دیوان کامل بینظیر بابا طاهر عریان همدانی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ دیوان کامل بی نظیر بابا طاهر عریان همدانی را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به دیوان کامل بینظیر بابا طاهر عریان همدانی منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''دیوان کامل بینظیر باباطاهر عریان همدانی'''، مجموعه اشعار | '''دیوان کامل بینظیر باباطاهر عریان همدانی'''، مجموعه اشعار [[باباطاهر|باباطاهر]]، مشهور و ملقب به «عریان» (متوفای بعد از 224ق)، عارف و شاعر ایرانی، است که با مقدمه رشید یاسمی منتشر شده است. | ||
اگر دوبیتیهای باباطاهر عریان را که در این مجموعه نفیس، گرد آمده است، از پیرایههای لفظی عریان ساخته و جوهر معانی آنها را انتزاع کنیم، نالهای بیش باقی نمیماند؛ اما ناله مهیج و سوزناک و پرمعنی که در گوش اهل راز، بهتر از هر عبارت و ناطقتر از هر بیان صریح است؛ فریادی ممتد و دردناک که در هر دوبیتی بهصورتی جلوه میکند و گوشهای از درون پرسوز و باطن مرموز آن دلسوخته را نشان میدهد<ref>ر.ک: مقدمه صفحه الف</ref>. | اگر دوبیتیهای [[باباطاهر|باباطاهر عریان]] را که در این مجموعه نفیس، گرد آمده است، از پیرایههای لفظی عریان ساخته و جوهر معانی آنها را انتزاع کنیم، نالهای بیش باقی نمیماند؛ اما ناله مهیج و سوزناک و پرمعنی که در گوش اهل راز، بهتر از هر عبارت و ناطقتر از هر بیان صریح است؛ فریادی ممتد و دردناک که در هر دوبیتی بهصورتی جلوه میکند و گوشهای از درون پرسوز و باطن مرموز آن دلسوخته را نشان میدهد<ref>ر.ک: مقدمه صفحه الف</ref>. | ||
باباطاهر احوال گوناگون و واردات نامتناهی قلب خود را در چند صورتی معدود اظهار کرده است که از حیث تنوع و غنای لفظی با گفتار سایر ترجمانان دل قابل برابری نیست، لکن از حیث لطف و بیپیرایگی بر بسیاری از اقوال گویندگان دیگر ترجیح دارد. زبان لری که در همان سادگی عهود قدیمه مانده، بابا را مجبور کرده است از حدود طبیعت خارج نشود و معانی وارده را در لباس ساده دهقانی که مناسب با دامنه کوه الوند است، بپیچد<ref>ر.ک: همان،صفحه د - ه</ref>. | [[باباطاهر|باباطاهر]] احوال گوناگون و واردات نامتناهی قلب خود را در چند صورتی معدود اظهار کرده است که از حیث تنوع و غنای لفظی با گفتار سایر ترجمانان دل قابل برابری نیست، لکن از حیث لطف و بیپیرایگی بر بسیاری از اقوال گویندگان دیگر ترجیح دارد. زبان لری که در همان سادگی عهود قدیمه مانده، بابا را مجبور کرده است از حدود طبیعت خارج نشود و معانی وارده را در لباس ساده دهقانی که مناسب با دامنه کوه الوند است، بپیچد<ref>ر.ک: همان،صفحه د - ه</ref>. | ||
وی تحیر خود را که در کلمات قصار عربی به این قسم بیان میکند: «انتهاء العقل إلی التحير و انتهاء التحير إلی السكر». در دو بیتی (77) چنین وصف مینماید: | وی تحیر خود را که در کلمات قصار عربی به این قسم بیان میکند: «انتهاء العقل إلی التحير و انتهاء التحير إلی السكر». در دو بیتی (77) چنین وصف مینماید: | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
این تشبیه، شخص را به دشتی انتقال میدهد که هنگام پاییز، خاربنهای خشک را باد تند از بیخ برآورده و به نشیب و فراز میکشاند<ref>ر.ک: همان، صحفه ه</ref>. | این تشبیه، شخص را به دشتی انتقال میدهد که هنگام پاییز، خاربنهای خشک را باد تند از بیخ برآورده و به نشیب و فراز میکشاند<ref>ر.ک: همان، صحفه ه</ref>. | ||
میدان سخن او محدود است به کوه و دشت و صحرا و درختی که در خون ریشه دارد و آفتابی ک هنگام طلوع نخست بر قلل بلند میتابد و ناله از بیخانمانی و بیوفایی محبوب که چون درختی است سر از باغ بیرون کرده و فریاد از دیده که غماز دل و مهلک اوست و امثال این بیانات که از فرط سادگی، خواننده را با جمال حقیقی طبیعت آشنا میکند و به همین سبب گفتار باباطاهر از هزار سال پیش در دلها جای دارد و جمعی کثیر از طوایف همزبان او را وادار به تقلید کرده و امروزه دوبیتیهای بسیار در هر عشیره کرد و لری به سبک او موجود است<ref>ر.ک: همان، صفحه ه - و</ref>. | میدان سخن او محدود است به کوه و دشت و صحرا و درختی که در خون ریشه دارد و آفتابی ک هنگام طلوع نخست بر قلل بلند میتابد و ناله از بیخانمانی و بیوفایی محبوب که چون درختی است سر از باغ بیرون کرده و فریاد از دیده که غماز دل و مهلک اوست و امثال این بیانات که از فرط سادگی، خواننده را با جمال حقیقی طبیعت آشنا میکند و به همین سبب گفتار [[باباطاهر|باباطاهر]] از هزار سال پیش در دلها جای دارد و جمعی کثیر از طوایف همزبان او را وادار به تقلید کرده و امروزه دوبیتیهای بسیار در هر عشیره کرد و لری به سبک او موجود است<ref>ر.ک: همان، صفحه ه - و</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۱۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۱
دیوان کامل بی نظیر بابا طاهر عریان همدانی | |
---|---|
پدیدآوران | بابا طاهر (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | دیوان |
ناشر | ارمغان |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1311ش |
چاپ | 2 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان کامل بینظیر باباطاهر عریان همدانی، مجموعه اشعار باباطاهر، مشهور و ملقب به «عریان» (متوفای بعد از 224ق)، عارف و شاعر ایرانی، است که با مقدمه رشید یاسمی منتشر شده است.
اگر دوبیتیهای باباطاهر عریان را که در این مجموعه نفیس، گرد آمده است، از پیرایههای لفظی عریان ساخته و جوهر معانی آنها را انتزاع کنیم، نالهای بیش باقی نمیماند؛ اما ناله مهیج و سوزناک و پرمعنی که در گوش اهل راز، بهتر از هر عبارت و ناطقتر از هر بیان صریح است؛ فریادی ممتد و دردناک که در هر دوبیتی بهصورتی جلوه میکند و گوشهای از درون پرسوز و باطن مرموز آن دلسوخته را نشان میدهد[۱].
باباطاهر احوال گوناگون و واردات نامتناهی قلب خود را در چند صورتی معدود اظهار کرده است که از حیث تنوع و غنای لفظی با گفتار سایر ترجمانان دل قابل برابری نیست، لکن از حیث لطف و بیپیرایگی بر بسیاری از اقوال گویندگان دیگر ترجیح دارد. زبان لری که در همان سادگی عهود قدیمه مانده، بابا را مجبور کرده است از حدود طبیعت خارج نشود و معانی وارده را در لباس ساده دهقانی که مناسب با دامنه کوه الوند است، بپیچد[۲].
وی تحیر خود را که در کلمات قصار عربی به این قسم بیان میکند: «انتهاء العقل إلی التحير و انتهاء التحير إلی السكر». در دو بیتی (77) چنین وصف مینماید: مو آن سرگشته خارم در بیابون که هر بادی وزد پیشش دوانم این تشبیه، شخص را به دشتی انتقال میدهد که هنگام پاییز، خاربنهای خشک را باد تند از بیخ برآورده و به نشیب و فراز میکشاند[۳].
میدان سخن او محدود است به کوه و دشت و صحرا و درختی که در خون ریشه دارد و آفتابی ک هنگام طلوع نخست بر قلل بلند میتابد و ناله از بیخانمانی و بیوفایی محبوب که چون درختی است سر از باغ بیرون کرده و فریاد از دیده که غماز دل و مهلک اوست و امثال این بیانات که از فرط سادگی، خواننده را با جمال حقیقی طبیعت آشنا میکند و به همین سبب گفتار باباطاهر از هزار سال پیش در دلها جای دارد و جمعی کثیر از طوایف همزبان او را وادار به تقلید کرده و امروزه دوبیتیهای بسیار در هر عشیره کرد و لری به سبک او موجود است[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.