تحفة العلية في شرح الخطابات الحيدرية: تفاوت میان نسخهها
جز (added Category:امام علی(ع) using HotCat) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابی طالب' به 'ابیطالب') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره = 3ت2الف 38/02 BP | | کد کنگره = 3ت2الف 38/02 BP | ||
| موضوع =علی بن | | موضوع =علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - نقد و تفسیر - علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار - علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامهها | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر = | | ناشر = |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۲۸
تحفة العلية في شرح الخطابات الحيدرية | |
---|---|
پدیدآوران | ابن حبیبالله، محمد بن حبیبالله (نويسنده)
امام علی علیهالسلام (نويسنده) شریفالرضی، محمد بن حسین (گردآورنده) حسینی، علی (محقق) حسنی، نبیل (مقدمهنويس) |
عنوانهای دیگر | شرح نهجالبلاغه ** نهجالبلاغه. شرح |
سال نشر | 1442ق - 2021م |
چاپ | 1 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - نقد و تفسیر - علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار - علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 7 |
کد کنگره | 3ت2الف 38/02 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تحفة العليّة في شرح خطابات الحيدرية، نوشته افصحالدین محمد بن حبیبالله بن احمد حسنی حسینی، از شاخصان قرن هشتم هجری است. او در این اثر، نهجالبلاغه امیر مؤمنان، امام علی(ع) را در هفت جلد شرح کرده است. سید علی حسنی «تحفة العلية» را تحقیق نموده و با تقدیم سید نبیل حسنی کربلایی عرضه کرده است.
افصحالدین در این اثر، از آثار شارحان پیشین نهجالبلاغه یاری جسته است. او در شرح خطبهها از ابن میثم بحرانی (درگذشته 679ق) بهره گرفته و در شرح نامهها و حکمتها، معارف و دانشهای خود را بهویژه در علم لغت و بلاغت بهکار گرفته است. محقق کتاب نیز در ضبط نص این اثر و بیان مفردات آن تلاش شایانی نموده است[۱].
افصحالدین در این شرح فقط از یک شاخه دانش و توضیحات مبسوط آن بهره نبرده است؛ چراکه شرح را از اندازه بیرون میبرد؛ ازاینرو، دانشهای گوناگونی در این شرح بهکار آمدهاند و این دانشها گاهی در قامت شاهد درآمده و گاهی با تفصیل بیشتری عبارتهای نص را توضیح دادهاند. نویسنده در این کار از شواهد قرآنی، مثالهای عربی و شواهد سجع ادبی با اقسام سهگانه متوازی، مطرف و متوازن بهره برده است. در این مسیر، شواهد شعری بسیاری از شاعران و ابیاتی نیز از خود شارح دیده میشود.
افصحالدین در این اثر، از حدیثهای بسیاری که در منابع عامه (اهل سنت) آمده، بهره جسته است. اما خیلی کم به منابع شیعی استناد نموده است؛ این رویکرد، یا به گرایش مذهبی او بازمیگردد و یا برای این است که شرح او در چشم دیگرانی که باورهای غیر شیعی دارند، مقبول افتد؛ چراکه هرکسی از منظر اعتقادی خود به یک اثر مینگرد و باورهای خود را در آن میجوید؛ بهویژه، هنگامی که بدانیم این اثر پیشکش کتابخانه عالیجنابی از سلاطین عثمانی شده است، این نکته بهتر پذیرفته میشود. برای همین، نویسنده در شرح خود، باورهای اهل سنت را مراعات کرده و به نمودهای مذهبی آنان مانند نحوه صلواتی که بدون گفتن «و آله» بر پیامبر میفرستند و یا امثال معاویه و عمرو عاص را ارج مینهند، احترام گذاشته است[۲].
محقق در پژوهش این اثر، به هریک از منابع اهل سنت و شیعی ارجاع داده است و به اختلافی که در متن روایات بوده، اعتنا نکرده است؛ چراکه، این کار وقت بسیاری را میطلبد و نیز، کار پرمشقتی است که ثمره علمی برای خواننده ندارد. پس، همینکه مضامین روایات دیده شوند، بهره بیشتری به فرد میرسد. وی از تخریج برخی روایتهایی که افصحالدین آنها را به مضمون (و نه به نصشان) نقل کرده، پرهیز نموده است؛ چراکه، اختلاف در مصادر این روایتها بسیار است. نقل به مضمون نیز بر حیرت خواننده میافزاید. آنگاه، نمیدانیم برای یک روایت، کدامیک از این مصدرها مقصود میباشد. از سوی دیگر، امانتداری اقتضا میکند که روایات بهدرستی و با دقت نقل شوند و هرچند که در برخی مصدرهای آنها اختلاف کوچک یا بزرگی دیده شود، باید آنها را به آن مصادر ارجاع داد. اما مشکل در جایی است که نقل به مضمون، وابسته به فهم شارح شده است که در این صورت، نسبت دادن روایت به یک مصدر معین روا نیست و با این نسبت ندادن، نص روایت نیز در جای خود محفوظ میماند[۳].
محقق، نشانی آیههای بسیاری را که نویسنده به آنها استشهاد کرده است، حتی اگر یک کلمه از آیه باشد، بیرون آورده است. او در پاورقیها از دانش منطق، فلسفه و کلام بهره گرفته و قواعد و اصطلاحهای آنها را در توضیح عبارات نویسنده بهکار برده است. وی از فرهنگنامههای لغت و کتابهای «ضرب المثل» بسیار بهره جسته است که در میان آنها، کتاب «العين» خلیل بن احمد جایگاه ویژهای دارد. او شناسهای از مصدرهایی را که به آنها اعتماد نموده، فهرست کرده است. همچنین عبارت [و آله] را به شرح افزوده است[۴]. وی در پژوهش خود از تنها نسخه خطی که از این شرح موجود بوده، بهره جسته است[۵].
محقق، «تحفة العلية» را بنا بر دیدگاه برخی عالمان معاصر، از شرحهای معتبر میداند که در شمار اسانید نهجالبلاغه بشمار میآید. او بر این باور است که بیان افصحالدین در نخستین بخش از کتابش به شرح «ابن میثم بحرانی» نزدیک است، اما او در شرح بخش دوم و سوم نهجالبلاغه، که نامهها و کلمات قصار امیرالمؤمنین را در بر دارد، تماما از شیوه نگارش ابن میثم دور شده و شیوه منحصربهفرد خود را با دقت نظر در معنا و آوردن تعابیر زیبا بهکاربسته است[۶].
محقق، از جایگاه والای علمی، فصاحت کلام و تفقه افصحالدین به بزرگی یاد میکند. البته او افصحالدین را امامیمذهب ندانسته و چنین مینماید که او (بنا بر گفته ملا صالح مازندرانی) بر مذهب شافعی باشد[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمة المؤسسة و مقدمة التحقيق.