۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
جز (added Category:شاعران using HotCat) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| مشایخ = | | مشایخ = | ||
| معاصرین = کعب بن جعیل، عبدالله بن عامر، مالک بن مسمع، فرزدق، جریر، معاویه، یزید، عبدالرحمان بن حسان، عبدالرحمان بن حکم، نعمان بن بشیر، عبدالملک بن مروان، عبدالله بن زبیر، بشر بن مروان، حجاج بن یوسف، جحاف بن حکیم، ولید بن عبدالملک؛ | | معاصرین = کعب بن جعیل، عبدالله بن عامر، مالک بن مسمع، فرزدق، جریر، معاویه، یزید، عبدالرحمان بن حسان، عبدالرحمان بن حکم، نعمان بن بشیر، عبدالملک بن مروان، عبدالله بن زبیر، بشر بن مروان، حجاج بن یوسف، جحاف بن حکیم، ولید بن عبدالملک؛ | ||
| | شاگردان = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
| درجه علمی = شاعر جاهلی؛ | | درجه علمی = شاعر جاهلی؛ | ||
| خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
از آن پس وی در شرح دلاوریها و سلحشوریهای قبیله تغلب و نکوهش قبیله قیس اشعار بسیاری سرود که امروزه بخش عظیمى از دیوان وی را تشکیل مىدهد و از لحاظ تاریخى دارای اهمیت فراوان است. | از آن پس وی در شرح دلاوریها و سلحشوریهای قبیله تغلب و نکوهش قبیله قیس اشعار بسیاری سرود که امروزه بخش عظیمى از دیوان وی را تشکیل مىدهد و از لحاظ تاریخى دارای اهمیت فراوان است. | ||
قبیله تغلب بسیاری از پیروزیهای خود را مدیون قصاید حماسى وی بود، اما گاه اشعار او زیانهای جبران ناپذیری نیز برای قبیله به همراه داشت، چه ممکن بود شاعر با برخواندن قطعه شعری، کینههای دیرینه را در دلها زنده کند و این نبردها را شدت بیشتری بخشد، یا حتى جنگى تازه برافروزد. | قبیله تغلب بسیاری از پیروزیهای خود را مدیون قصاید حماسى وی بود، اما گاه اشعار او زیانهای جبران ناپذیری نیز برای قبیله به همراه داشت، چه ممکن بود شاعر با برخواندن قطعه شعری، کینههای دیرینه را در دلها زنده کند و این نبردها را شدت بیشتری بخشد، یا حتى جنگى تازه برافروزد. | ||
چنانکه به گفته منابع کهن، جنگِ بشر را در واقع او به راه انداخت. به روایت بلاذری، اخطل در حضورعبدالملک، یکى از سران قبیله قیس به نام جحاف بن حکیم را هجو کرد. جحاف خشمگین بیرون رفت و چندی بعد با 300 تن از افراد خود به قبیله اخطل تاخت و گروه بسیاری از آنان را به قتل رساند. در آغاز این جنگ اخطل اسیر شد، اما چون لباسى ژنده بر تن داشت او را نشناختند و به گمان اینکه از بردگان است، وی را آزاد ساختند و او تا پایان جنگ خود را در چاهى پنهان کرد و بدین سان از مهلکه جان سالم به در برد. گفتهاند که پدرش یا فرزندش ابوغیاث در این جنگ به قتل رسید. | چنانکه به گفته منابع کهن، جنگِ بشر را در واقع او به راه انداخت. به روایت بلاذری، اخطل در حضورعبدالملک، یکى از سران قبیله قیس به نام جحاف بن حکیم را هجو کرد. جحاف خشمگین بیرون رفت و چندی بعد با 300 تن از افراد خود به قبیله اخطل تاخت و گروه بسیاری از آنان را به قتل رساند. در آغاز این جنگ اخطل اسیر شد، اما چون لباسى ژنده بر تن داشت او را نشناختند و به گمان اینکه از بردگان است، وی را آزاد ساختند و او تا پایان جنگ خود را در چاهى پنهان کرد و بدین سان از مهلکه جان سالم به در برد. گفتهاند که پدرش یا فرزندش ابوغیاث در این جنگ به قتل رسید. | ||
پس از این ماجرا اخطل بر خلیفه عبدالملک وارد شد و در قصیدهای به شرح این واقعه پرداخت و از وی خواست تا جحاف را مجازات کند. شاعر در این قصیده کشتار قبیلهاش به دست جحاف را از چشم خلیفه مىبیند. از این رو، وی را مورد سرزنش قرار مىدهد و چون احساس مىکند که پیوند بین خلیفه و تغلبیان توسط جحاف به سستى گراییده، حمایتهای تغلب و فداکاریهای آنان را در جهت استحکام پایههای قدرت وی یادآوری مىکند. | پس از این ماجرا اخطل بر خلیفه عبدالملک وارد شد و در قصیدهای به شرح این واقعه پرداخت و از وی خواست تا جحاف را مجازات کند. شاعر در این قصیده کشتار قبیلهاش به دست جحاف را از چشم خلیفه مىبیند. از این رو، وی را مورد سرزنش قرار مىدهد و چون احساس مىکند که پیوند بین خلیفه و تغلبیان توسط جحاف به سستى گراییده، حمایتهای تغلب و فداکاریهای آنان را در جهت استحکام پایههای قدرت وی یادآوری مىکند. | ||
سرانجام در 73 ق اختلافات دو قبیله قیس و تغلب با میانجیگری عبدالملک پایان یافت و اخطل دوباره به عرصه سیاست بازگشت و به مدح امویان و کارگزاران آنان پرداخت، گرچه گویى هرگز وی با قبیله قیس دل صاف نکرد و تا پایان عمر در اشعار خود از آنان به بدی یاد کرد. | سرانجام در 73 ق اختلافات دو قبیله قیس و تغلب با میانجیگری عبدالملک پایان یافت و اخطل دوباره به عرصه سیاست بازگشت و به مدح امویان و کارگزاران آنان پرداخت، گرچه گویى هرگز وی با قبیله قیس دل صاف نکرد و تا پایان عمر در اشعار خود از آنان به بدی یاد کرد. | ||
| خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
ولید برخلاف پدر چندان عنایتى به شاعران نداشت و توجه به جنگها و فتوحات را بیشتر خوش مىداشت و از سوی دیگر بر مسیحیان سخت مىگرفت و آنان را به پرداخت مالیاتهای سنگین وا مىداشت. با این حال، طبیعى است که شاعری مسیحى چون اخطل نمىتوانست در دربار وی پایگاهى داشته باشد. از همین رو شاعر مورد بىمهری بسیار قرار گرفت و خلیفه جدید ترجیح داد تا عدی بن رقاع عاملى، شاعر مسلمان، را جایگزین وی کند. با این حال، اخطل گاه در دربار دمشق ظاهر مىشد و مدایحى به ولید و کارگزارانش تقدیم مىداشت. | ولید برخلاف پدر چندان عنایتى به شاعران نداشت و توجه به جنگها و فتوحات را بیشتر خوش مىداشت و از سوی دیگر بر مسیحیان سخت مىگرفت و آنان را به پرداخت مالیاتهای سنگین وا مىداشت. با این حال، طبیعى است که شاعری مسیحى چون اخطل نمىتوانست در دربار وی پایگاهى داشته باشد. از همین رو شاعر مورد بىمهری بسیار قرار گرفت و خلیفه جدید ترجیح داد تا عدی بن رقاع عاملى، شاعر مسلمان، را جایگزین وی کند. با این حال، اخطل گاه در دربار دمشق ظاهر مىشد و مدایحى به ولید و کارگزارانش تقدیم مىداشت. | ||
از اشعار وی 5 قصیده در مدح ولید بر جای مانده است. | از اشعار وی 5 قصیده در مدح ولید بر جای مانده است. | ||
شاعر در برخى از این مدایح به شرح دلاوریها و جنگاوریهای خلیفه در نبرد با رومیان پرداخته، و گاه نیز از مشکلاتى که برای مسیحیان و به ویژه قبیلهاش فراهم آمده و مالیاتهای سنگینى که بر آنان بسته شده، زبان به شکوه گشوده است. | شاعر در برخى از این مدایح به شرح دلاوریها و جنگاوریهای خلیفه در نبرد با رومیان پرداخته، و گاه نیز از مشکلاتى که برای مسیحیان و به ویژه قبیلهاش فراهم آمده و مالیاتهای سنگینى که بر آنان بسته شده، زبان به شکوه گشوده است. | ||
از آن پس اخطل بیشتر به امیران و حاکمان روی آورد، چنانکه در حدود سال 90 ق با جریر و فرزدق به حضور هشام که در آن هنگام 19 سال بیش نداشت، رسید و مدایحى به وی تقدیم داشت، اما پاداشهای اندک هشام شاعر را خشنود نساخت. | از آن پس اخطل بیشتر به امیران و حاکمان روی آورد، چنانکه در حدود سال 90 ق با جریر و فرزدق به حضور هشام که در آن هنگام 19 سال بیش نداشت، رسید و مدایحى به وی تقدیم داشت، اما پاداشهای اندک هشام شاعر را خشنود نساخت. | ||