ابن قرقماس، محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    خط ۹۷: خط ۹۷:
    # کتابی که به گفتۀ ابن ایاس آن را در معارضه با مقامات حریری نوشته بوده است.
    # کتابی که به گفتۀ ابن ایاس آن را در معارضه با مقامات حریری نوشته بوده است.


    افزون بر آنچه گفته شد، ابیاتی از سروده‌های او نیز در مآخذ آمده است<ref>علوی مقدم ، مهیار، ج4، ص461-460</ref>.
    افزون بر آنچه گفته شد، ابیاتی از سروده‌های او نیز در مآخذ آمده است<ref>علوی مقدم، مهیار، ج4، ص461-460</ref>.
    == پانویس==
    == پانویس==

    نسخهٔ ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۸

    ابن قرقماس، ناصرالدین (یا شمس‌الدین) محمد بن قرقماس
    NUR70465.jpg
    نام کاملمحمد بن قرقماس
    نام‌های دیگرابن قرقماس، ناصرالدین (یا شمس‌الدین) محمد بن قرقماس بن عبدالله الناصری
    لقبناصر‌الدین، شمس‌الدین
    تخلصابن قرقماس
    نسبممالیک مصر
    نام پدرقرقماس بن عبدالله
    ولادتح۸۰۲ ق‌
    محل تولدقاهره، مصر
    محل زندگیمصر
    رحلت882ق‌‌‌‌
    طول عمرح80
    خویشاوندان
    دیناسلام
    مذهبحنفى‌
    پیشهتألیف و استنساخ
    منصبسرپرستی مشایخ
    اطلاعات علمی
    درجه علمیادیب، شاعر، مفسر قرآن، عالم علم حروف و کیمیا
    اساتیدجمال‌الدین محمود بن فوال، عزالدین عبدالسلام بغدادی، عزالدین ابن جماعه
    معاصرینسخاوی، ظاهر خوشقدم، ابن ایاس
    شاگردانزین‌الدین انصاری
    برخی آثار1. زهر الربیع فی شواهد البدیع

    ابن قُرْقْماس، ناصرالدین (یا شمس‌الدین) محمد بن قرقماس[۱] (ح ۸۰۲ ـ شوال ۸۸۲ق / ۱۴۰۰- ژانویۀ ۱۴۷۸م)، ادیب، شاعر، مفسر قرآن، عالم علم حروف و کیمیا.

    ولادت

    دربارۀ زندگی وی آگاهی اندکی در دست است، او که ظاهراً از فرزندان ممالیک بوده است، در قاهره زاده شد،

    تحصیلات، اساتید

    قرائت قرآن را نزد جمال‌الدین محمود بن فوال آغاز کرد و سپس نزد همو قرائات سبع را آموخت.

    بخشی از ادبیات عرب، منطق، جدل، فقه و جزء آن را نزد عزالدین عبدالسلام بغدادی فراگرفت و از دیگر عالمان هم روزگار خویش نیز دانش آموخت.

    گفته‌اند که وی در درس عزالدین ابن جماعه نیز حضور می‌یافت. وی سپس به علم حروف، کیمیا و دیگر علوم خفیه روی آورد و مدعی دانستن آن علوم شد و گفته‌اند که زین‌الدین انصاری این علوم را نزد وی آموخت.

    در پزشکی نیز ظاهراً دستی داشت، زیرا دو کتاب در این زمینه از او باقی است. وی گویا برخی از آثار خود را در پاسخ به پرسش‌هایی که از او می‌شد، تألیف کرده است.

    شخصیت، مناصب

    ابن قرقماس که عالمی فروتن، بخشنده و خوش‌سخن بود. در قاهره نزد ظاهر خوشقدم والی مصر و حجاز و شام مقام و منزلت بسیار یافت، چندانکه کتابخانۀ او به ابن قرقماس واگذار شد و به سرپرستی مشایخی که در قبۀ ظاهر بودند، منصوب گردید. وی نظر به زهد و پاک‌دستی، معتمد همگان بود و مردم اموال خویش را نزد وی به امانت می‌گذاشتند و حتی گاه به زیارت او می‌آمدند، اما وی از مردم دوری می‌جست و بیشتر وقت خویش را به تألیف و استنساخ که وسیلۀ معیشت او نیز بود، می‌گذرانید.

    وی مدرسه‌ای ساخت وشماری از کتاب‌هایی را که خود استنساخ کرده بود، وقف آن کرد.

    ابن ایاس ابن قرقماس را یکی از بزرگان حنفی شمرده و سخاوی چندین بار با وی دیدار کرده و برخی از شعرهای او را نوشته است با این حال گفته‌اند که در نوشته‌های ابن قرقماس خطاهای صرفی و نحوی بسیار بوده است که ظاهراً از برخی کاستی‌ها در عربی دانی او ناشی می‌شده است.

    آثار

    آثار برجای مانده از ابن قرقماس که ظاهراً هیچ‌کدام از آن‌ها تاکنون به چاپ نرسیده، بدین شرح است:

    1. ارجوزة فی دواء السنة أوفی جوارس (ظاهراً جوارش) البلادُر، در مسائل داروشناسی ؛
    2. رسالة فی الخاتم المثلث،
    3. طریقة المأمون فی معجون البلاذر، در طرز ساختن نوعی دارو. متن این کتاب به شعر است.
    4. فتح الخلاق فی علم الحروف و الاوفاق، در علوم خفیه و غریبه؛
    5. فتح الرحمن فی تفسیر القرآن، که تفسیری است در ۲۰ مجلد. دو جزء از آن در صوفیه موجود است. ابن قرقماس خود آن را بزرگ‌ترین اثر خویش شمرده است. وی در این تفسیر از شیوۀ دیگر مفسران پیروی کرده و در خلال آن حکایاتی در بیم و امید و اندرز آورده است. آربری اثری با عنوان تفسیر القرآن را نیز به وی نسبت داده که احتمالاً عنوان مختصر همین کتاب است. سه نسخه از این کتاب در صوفیه موجود است که هر یک بخشی از قرآن را در بردارد. همچنین نسخه‌ای از آن در استانبول موجود است؛
    6. القبس المجتبی (المجتنی) فی شرح الاسماء الحسنی، ابن قرقماس در این کتاب نام‌های خدا را به روش متکلمان و نحویان همراه با بیان حقایق صوفیه تفسیر کرده است. نسخه‌ای از آن در استانبول موجود است؛
    7. قبس المجتدی و ترقیة المبتدی، این کتاب برگزیده‌ای از کتاب‌های پیشینیان در زمینۀ طالع‌بینی و علوم حروف و خفیه است.

    نسخه‌ای با عنوان قبس المهتدی و ترقیة المبتدی در خدیویه مصر موجود است که با توجه به توضیح ذیل آن برمی‌آید که احتمالاً همان القبس المجتبی فی شرح الاسماء الحسنی باشد؛

    1. مختصر فی العلاج و دستور لاصلاح المزاج، در پزشکی؛
    2. المقالات الفلسفیة و الترجمانات الصوفیة، در تصوف؛
    3. المقامة الرابعة و العشرون، در منابع.
    4. زهر الربیع فی شواهد البدیع(به زیور چاپ آراسته شده است)، در علم بدیع. از آن با عنوان زهر الربیع فی البدیع و داوودی با عنوان زهرة الربیع فی البدیع یاد کرده است.

    این کتاب در ۴۳ باب و بیش از ۱۰ دفتر و در حدود ۲۰۰ مبحث نوشته شده است و در هر مبحث آن شعرهایی از خود مؤلف به عنوان شاهد ذکر گردیده است.

    ابن قرقماس خود در مقدمۀ آن گفته است که هدف وی از تألیف این کتاب، روشن ساختن مبهمات علم بدیع بوده است. وی پس از تعریف مختصر فصاحت و بلاغت به طرح مسائل بدیع پرداخته است.

    کتاب از جناس آغاز می‌شود و به حسن ختام پایان می‌پذیرد. سخاوی این اثر را در نوع خود کتاب خوبی دانسته، اما به خطاهای بسیار در آن نیز اشاره کرده است. نگارش آن در رمضان ۸۶۲ به پایان رسیده است.

    نسخه‌های متعددی از آن در کتابخانه‌های ملی، قاهره، احمدیۀ تونس، رباط، و نیز در پاریس، برلین، لیدن و فرانکفورت موجود است. کحاله نسخۀ دیگری به نام:

    رسالة فی البدیع را نیز به ابن قرقماس نسبت داده که احتمالاً همین کتاب است.

    ابن قرقماس خود بر این کتاب شرحی به نام: الغیث المریع، نوشته است که نسخه‌ای از آن در لیدن موجود است.

    چندین کتاب دیگر نیز به وی نسبت داده‌اند که اینک اثری از آن‌ها در دست نیست:

    1. نثر الجمان المنتظم من فتح الرحمن، این کتاب، تلخیص تفسیر فتح الرحمن فی تفسیر القرآن است. سخاوی به این کتاب با عنوان الجمان علی القرآن اشاره کرده که ظاهراً به نثر مسجع بوده است؛
    2. کتابی که به گفتۀ ابن ایاس آن را در معارضه با مقامات حریری نوشته بوده است.

    افزون بر آنچه گفته شد، ابیاتی از سروده‌های او نیز در مآخذ آمده است[۲]. ‌

    پانویس

    1. قرقماس را به صورت قورقماز ضبط کرده که شاید به تلفظ ترکی کلمه نزدیک‌تر باشد
    2. علوی مقدم، مهیار، ج4، ص461-460

    منابع مقاله

    علوی مقدم، مهیار، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.

    وابسته‌ها