سلطان العشاق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ظـ' به 'ظ'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ظـ' به 'ظ')
خط ۴۸: خط ۴۸:
نوشته [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات همدانی]] (525-492ق) است که آن را در پایان شکوی الغریب در سه فصل آورده است. این رساله، فصل الختام شکوی الغـریب به شمار می‌آید و سه شهادتنامۀ اعتقادی وی را دربردارد. او در «حقیقت مذهب» به ترتیب بـه وحدانیّت و حقانیّت حق تعالی، پیامبری حضرت‌ رسول (ص) و به حقیقت روز‌ رستاخیز گواهی داده و از خود رفع اتهام نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص376-368</ref>‏
نوشته [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات همدانی]] (525-492ق) است که آن را در پایان شکوی الغریب در سه فصل آورده است. این رساله، فصل الختام شکوی الغـریب به شمار می‌آید و سه شهادتنامۀ اعتقادی وی را دربردارد. او در «حقیقت مذهب» به ترتیب بـه وحدانیّت و حقانیّت حق تعالی، پیامبری حضرت‌ رسول (ص) و به حقیقت روز‌ رستاخیز گواهی داده و از خود رفع اتهام نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص376-368</ref>‏


اِشکال علما به [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]] این‌ است کـه او بـا اعتقادی که‌ نسبت به نبوت دارد، اغلب‌ خَلق‌ را از ایمان‌آوردن نومید‌ ساخته، مانع ایشان در ایمان بـه نبوت شده است. او پاسخ می‌دهد: «من به هیچ روی مدعی نیستم کـه ایمان به «نبوت» بـه‌ ظـهور‌ طوری بالاتر از عقل بستگی دارد، بلکه می‌گویم حقیقت نبوت طوری است برتر از طور «ولایت» و ولایت طوری است ورای طور «عقل». [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]] در واقع، میان حقیقت نبوت و طریقۀ شناخت و اعتراف بـه آن تمایز می‌دهد. انتساب به طریقت «اسماعیلیه» و باور به «اتحاد خلق و مخلوق و عدم تنزیه‌ باری تعالی‌ از نواقص مخلوقات» از اتهام‌های دیگر به او است که در پاسخ می‌گوید: همۀ‌ هستی‌ را یک وجود دربرگرفته است و تنها وجود قدیم الهی است که موجود است‌ و موجودات‌ حادث به راستی وجود ندارند و وجودشان تنها‌ در ارتباط با خداوند‌ است که‌ معنا می‌یابد.<ref>ر.ک: رحمتی، جمیله، ص46-44</ref>‏
اِشکال علما به [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]] این‌ است کـه او بـا اعتقادی که‌ نسبت به نبوت دارد، اغلب‌ خَلق‌ را از ایمان‌آوردن نومید‌ ساخته، مانع ایشان در ایمان بـه نبوت شده است. او پاسخ می‌دهد: «من به هیچ روی مدعی نیستم کـه ایمان به «نبوت» بـه‌ ظهور‌ طوری بالاتر از عقل بستگی دارد، بلکه می‌گویم حقیقت نبوت طوری است برتر از طور «ولایت» و ولایت طوری است ورای طور «عقل». [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]] در واقع، میان حقیقت نبوت و طریقۀ شناخت و اعتراف بـه آن تمایز می‌دهد. انتساب به طریقت «اسماعیلیه» و باور به «اتحاد خلق و مخلوق و عدم تنزیه‌ باری تعالی‌ از نواقص مخلوقات» از اتهام‌های دیگر به او است که در پاسخ می‌گوید: همۀ‌ هستی‌ را یک وجود دربرگرفته است و تنها وجود قدیم الهی است که موجود است‌ و موجودات‌ حادث به راستی وجود ندارند و وجودشان تنها‌ در ارتباط با خداوند‌ است که‌ معنا می‌یابد.<ref>ر.ک: رحمتی، جمیله، ص46-44</ref>‏


در پایان، او از عالمانی که سعایتش کرده‌اند، شِکوه می‌کند و دردمندانه می‌گوید: «بهتر آن است به همین اندازه بسندگی نمایم و سخن را با این‌همه دلتنگی، که گریبان‌گیر من شده، به درازا نکشم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص375</ref>‏
در پایان، او از عالمانی که سعایتش کرده‌اند، شِکوه می‌کند و دردمندانه می‌گوید: «بهتر آن است به همین اندازه بسندگی نمایم و سخن را با این‌همه دلتنگی، که گریبان‌گیر من شده، به درازا نکشم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص375</ref>‏