی آنها را بیان کرده است و واژههای عربی متعددی را نیز در متن فرهنگ آورده است. مؤلف افزون بر لغات شوشتری، گاه از گویشهای دیگر نیز واژههایی نقل کرده است؛ برای مثال از گویش اصفهانی، واژههای آلالهشنگ، عروچک، حلوای انگشتپیچ، از گویش تنکابنی، گویش خراسانی و ... نیز لغاتی در کتاب آورده شده است. همچنین از زبانهای ترکی، حبشی، فرنگی، هندی، یونانی و ... نیز واژگانی آورده شده است. | '''لغت محلی شوشتر''' تألیف مؤلفی ناشناخته در سدۀ سیزدهم هجری، این کتاب فرهنگی است ویژۀ واژههای شوشتری، اما تمام واژههای آن، واژههای گویش شوشتری نیست، بلکه مؤلف واژههایی از زبان فارسی را نیز ضبط و معانی آنها را بیان کرده است و واژههای عربی متعددی را نیز در متن فرهنگ آورده است. مؤلف افزون بر لغات شوشتری، گاه از گویشهای دیگر نیز واژههایی نقل کرده است؛ برای مثال از گویش اصفهانی، واژههای آلالهشنگ، عروچک، حلوای انگشتپیچ، از گویش تنکابنی، گویش خراسانی و... نیز لغاتی در کتاب آورده شده است. همچنین از زبانهای ترکی، حبشی، فرنگی، هندی، یونانی و... نیز واژگانی آورده شده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مؤلف در متن کتاب ضمن سخنگفتن از سنگ آهنربا، آن را از مخترعات «حکیم کلمبسنام» میداند و در موضعی دیگر از آمریکا و کشف آن سخن میگوید. جایی دیگر سال 1219 را ذکر میکند. بنابراین سال تألیف کتاب باید 1219 قمری باشد. | مؤلف در متن کتاب ضمن سخنگفتن از سنگ آهنربا، آن را از مخترعات «حکیم کلمبسنام» میداند و در موضعی دیگر از آمریکا و کشف آن سخن میگوید. جایی دیگر سال 1219 را ذکر میکند. بنابراین سال تألیف کتاب باید 1219 قمری باشد. | ||
این کتاب فرهنگی است ویژۀ واژههای شوشتری، اما تمام واژههای آن، واژههای گویش شوشتری نیست، بلکه مؤلف واژههایی از زبان فارسی را نیز ضبط و معانی آنها را بیان کرده است و واژههای عربی متعددی را نیز در متن فرهنگ آورده است. مؤلف افزون بر لغات شوشتری، گاه از گویشهای دیگر نیز واژههایی نقل کرده است؛ برای مثال از گویش اصفهانی، واژههای آلالهشنگ، عروچک، حلوای انگشتپیچ، از گویش تنکابنی، گویش خراسانی و ... نیز لغاتی در کتاب آورده شده است. همچنین از زبانهای ترکی، حبشی، فرنگی، هندی، یونانی و ... نیز واژگانی آورده شده است. | این کتاب فرهنگی است ویژۀ واژههای شوشتری، اما تمام واژههای آن، واژههای گویش شوشتری نیست، بلکه مؤلف واژههایی از زبان فارسی را نیز ضبط و معانی آنها را بیان کرده است و واژههای عربی متعددی را نیز در متن فرهنگ آورده است. مؤلف افزون بر لغات شوشتری، گاه از گویشهای دیگر نیز واژههایی نقل کرده است؛ برای مثال از گویش اصفهانی، واژههای آلالهشنگ، عروچک، حلوای انگشتپیچ، از گویش تنکابنی، گویش خراسانی و... نیز لغاتی در کتاب آورده شده است. همچنین از زبانهای ترکی، حبشی، فرنگی، هندی، یونانی و... نیز واژگانی آورده شده است. | ||
در این فرهنگ افزون بر مفردات و کنایات شوشتری، برخی مثلها و زبانزدها نیز به عنوان مدخل ضبط شده است؛ مانند «خر مانده بندیر هشه». گاه حتی صورت یک چیستان مدخل قرار گرفته است. گاه برای یک مدخل بیش از یک صفحه مطلب آمده است. این نکته افزون بر شرح بازیهای محلی که تفصیل را میطلبد، شامل مطالبی دیگر نظیر جشن سده یا زرتشت و ... نیز میشود. | در این فرهنگ افزون بر مفردات و کنایات شوشتری، برخی مثلها و زبانزدها نیز به عنوان مدخل ضبط شده است؛ مانند «خر مانده بندیر هشه». گاه حتی صورت یک چیستان مدخل قرار گرفته است. گاه برای یک مدخل بیش از یک صفحه مطلب آمده است. این نکته افزون بر شرح بازیهای محلی که تفصیل را میطلبد، شامل مطالبی دیگر نظیر جشن سده یا زرتشت و... نیز میشود. | ||
نویسنده ضمن توضیح برخی مدخلهای مربوط به گویش شوشتری، گاه قواعدی از صرف و نحو این گویش را بیان کرده است. | نویسنده ضمن توضیح برخی مدخلهای مربوط به گویش شوشتری، گاه قواعدی از صرف و نحو این گویش را بیان کرده است. | ||