ديوان العباس بن الأحنف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR81851J1.jpg | عنوان = ديوان العباس بن الأحنف | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = عباس بن احنف (نويسنده) خزرجی، عاتکه (شارح) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /د9 3559 PJA | موضوع = |ناشر | ناشر = دار الکتب المصری...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''ديوان العباس بن الأحنف'''، مجموعه‌ای ارزشمند از اشعار عاشقانه و غزل‌های احساسی شاعر نامدار عراقی [[عباس بن احنف) (متوفی حدود ۱۹۴ هجری)، است. این دیوان بازتاب‌دهنده‌ی دنیای درونی شاعر و عواطف عمیق اوست که با زبانی روان و تأثیرگذار سروده شده ‌است.
'''ديوان العباس بن الأحنف'''، مجموعه‌ای ارزشمند از اشعار عاشقانه و غزل‌های احساسی شاعر نامدار عراقی [[عباس بن احنف]] (متوفی۱۹8 ق)، است. این دیوان بازتاب‌دهنده‌ی دنیای درونی شاعر و عواطف عمیق اوست که با زبانی روان و تأثیرگذار سروده شده ‌است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۱: خط ۳۱:


==قالب و اوزان شعری==
==قالب و اوزان شعری==
اشعار عباس بن احنف در این دیوان در قالب‌های سنتی شعر عربی، عمدتاً قصیده یا مقطعات کوتاه‌تر سروده شده‌اند. این اشعار از نظر وزنی در بحور مختلف عروضی قرار می‌گیرند که محقق در ابتدای هریک به آن اشاره کرده است. این بحرها شامل: کامل، طویل، وافر، متقارب، خفیف، بسیط، مدید، رجز، سریع، منسرح، مضارع، مقتضب و متدارک می‌گردد.
اشعار [[عباس بن احنف]] در این دیوان در قالب‌های سنتی شعر عربی، عمدتاً قصیده یا مقطعات کوتاه‌تر سروده شده‌اند. این اشعار از نظر وزنی در بحور مختلف عروضی قرار می‌گیرند که محقق در ابتدای هریک به آن اشاره کرده است. این بحرها شامل: کامل، طویل، وافر، متقارب، خفیف، بسیط، مدید، رجز، سریع، منسرح، مضارع، مقتضب و متدارک می‌گردد.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مضامین اصلی اشعار عباس بن احنف، حول محور عشق و احساسات می‌چرخد. او با به‌کارگیری تصاویر شاعرانه و بیانی تأثیرگذار، حالات گوناگون عشق (مانند: شور دل‌بستگی، رنج هجران، شادی وصال و اندوه فراق) را به تصویر می‌کشد.
مضامین اصلی اشعار [[عباس بن احنف]]، حول محور عشق و احساسات می‌چرخد. او با به‌کارگیری تصاویر شاعرانه و بیانی تأثیرگذار، حالات گوناگون عشق (مانند: شور دل‌بستگی، رنج هجران، شادی وصال و اندوه فراق) را به تصویر می‌کشد.
 
نمونه‌های بارز این مضامین را می‌توان در ابیات زیر مشاهده کرد:
نمونه‌های بارز این مضامین را می‌توان در ابیات زیر مشاهده کرد:
در اولین شعر دیوان (قافیه الف) آمده است:
در اولین شعر دیوان (قافیه الف) آمده است:
'''كتبَ المحبُّ إلى الحبيبِ رسالةٌ
 
و العينُ منهُ ما تجفُّ من البُكا'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1</ref>.
'''كتبَ المحبُّ إلى الحبيبِ رسالةٌ'''
و العينُ منهُ ما تجفُّ من البُكا'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1</ref>.'''
 
ترجمه: عاشق، نامه‌ای را به معشوق نوشت؛ درحالی‌که چشم‌هایش از گریه خشک نمی‌شد.
ترجمه: عاشق، نامه‌ای را به معشوق نوشت؛ درحالی‌که چشم‌هایش از گریه خشک نمی‌شد.
در جای دیگر می‌گوید:
در جای دیگر می‌گوید:
'''لعمري لأهل العشقِ في ما يصيبهم
 
أحق بأن يبكی عليهم من الموتی'''<ref>ر.ک: همان، ص2</ref>.
'''لعمري لأهل العشقِ في ما يصيبهم'''
أحق بأن يبكی عليهم من الموتی'''<ref>ر.ک: همان، ص2</ref>.'''
 
ترجمه: به جانم سوگند، برای اهل عشق در آنچه بر آنان می‌گذرد، سزاوارتر است که بر آنان بگریند تا بر مردگان.
ترجمه: به جانم سوگند، برای اهل عشق در آنچه بر آنان می‌گذرد، سزاوارتر است که بر آنان بگریند تا بر مردگان.


ایشان در فراق یار و مشقت‌های فراوانی که در رسیدن به وصال کشیده، سه بیت در بحر بسیط چنین می‌سراید:'''إِنَّا مِنَ الدَّرْبِ أَقْبَلْنَا نَؤُمُّكمْ
ایشان در فراق یار و مشقت‌های فراوانی که در رسیدن به وصال کشیده، سه بیت در بحر بسیط چنین می‌سراید:
إنضاءَ شَوْقٍ عَلَى إنْضَاءِ أَسْفَارِ'''
 
'''فقلّ ما متّعونا بالمُناح بكم
'''إِنَّا مِنَ الدَّرْبِ أَقْبَلْنَا نَؤُمُّكمْ'''
حتی استقلت و قد شُدّت بأكوار'''
إنضاءَ شَوْقٍ عَلَى إنْضَاءِ أَسْفَارِ
'''و الصبّ لابد أن يشكو صبابته
 
إذا تبدل غير الدار بالدار'''<ref>ر.ک: همان، ص144-145</ref>.
'''فقلّ ما متّعونا بالمُناح بكم'''
حتی استقلت و قد شُدّت بأكوار
 
'''و الصبّ لابد أن يشكو صبابته'''
إذا تبدل غير الدار بالدار'''<ref>ر.ک: همان، ص144-145</ref>.'''


ترجمه و توضیح:
ترجمه و توضیح:
شاعر و همراهانش پس از پیمودن راهی طولانی و پرمشقت، به‌سوی محبوب آمده‌اند؛ درحالی‌که هم از طولانی بودن سفر و هم از شدت اشتیاق دیدار او خسته‌ و رنجور بوده‌اند. (پس از رسیدن) شاعر با حسرت بیان می‌کند که فرصت بهره‌مندی و نزدیکی با محبوب بسیار کم بوده است و این وضعیت تا زمانی ادامه داشته که کاروان محبوب آماده‌ی حرکت شده بود. در نهایت، شاعر این تجربه تلخ را به حال همه‌ی عاشقان تعمیم داده و می‌گوید: هر عاشقی ناگزیر است از دلتنگی شدید خود گلایه کند، هنگامی که (جای حضور محبوب) با مکان دیگری جایگزین می‌شود.
شاعر و همراهانش پس از پیمودن راهی طولانی و پرمشقت، به‌سوی محبوب آمده‌اند؛ درحالی‌که هم از طولانی بودن سفر و هم از شدت اشتیاق دیدار او خسته‌ و رنجور بوده‌اند. (پس از رسیدن) شاعر با حسرت بیان می‌کند که فرصت بهره‌مندی و نزدیکی با محبوب بسیار کم بوده است و این وضعیت تا زمانی ادامه داشته که کاروان محبوب آماده‌ی حرکت شده بود. در نهایت، شاعر این تجربه تلخ را به حال همه‌ی عاشقان تعمیم داده و می‌گوید: هر عاشقی ناگزیر است از دلتنگی شدید خود گلایه کند، هنگامی که (جای حضور محبوب) با مکان دیگری جایگزین می‌شود.